دوست من سلام، امیدوارم حالت عالی باشه.
خب خب من پس از مدت ها اومدم با قسمت دوم مقاله ( ببخشید خیلی دیر شد ! )
بدون هیچ مقدمه بگم اگه مقاله قبلی رو نخوندی بزن روی من بخون و بعد بیا !
ازت میخوام بری یه کاغذ بیاری همراه با یک قلم و روی کاغذ بنویسی: فروش از نظر من به معنای ......
و پس از اینکه نوشتی بیای ادامه مقاله را بخونی خیلی ممنونم ازت که همراهی میکنی منو .
خب امیدوارم که نوشته باشی و بیای ادامه مقاله رو بخونی، من یسری تعریف از فروش بهت میگم ببین چقدر مفهوم تعریف تو با تعریف من شباهت داشت.
1- فروشندگی اذیت کردن افراد نیست بلکه تلاش برای پیدا کردن دوستان جدید هست.
2- فروشندگی یعنی پیدا کردن دوستان جدید و کمک به اونها
3- فروشندگی یعنی به مشتری کمک کنیم به این درک برسه که اگه قرار هست مبلغ اضافی پرداخت کنی حتما ارزش این پرداخت را داره.
4- فروش یعنی اینکه نیاز مشتری را درک کنی، به مشتری کمک کنی به نیاز خودش پی ببره و آگاه کنی که تو میتونی نیاز مشتری را بر طرف کنی.
خب خب بگو چقدر مفهوم تعریفی که تو از فروش، فروشندگی و... نوشتی چقدر به این تعریف هایی که من گفتم شباهت داشت ؟
من 4 تعریف گفتم که توی این چهار تا تعریف یه چیزی مشترک بود، اگه گفتی چی؟!
اونم دوست شدن و کمک کردن بود.
نتیجه: ذهنیت فروشنده حرفه ای اینطوری که میگه من باید با مخاطبم دوست بشم و به اون با تموم وجودم کمک کنم.
خب خلاصه امیدوارم تونسته باشم کامل بهتون رسونده باشم ذهنیت صحیح فروشنده چیه.
یه عااااالمه دوستتون دارم ( هرکسی که میخونی )