ویرگول
ورودثبت نام
حسین محمودی
حسین محمودیاینجا از تازه‌ترین اخبار و نکات واقعی سئو می‌نویسم. اگه می‌خوای عمیق‌تر یاد بگیری و همیشه به‌روز بمونی، به کانال تلگرامم سر بزن 👇 @hosseinmseo
حسین محمودی
حسین محمودی
خواندن ۱۳ دقیقه·۶ روز پیش

تاثیر برندینگ در سئو؛ چرا گوگل عاشق برندهاست؟

تصور کنید در بازاری قدم می‌زنید که هزاران مغازه مشابه دارد؛ وارد کدام می‌شوید؟ آنکه نامی آشنا و خوش‌نام دارد، یا مغازه‌ای بی‌نام و نشان؟ گوگلِ امروز، دقیقاً رفتار همان مشتری در بازار را دارد.

دوران جنگیدنِ صرف با "کلمات کلیدی" به پایان رسیده است. اگر هنوز تصور می‌کنید سئو یعنی «لینک‌سازی انبوه» و برندینگ یعنی «فقط لوگوی قشنگ»، شما در حال بازی با قوانین سال ۲۰۱۰ هستید. در اکوسیستم هوشمند امروز، تاثیر برندینگ در سئو دیگر یک مزیت جانبی نیست؛ بلکه شرط بقاست.

گوگل با به‌روزرسانی‌های سنگین خود (از E-E-A-T گرفته تا هوش مصنوعی SGE)، یک پیام شفاف به وب‌مسترها مخابره کرده است: «ما دیگر به وب‌سایت‌ها رتبه نمی‌دهیم، به کسب‌وکارهای واقعی و معتبر رتبه می‌دهیم.» برند شما، تنها دارایی است که هیچ الگوریتم و هیچ رقیبی نمی‌تواند آن را کپی کند. در این مقاله تخصصی، راز پشت پرده عشق گوگل به برندها را فاش می‌کنیم و نشان می‌دهیم چگونه نام تجاری شما می‌تواند به قدرتمندترین ابزار برای فتح رتبه یک تبدیل شود.

واقعیت رابطه سئو و برندینگ؛ مرغ یا تخم‌مرغ؟

سال‌هاست که بین متخصصان بازاریابی بحث وجود دارد: آیا باید اول روی سئو تمرکز کنیم یا برندسازی؟ پاسخ کوتاه این است که در سال ۲۰۲۵، این دو مفهوم دیگر از هم جدا نیستند و یک هم‌افزایی قدرتمند دارند. تاثیر برندینگ در سئو دیگر یک امتیاز جانبی نیست، بلکه به هسته اصلی الگوریتم‌های رتبه‌بندی گوگل تبدیل شده است. سئو صدای برند شماست و برندینگ، اعتباری است که گوگل به این صدا می‌دهد.

تصور کنید سئو (SEO) مانند داشتن ویترین در شلوغ‌ترین خیابان شهر است که باعث می‌شود مشتریان شما را ببینند. اما برندینگ (Branding) همان شهرت، کیفیت و حسی است که باعث می‌شود مشتری وارد مغازه شود، خرید کند و دوستانش را هم بیاورد. بدون سئو، برند شما در فضای دیجیتال دفن می‌شود و بدون برندینگ، ترافیک ورودی سایت هرگز به مشتری وفادار تبدیل نخواهد شد.

رابطه دوطرفه این دو مفهوم به شکل زیر عمل می‌کند:

  • سئو خادم برندینگ است: با هدف‌گیری کلمات کلیدی درست، نام تجاری شما را بارها و بارها جلوی چشم مخاطب قرار می‌دهد تا «آگاهی از برند» (Brand Awareness) شکل بگیرد.

  • برندینگ سوخت موشک سئو است: وقتی نام شما شناخته شده باشد، کاربران در نتایج جستجو حتی اگر لینک اول نباشید، روی سایت شما کلیک می‌کنند. این افزایش نرخ کلیک (CTR) سیگنال قدرتمندی به گوگل می‌فرستد.

  • اعتماد سازی (Trust): برندینگ قوی، فاکتور اعتماد را که ضلع مهم E-E-A-T است تقویت می‌کند؛ چیزی که گوگل برای رتبه‌دهی در حوزه‌های حساس (مثل مالی و پزشکی) به شدت به آن نیاز دارد.

گوگل چگونه برند شما را می‌فهمد؟ (راز Entity SEO)

دوران «کلمات کلیدی» به تنهایی به پایان رسیده است. امروز گوگل با استفاده از گراف دانش (Knowledge Graph) و الگوریتم‌های معنایی، به دنبال درک ماهیت چیزهاست؛ شعار گوگل اکنون "Things, not Strings" (چیزها، نه رشته‌های متنی) است. در این فضا، برند شما دیگر یک کلمه کلیدی نیست، بلکه یک «موجودیت» (Entity) است.

وقتی گوگل برند شما را به عنوان یک Entity شناسایی کند، آن را به عنوان یک هویت مستقل با ویژگی‌های مشخص (مثل نام مدیرعامل، آدرس، نوع خدمات و...) در دیتابیس خود ذخیره می‌کند. این یعنی حتی اگر کاربر کلمه کلیدی هدف را سرچ نکند، اما مفهوم مرتبط با برند شما را جستجو کند، گوگل به دلیل شناخت عمیقی که از هویت کسب‌وکارتان دارد، سایت شما را پیشنهاد می‌دهد. تاثیر برندینگ در سئو اینجا مشخص می‌شود: گذار از یک وب‌سایت ناشناس به یک مرجع شناخته‌شده در دیتابیس گوگل.

تبدیل نام تجاری به یک موجودیت (Entity) در گراف دانش

برای اینکه گوگل شما را در کلوپ اختصاصی برندها (Knowledge Panel) راه دهد، باید سردرگمی را برای ربات‌های گوگل از بین ببرید. هدف این است که گوگل با اطمینان ۱۰۰٪ بداند شما چه کسی هستید و چه کاری انجام می‌دهید. تبدیل شدن به یک Entity معتبر نیازمند سیگنال‌های ثابت و دقیق است.

برای تثبیت جایگاه برند خود به عنوان یک موجودیت، اقدامات زیر ضروری است:

  • اسکیما مارک‌آپ (Organization Schema): استفاده از داده‌های ساختاریافته برای معرفی رسمی لوگو، نام، آدرس و شبکه‌های اجتماعی به زبان ماشین.

  • صفحه «درباره ما» قدرتمند: نوشتن دقیق تاریخچه، معرفی تیم و تخصص‌ها. گوگل محتوای این صفحه را برای سنجش E-E-A-T می‌خواند.

  • حضور در پایگاه‌های دانش: داشتن صفحه در ویکی‌پدیا یا ویکی‌دیتا (Wikidata) قوی‌ترین سیگنال برای تبدیل شدن به Entity است.

  • ثبات اطلاعات (NAP Consistency): نام، آدرس و تلفن شما در تمام دایرکتوری‌ها، نقشه‌ها و سایت‌ها باید دقیقاً یکسان باشد.

منشن‌های بدون لینک (Linkless Backlinks) و اعتبار پنهان

در گذشته، سئو فقط یعنی «لینک آبی». اگر سایتی نام شما را می‌برد اما لینک نمی‌داد، از نظر سئو بی‌ارزش بود. اما با پیشرفت هوش مصنوعی گوگل، مفهوم منشن‌های بدون لینک (Linkless Mentions) متولد شد. گوگل اکنون توانایی خواندن و درک متون را دارد و صرفاً دیدن نام برند شما در کنار کلمات کلیدی تخصصی در سایت‌های معتبر، برایش حکم یک رای اعتماد (Vote of Trust) را دارد.

پتنت‌های گوگل تایید می‌کنند که سیستم رتبه‌بندی اکنون "لینک‌های ضمنی" را نیز محاسبه می‌کند. این موضوع به‌ویژه برای مقابله با اسپم (SpamBrain) طراحی شده است، زیرا خرید لینک آسان است، اما وادار کردن رسانه‌ها و مردم به صحبت درباره برند شما بدون لینک، بسیار دشوارتر و طبیعی‌تر است.

منابع اصلی برای کسب اعتبار از طریق منشن‌های بدون لینک عبارتند از:

  • نقد و بررسی‌ها در سایت‌های تخصصی (Reviews).

  • نام برده شدن در اخبار و گزارش‌های صنعتی.

  • بحث‌های کاربران در فروم‌ها و شبکه‌های اجتماعی.

  • مصاحبه‌های متنی با مدیران برند در سایت‌های دیگر.

مهم‌ترین سیگنال‌های برندینگ که رتبه شما را جابجا می‌کنند

گوگل کور نیست؛ او رفتار کاربران را با دقت میلی‌متری رصد می‌کند. الگوریتم‌های مدرن مثل RankBrain و سیستم Navboost دقیقاً طراحی شده‌اند تا ببینند کاربران در نتایج جستجو (SERP) با سایت‌ها چگونه تعامل می‌کنند. اینجا دقیقاً نقطه‌ای است که تاثیر برندینگ در سئو از یک مفهوم انتزاعی به یک فاکتور رتبه‌بندی ریاضی تبدیل می‌شود. برند قوی، الگوهای رفتاری کاربر را به نفع شما تغییر می‌دهد.

جادوی نرخ کلیک (CTR)؛ وقتی کاربر شما را انتخاب می‌کند

در دنیای سئو، همواره جنگ بر سر رتبه یک است؛ اما برندینگ می‌تواند این قانون را نقض کند. تحقیقات نشان می‌دهد کاربران تمایل دارند روی برندهایی کلیک کنند که می‌شناسند، حتی اگر آن برند در رتبه ۳ یا ۴ گوگل باشد و سایت‌های ناشناس در رتبه ۱ و ۲ قرار داشته باشند.

این رفتار، سیگنالی قدرتمند به الگوریتم‌های گوگل می‌فرستد: «نتیجه ۳ برای این جستجو مفیدتر از نتیجه ۱ است». اگر این اتفاق تکرار شود، گوگل جایگاه‌ها را تغییر می‌دهد. برندینگ نرخ کلیک (CTR) شما را بیمه می‌کند.

چرا برندها CTR بالاتری دارند؟

  • کاهش ریسک کاربر: کاربر می‌داند با کلیک روی برند X، محتوای باکیفیت می‌بیند و وقتش تلف نمی‌شود.

  • تمایز بصری: نام و لوگوی آشنا در تایتل یا فاوآیکون (Favicon)، چشم کاربر را در کسری از ثانیه جذب می‌کند.

  • قدرت انتخاب: در بازارهای اشباع، کاربر ترجیح می‌دهد از "متخصص مشهور" خرید کند تا "فروشنده ناشناس".

تاثیر جستجوی نام برند (Branded Search) بر سئو کلی سایت

یکی از قوی‌ترین سیگنال‌هایی که به گوگل می‌فهماند شما رهبر بازار هستید، حجم «جستجوی نام برند» است. وقتی کاربران به جای جستجوی عمومی "خرید گوشی"، عبارت "خرید گوشی دیجی‌کالا" را سرچ می‌کنند، گوگل متوجه می‌شود که این برند، مرجع این حوزه است.

این نوع جستجوها تاثیرات عمیقی بر سئو دارند:

  • تثبیت ارتباط معنایی: وقتی نام برند شما بارها در کنار کلمات کلیدی تخصصی (مثلاً "آموزش سئو + نام برند") جستجو شود، گوگل در جستجوهای عمومیِ آن کلمه نیز به شما رتبه بهتری می‌دهد.

  • پیشنهادات گوگل (Google Suggest): افزایش جستجوی برند باعث می‌شود گوگل نام شما را در کادر جستجو (Autosuggest) به دیگران پیشنهاد دهد که ورودی ارگانیک را منفجر می‌کند.

  • اعتبار دامنه واقعی: حجم بالای جستجوی برند، نشانه طبیعی بودن رشد سایت است و شما را از فیلترهای ضد اسپم گوگل عبور می‌دهد.

وفاداری کاربر و سیگنال‌های رفتاری (Time on Site & Bounce Rate)

جذب کاربر فقط نیمی از راه است؛ نگه داشتن او هنر برندینگ است. الگوریتم RankBrain گوگل به شدت روی "رضایت کاربر" حساس است. اگر کاربر وارد سایت شود و سریعاً دکمه بازگشت (Back) را بزند (پدیده Pogo-sticking)، گوگل رتبه شما را کاهش می‌دهد. برندها معمولاً از این تله در امان هستند.

تاثیر وفاداری به برند بر متریک‌های رفتاری:

  • افزایش Dwell Time (زمان ماندگاری): کاربران به محتوای برند اعتماد دارند، بنابراین زمان بیشتری را صرف مطالعه مقالات یا بررسی محصولات می‌کنند.

  • کاهش بانس ریت (Bounce Rate): کاربران وفادار معمولاً پس از ورود، به صفحات دیگر سایت هم سر می‌زنند و تک‌صفحه‌ای خارج نمی‌شوند.

  • بازدیدهای مستقیم (Direct Traffic): کاربرانی که آدرس سایت را مستقیماً تایپ می‌کنند، از نظر گوگل باارزش‌ترین ترافیک هستند و نشان‌دهنده قدرت بالای برند در دنیای واقعی‌اند.

نقش حیاتی برندینگ در الگوریتم‌های جدید (E-E-A-T و SGE)

گوگل دیگر یک ماشین جستجوی ساده نیست که فقط کلمات را با هم تطبیق دهد. با ظهور هوش مصنوعی و به‌روزرسانی‌های هسته، تمرکز الگوریتم‌ها از "محتوا" به "منبع محتوا" تغییر کرده است. در این زمین بازی جدید، سایت‌های بی‌نام و نشان، حتی با محتوای عالی، شانسی در برابر برندهای معتبر ندارند. برندینگ همان فیلتری است که گوگل برای جدا کردن سره از ناسره در عصر اطلاعات انبوه استفاده می‌کند.

برندینگ؛ ستون اصلی فاکتور اعتبار (Authoritativeness)

در مدل ارزیابی کیفیت گوگل (E-E-A-T)، حرف "A" مخفف Authoritativeness (اعتبار) است. اعتبار به این معنا نیست که شما چه می‌گویید، بلکه به این معناست که "دیگران" درباره شما چه می‌گویند. برندینگ دقیقاً همان مکانیزمی است که این اعتبار را می‌سازد و به گوگل اثبات می‌کند.

بدون برندینگ قوی، شما فقط یک سایت با "تخصص" (Expertise) هستید، اما "اعتبار" ندارید. گوگل زمانی به شما رتبه بالا می‌دهد که بداند شما در حوزه کاری خودتان یک مرجع شناخته‌شده هستید.

تاثیر برندینگ بر فاکتور اعتبار به روش‌های زیر اعمال می‌شود:

  • ارجاعات رقبا: وقتی رقبا یا سایت‌های همکار به برند شما به عنوان منبع اشاره می‌کنند، اعتبار شما جهش می‌کند.

  • تاریخچه و قدمت: برندهای قدیمی‌تر معمولاً سیگنال‌های اعتماد بیشتری دارند. گوگل دامنه‌هایی را که یک شبه سبز می‌شوند با شک و تردید بررسی می‌کند.

  • تاییدیه در حوزه‌های YMYL: در موضوعات حساس (سلامت و مالی)، گوگل فقط به برندهای واقعی و دارای هویت فیزیکی مشخص اجازه رتبه‌گیری در صفحه اول را می‌دهد.

چرا هوش مصنوعی گوگل (AI Overviews) فقط برندها را معرفی می‌کند؟

با ورود گوگل به عصر SGE (Search Generative Experience) و پاسخ‌های تولید شده توسط هوش مصنوعی، بازی سئو سخت‌تر شده است. هوش مصنوعی گوگل برای تولید پاسخ، به دنبال اطلاعاتی است که ۱۰۰٪ صحیح و قابل اعتماد باشند تا از ارائه اطلاعات غلط (Hallucination) جلوگیری کند.

چرا AI Overviews عاشق برندهاست؟

  • کاهش ریسک: هوش مصنوعی ترجیح می‌دهد از دیتای وب‌سایت "ناسا" یا "دیجی‌کالا" استفاده کند تا یک وبلاگ شخصی ناشناس؛ چون احتمال خطا در برندهای بزرگ کمتر است.

  • حضور در داده‌های آموزشی: مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) با حجم عظیمی از داده‌های وب آموزش دیده‌اند. نام برندهای بزرگ میلیون‌ها بار در این داده‌ها تکرار شده است، بنابراین هوش مصنوعی "سوگیری مثبت" نسبت به آن‌ها دارد.

  • ساختار محتوای قابل فهم: برندها معمولاً بودجه کافی برای تولید محتوای ساختاریافته، دقیق و بدون غلط نگارشی دارند که خوراک اصلی هوش مصنوعی است.

در واقع، در دنیای هوش مصنوعی گوگل، برندینگ یعنی بقا. اگر برند نباشید، احتمالاً در پاسخ‌های تولید شده توسط هوش مصنوعی جایی نخواهید داشت و بخش بزرگی از ترافیک بدون کلیک (Zero-Click Searches) را از دست می‌دهید.

چگونه تاثیر برندینگ بر سئو را اندازه بگیریم؟

در بازاریابی دیجیتال جمله معروفی هست که می‌گوید: «چیزی را که نتوانید اندازه بگیرید، نمی‌توانید مدیریت کنید.» بسیاری تصور می‌کنند برندینگ یک مفهوم انتزاعی و حسی است، اما در سئو، برندینگ کاملاً قابل اندازه‌گیری و ردیابی است. برای سنجش دقیق تاثیر برندینگ در سئو، باید از متریک‌های سطحی (Vanity Metrics) فاصله بگیرید و به سراغ داده‌های واقعی بروید.

اینجا ۴ شاخص کلیدی (KPI) برای اندازه‌گیری رشد برند در سئو آورده شده است:

  • سهم از جستجو (Share of Search - SoS): این مهم‌ترین متریک مدرن برای سنجش قدرت برند است. SoS نشان می‌دهد که از کل جستجوهای انجام شده در صنعت شما، چند درصد متعلق به نام برند شماست. تحقیقات نشان داده که «سهم از جستجو» می‌تواند با دقت بالایی «سهم بازار» (Market Share) آینده را پیش‌بینی کند.

    • روش محاسبه: (تعداد جستجوی نام برند شما ÷ مجموع جستجوی تمام رقبا در نیچ کاری) × ۱۰۰.

    • ابزار: Google Trends بهترین ابزار رایگان برای مقایسه روند جستجوی نام برند شما با رقبا در بازه زمانی ۵ ساله است.

  • حجم جستجوی برند (Branded Search Volume): ساده‌ترین روش، بررسی مستقیم سرچ کنسول (Google Search Console) است. فیلتر Query را روی نام برند خود تنظیم کنید. اگر نمودار ایمپرشن و کلیک روی نام برند شما صعودی است، یعنی استراتژی برندینگ شما جواب داده و گوگل در حال افزایش اعتبار دامنه شماست.

  • ترافیک مستقیم (Direct Traffic): به گوگل آنالیتیکس (GA4) بروید. ترافیک Direct نشان‌دهنده کاربرانی است که آدرس سایت شما را حفظ بوده‌اند یا شما را در بوک‌مارک داشته‌اند. افزایش این عدد، نشانه وفاداری و قدرت برند است و سیگنال مثبتی برای الگوریتم‌های گوگل محسوب می‌شود.

  • منشن‌های آنلاین (Brand Mentions): با استفاده از ابزارهایی مثل Google Alerts یا ابزارهای پولی (مثل Brand24)، تعداد دفعاتی که نام برند شما در سطح وب (اخبار، فروم‌ها، شبکه‌های اجتماعی) ذکر شده است را رصد کنید. افزایش منشن‌ها، حتی بدون لینک، مساوی است با افزایش Entity Authority در گراف دانش گوگل.

استراتژی ۳ مرحله‌ای برای ساخت برند محبوب گوگل

دانستن تئوری کافی نیست؛ اکنون زمان اجراست. برای اینکه از تاثیر برندینگ در سئو نهایت استفاده را ببرید، نمی‌توانید منتظر بمانید تا برندتان خودبه‌خود رشد کند. باید به زبان الگوریتم‌های گوگل صحبت کنید. این نقشه راه ۳ مرحله‌ای، سایت شما را از یک دامنه معمولی به یک برند معتبر (Authority) تبدیل می‌کند.

۱. زیرساخت هویت (Entity Establishment)

قبل از هر چیز، باید هویت دیجیتال خود را برای ربات‌های گوگل تعریف کنید. گوگل باید بداند شما "که" هستید.

  • اسکیماهای سازمانی (Organization Schema): کدهای جیسون (JSON-LD) را در هدر سایت قرار دهید تا نام، لوگو، موسس و راه‌های ارتباطی را مستقیماً به دیتابیس گوگل تزریق کنید.

  • صفحه «درباره ما» استاندارد: این صفحه را جدی بگیرید. داستان برند، ماموریت، و پروفایل نویسندگان و متخصصان را با لینک به لینکدین آن‌ها قرار دهید. این قلب تپنده E-E-A-T سایت شماست.

  • یکپارچگی NAP: مطمئن شوید نام، آدرس و تلفن شما در فوتر سایت، گوگل مپ، اینستاگرام و دایرکتوری‌های مشاغل دقیقاً یکسان است. تناقض اطلاعات، سم مهلک برندینگ است.

۲. رهبری فکری با محتوای متمایز (Thought Leadership)

محتوای کپی یا بازنویسی شده، برند نمی‌سازد. برای اینکه گوگل شما را به عنوان "متخصص" بشناسد، باید حرف تازه‌ای داشته باشید.

  • تولید محتوای داده‌محور: به جای ترجمه مقالات خارجی، گزارش‌های سالانه، آمارهای اختصاصی صنعت یا کیس‌استادی‌های واقعی خودتان را منتشر کنید. این نوع محتوا آهنربای لینک (Link Magnet) است.

  • لحن برند (Brand Voice): سبک نگارش خاص خود را داشته باشید. آیا شما جدی و رسمی هستید یا صمیمی و شوخ؟ ثبات در لحن باعث می‌شود کاربر حتی بدون دیدن لوگو، محتوای شما را بشناسد.

  • پوشش تمام قیف فروش: فقط روی "خرید محصول" تمرکز نکنید. با تولید محتوا برای مراحل "آگاهی" و "بررسی"، خود را به عنوان راهنمای دلسوز معرفی کنید، نه فقط فروشنده.

۳. روابط عمومی دیجیتال (Digital PR)

حالا که خانه را ساختید، باید شهر را خبر کنید. هدف این است که نام برند شما در سایت‌های معتبر دیگر تکرار شود.

  • کمپین‌های رپورتاژ هدفمند: به جای خرید بک‌لینک فله‌ای، رپورتاژهایی منتشر کنید که روی "داستان برند" تمرکز دارند، نه فقط کلمات کلیدی.

  • حضور در پادکست‌ها و وبینارها: مصاحبه مدیران شما در رسانه‌های دیگر، سیگنال‌های Co-citation (هم‌نقل‌قولی) قدرتمندی برای گوگل می‌فرستد.

  • مدیریت نقدها (Review Management): کاربران را تشویق کنید در گوگل مپ یا سایت‌هایی مثل Trustpilot نظر دهند. پاسخ دادن به این نظرات (چه مثبت چه منفی) نشان‌دهنده زنده بودن و مسئولیت‌پذیری برند است.

کلام آخر؛ سئو یعنی دیده شدن، برندینگ یعنی «انتخاب شدن»

در پایان این مسیر، بیایید یک حقیقت تلخ اما سازنده را بپذیریم: گوگل به شما رتبه نمی‌دهد چون سئوی خوبی دارید؛ گوگل به شما رتبه می‌دهد چون کاربران شما را می‌خواهند. سئو تنها ابزاری است برای رساندن شما به صفحه اول، اما این «برندینگ» است که تعیین می‌کند آیا در آنجا ماندگار می‌شوید یا خیر.

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که هوش مصنوعی و الگوریتم‌های پیچیده، هر روز بازی را تغییر می‌دهند. تکنیک‌های لینک‌سازی امروز ممکن است فردا پنالتی شوند، اما اعتبار برند تنها دارایی است که هیچ آپدیت گوگل، هیچ هوش مصنوعی و هیچ رقیبی نمی‌تواند آن را از شما بگیرد.

به یاد داشته باشید:

  • سئو بدون برندینگ، فریادی در خلأ است (دیده می‌شوید اما شنیده نمی‌شوید).

  • برندینگ بدون سئو، گنجی در اعماق اقیانوس است (ارزشمندید اما کسی شما را پیدا نمی‌کند).

برنده نهایی در سال ۲۰۲۵ و پس از آن، کسب‌وکاری است که مرز بین این دو را بردارد. به جای اینکه فقط به فکر "راضی کردن ربات گوگل" باشید، به فکر ساختن هویتی باشید که ربات گوگل چاره‌ای جز احترام گذاشتن به آن نداشته باشد. امروز، برند شدن دیگر یک انتخاب لوکس نیست؛ بلکه تنها راه برای بقا در نتایج جستجوست.

برندینگبرندینگ شرکتیسئوseoدیجیتال مارکتینگ
۸
۰
حسین محمودی
حسین محمودی
اینجا از تازه‌ترین اخبار و نکات واقعی سئو می‌نویسم. اگه می‌خوای عمیق‌تر یاد بگیری و همیشه به‌روز بمونی، به کانال تلگرامم سر بزن 👇 @hosseinmseo
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید