انرژی ، بعد پنجم ، بارز روشن

انرژی ، بعد پنجم ، بارز روشن

شما در حال ترسیم یک نقطه تک بعدی اگر باشید حقیقتا توانایی ترسیم نقطه ای که تنها یک بعد داشته باشد را ندارید چرا که نقطه شما خود دارای شکل و اندازه و عرض و طول و حتی ارتفاع است اما به طور فرضی می پذیریم که آن یک نقطه است

و بعد در فاصله ای فرضی شما نقطه ای دیگر ترسیم می کنید و بین این دو خطی ترسیم می کنید که حال آنرا بعد دوم و در ادامه به آن عمق یا ارتفاع فرضی می دهید و حجم و شکلی را ترسیم می کنید و می می گوییم بعد سوم

حال دانشمندان آمده اند بعد زمان را اضافه کرده اند که شد بعد جهارم

آیا زمان یک بعد تک بعدی است ؟ ما از گذشته درس می گیریم در حال برنامه ریزی می کنیم وبرای آینده هم نقشه می کشیم آیا نمی توانیم زمان را هم سه بعدی و حجمی بدانیم ؟ زمان در حال حاضر برای انسان فعلی با این دانش ثابت است اما در فیزیک کوانتوم بحث توان انسان از گذر زمان کلاسیک مطرح شده است .

در کنار آن برای هر فرآیند و فعالیتی ما نیازمند صرف انرژی هستیم که بعد انرژی در محاسبات دخیل نشده است منظور از انرژی آن معنا و مفهوم مندرج در نظریه ریسمان ها نیست که پایه و اساس را از رشته های انرژی مطرح و آغاز می کند

به نظر نگارنده تمام جهان هستی نیازمند انرژی هوشمند است چرا ؟

چرا یک مغناطیس دارای دو قطب مثبت و منفی است ؟ چرا اجسام به هم جذب و یا از هم دفع می شوند ؟ فقط به صرف تصادف ؟

شاید به عنوان یک نظریه بخواهیم برای معنا دادن به مفهوم ( انرژی هوشمند ) ماده اولیه را دارای هوش بدانیم که توان جذب و دفع و حرارت و نور را دارد

در تداوم تعداد بی شمار ماده اولیه به هم جذب میشوند و عناصر اولیه جهان مادی شکل میگیرد

جالب آن است که تمام عناصر جهان دارای ثمر و خاصیتی منحصربفرد هستند که آنهم نشانه نیاز انرژی هوشمند است

لازم به ذکر است به علت ضعف انسان ما مجبور هستیم برخی مشاهدات خود را صرفا واقعیت تعریف کنیم و تعداد قلیلی هستند که هم واقعی هستند و هم حقیقی

مثلا زمان و مکان و حرکت مفاهیم واقعی هستند اما دارای ثبات حقیقی در همه موارد نیستند

دانشمندان مثلا برای زمان همانند اجسام هنوز به درک بعد وحجم در زمان نرسیده اند برای همین برای درک بعد پنجم هنوز انسان باید در درون خود بیشتر تعمق نماید تا بتواند آنرا درک کند هنوز ابزار سنجش دقیقی برای درک حجم زمان نداریم و حتی برای درک ماده و انرژی هم هنوز علم بسیار نوزاد است در علم فیزیک انرژی دارای یک معنی و مفهومی است که تنها جنبه مادی دارد در حالی که انرژی یک (حقیقت) است که می تواند جنیه غیر مادی داشته باشد

در درس های قدیم اتم را ریزترین عنصر جهان هستی معرفی می کردند اما امروز علم به این اعتقاد رسیده که توان رسیدن و حتی دیدن و حتی آزمایش کردن روی ریزترین ذره جهان هستی را ندارد و هنوزحتی اسمی برای این ریزترین ماده که هر روز ریزتر می شود مشخص نکرده اند و اسمی ندارند

نگارنده معتقد است که ماده اولیه توان بالقوه ماده شدن را دارد اما خود ماده نیست و انرژی است البته نه از جنس انرژی در فرضیه ریسمان ( البته چون بجای ماده هنوز اسمی نداریم که بر نقطه اولیه قرار بدهیم به طور فرضی آنرا ماده می نامیم در حالی که حقیقت مادی ندارد ولی واقعیت مادی دارد )

این حالت را علم قبول دارد که ماده در ترکیب با اجزا مادی دیگر شکل می گیرند و صد در صد هم پذیرای این حقیقت است که هیچ ذره ای بدون هدف خلق و ایجاد نشده است و همه ذرات جهان دارای خاصیت و ثمر هستند .

اما در با درک بعد پنج و مفهوم انرژی شاید در زندگی شخصی خودمان هم بتوانیم سبکی بهتر و عمیق تر داشته باشیم

واقعیت انسان جسم مادی است و حقیقت انسان هیکل روحانی است است و واسطه بین این حقیقت و واقعیت انرژی میانی است که هیکل انرژی مینامیم

شاید کمی بحث را ظریف تر و پیچیده تر کنیم در مغز انسان میلیاردها نورون هست که همانند هارد دیجیتال مخزن اطلاعات است

فقط محزن اطلاعات نه ذهن و نه تفکر و نه تحلیل و بررسی

الان با آمدن هوش مصنوعی توضیح کار کمی راحت تر شده است

ما مخزن بزرگی از هارد را فراهم می کنیم که این مخزن بدون سیستم و نرم افزار هیج توانی ندارد شما یک ساختمان ده طبقه را با هارد پر کنید و تمام آنرا پر از اطلاعات نمائید هیج خروجی نحواهید داشت

ما نیازمند یک واسطه هستیم یک سیستم عامل و بعد یک نرم افزار که طراحی شده برای گرفتن ورودی ها و تحلیل و دادن خروجی ها که البته خود این نرم افزار توسط موجود هوشمند باید مهندسی بشود نه تصادفی

انسان هم تقریبا به همین شکل است

شاید بپرسید اگر مغز انسان در نقطه ای ضربه بخورد حافظه و تفکر مختل می شود

بله دقیقا همانند یک هارد که اگر بخشی از هارد آسیب دیده باشد سیستم به اطلاعات آن بخش دسترسی ندارد

اما هدف و فرآیند مورد نظر نگارنده کمی عمیق تر است

تفکر و تعمق توسط روح انسان صورت می گیرد و سیستم عامل و نرم افزارهای مورد نیاز بر بسیتر بدن انرژیک انسان مستقر است

معنا مفهومی ندارد که انسانی هشتاد سال مطالعه نماید و بعد از مرگ تمام دانسته ها زیر خاک فسیل بشود

در بدن انرژیک انسان بک آپ تمام داده های درون مفز وجود دارد

اما اجازه بدهید برای این بدن انرژیک وظیفه و تکلیفی دیگر هم مشخص کنیم

این موارد تنها فرضیه و نظریه هایی هستند که دیدگاه مشترک بسیاری در هزاران سال آنرا نقل کرده

شاید در مواردی هفت کالبد و بدن مطرح بشود که نگارنده اعتقاد به یک واقعیت جسمانی و یک حقیقت روحانی و یک واسطه ارژی دارد

این واسطه بدن انرژی ماست که بعد از مرگ شاید هیکلی برای حقیقت روحانی ما بشود

قدرت و توان بدن ما در عالم بعد بسته به توان و انرژی ای که ما در این جهان کسب می کنیم دارد

همانند نور و گرما و مغناطیس که تا حدودی قابل درک برای بشر هستند بیاییم برای این بدن هم همین توانایی ها را در نظر بگیریم

مسلما اعتقاد داریم به عنوان انسان باید مسیر ما (صراط مستقیم )باشد که در تمام ادیان و تمام ایدئولوژی ها به وحدت نظر ووحدت عمل در آن رسیده ایم

هیچ دیدگاهی نمی گوید دزدی کن یا دروغ بگو

تمام صفات حسنه انسان در بدن انرژیک به روح منتقل می شود

و صد البته تمام صفات منفی هم بدن انرژیک را ناتوان و ضعیف می کند

تصور کنید که بدن انرژیک ما نیازمند نیرو و توان زیادی برای حرکت در جهان فعلی و جهان بعدی است که تنها با اعمال و اخلاق و رفتار و افکار حسنه و انسانی شکل می گیرد

در شرق عالم دیدگاهی هست که می گوید در درون انسان یک سگ وفادار و یک گرگ وحشی خونخوار قرار دارد و بسته به ما دارد که به کدام بخش غذا و انرژی بدهیم ؟ هر شب بیاییم بررسی کنیم چه مقدار وفادار بوده ایم به انسانیت و چه مقدار شباهت به گرگ خونخوار داریم ؟

بدن انرژیک ما متصل به جسم و متصل به روح است

شما همین الان افرادی در کنارتان هستند که در کنار آنها احساس خوبی دارید و لذت می برید

و در کنار شما هستند افرادی که در پیش آنها شما درد می کشید در عذاب هستید چرا که بدن انرژیک آنها مملو از انرژی منفی است

و صد البته شاید من و شما هم خودمان به ورودی های منفی تمایل بیشتری داشته باشیم چرا که راحتر و بیشتر بدن جسمانی ما پذیرای آن است

بدن جسمانی ما بتدریج می تواند مشتاق مواد مخدر و مشروب و دخان و حتی راحتی افراطی ، آرایش و مد کاذب و ورزش جسمانی افراطی یا بازی مجازی بی انتها باشد

حال اگر بعد پنجم را درک کنیم روند و سبک زندگی ما متفاوت خواهد شد چرا ؟

در بعد پنجم به زمان و مکان و حرکت از زاویه ای دیگر نگاه می کنیم ملاک ما در بعد پنجم جسمانی و در سه بعد نیست

جسم تنها رسالت دارد که مدتی در کنار بدن انرژیک و بدن روحانی شرایط رشد و ارتقا روح و انرژی را فراهم نماید

ما هر قدر غرق در مادیات بشویم و رسالت و وظیفه و تکلیفی برای رشد انرژی نداشته باشیم بسیار واضح است ما در نهایت فردی بسیار ناتوان و ضعیف و فقیر خواهیم بود

ثروت در بعد پنجم در داشتن مقداری سنگ طلایی و کاغذ بهادار در نظر حیوان ناطق نیست

ثروت داشتن انرژی و داشتن دوستان واقعی و حقیقی با انرژی است

شاید شما دکتری را دیده باشید که مریض فقیر یا پولداری به او برای معالجه مراچعه می کند و او دهها میلیون پول خارج از حقش را مطالبه می کند به نظر شما شاید او زود ثروت مند شود آیا از نظر انرژیک ناتوان و ضعیف فقیر نیست ؟ شاید این مثال را در هر شفلی داشته باشیم بسیار بسیار پزشکان شریف هستند که مملو از انرژی انسانی برای خدمت روز را به شب می رسانند و چقدر جذاب است که انسان بتواند هم به ثروت مادی برسد و هم به قدرت انرژیک

شاید شما فقیری برهنه را دیده باشید که لقمه ای نان خودش را با فقیری دیگر یا حتی حیوانی تقسیم می کند ، شما با دیدن این صحنه چه میزان انرژی دریافت می کنید ؟ و چه درسی از آن می گیرید ؟

انرژی مورد نظر ما نیازمند نور و گرما و مغناطیس خاصی است که از نوع جنس مادی ظاهری نیست تنها شباهت ظاهری و صوری دارد اما بسیاری هستند که با انرژی مستقر در بعد پنجم غلبه بر انرژی مادی دارند

انسان ذاتا توان پرواز ندارد ولی با قدرت تعمق در بدن انرژیک بر موانع انرژی ظاهری غلبه می کند

انسان ظاهرا توان برقراری ارتباط در مسافت دور را ندارد ولی با تسلط انرژی بعد پنجم انسان قوانین طبیعت و انرژی مادی را در هم می شکند

شما با یک لبخند درست و بجا هم انرژی می دهید و هم انرژی می گیرید این قابل اندازه گیری با ابزار مادی و تجربیات علم فعلی نیست

هر چند علم هم تاثیرات لبخند و شادی و سرور را در زندگی تایید می کند

زندگی معنوی و اخلاقی همانند یک هنر و یک صنعت و یک تجارت است

هنر زندگی کردن درست

من کارم ساخت دستگاه چاپ سیلک و سابلیمیشن است بگذارید یک مثال از دنیای چاپ سیلک بزنم

تصور کنید می خواهیم روی یک محصولی مثل یک کاغذ چاپ داشته باشیم

اینجا ما نیازمند یک ( طرح با کیفیت ) هستیم که می بایست روی تور و شابلن عکاسی کنیم

جنس تور و نوع رنگ و دقت ما در کشیدن کاردک خروجی ما را نشان می دهد

اگر ورودی ما چه طرح یا رنگ یا ابزار ما چه تور یا کاردک خوب نباشد خروجی ما که کاغذ چاپ شده است کیفیتی ندارد

در زندگی انسان هم ورودی های قابل فهم ولی درست و سنجیده و با کیفیت لازم است و بعد ( مهارت و قابلیت ) اجرایی کردن آن در زندگی که سبک زندگی را می سازد

در مثال بعدی از چاپ سابلیمیشن و پرس حرارتی مثال می زنم

می خواهیم چاپی روی پارچه داشته باشیم

باز به ( طرح با کیفیت ) نیاز داریم ولی این بار باید با یک پرینتر با هد خوب و جوهر خوب کاغذی را چاپ کنیم این کاغذ هنوز خروجی نهایی نشده باید متناسب با توانایی پارچه دمای مناسب و فشار مناسب و زمان مناسب وارد کنیم تا خروجی درستی داشته باشیم

هیکل انسانی هم بی شباهت به فرآیند چاپ سیلک و چاپ سابلیمیشن نیست

در چاپ سیلک در زمان عکاسی طرح ما سه حالت داریم اگر زمان عکاسی درست باشد طرح درست چاپ میشود ولی اگر نور کم یا زیاد یا زمان نوردهی کم یا زیاد باشد باید مجدد از صفر شروع کنیم

زندگی ما انسان ها بارها ما را مجبور می کند از صفر آغاز کنیم

تصور کنید شابلن خوب و حاضر است اما برای جنس نایلون باید رنگ مخصوص آنرا داشته باشیم و برای جنس پارچه هم رنگ پارچه در غیر این صورت چاپ در ظاهر قشنگ است اما کیفیتی واقعی و حقیقی ندارد

انسان هم باید متناسب با استعداد و درک و شعورش کاری آغاز و ادامه بدهد اگر شما استعداد و قابلیت نقاشی نداشته باشید نباید زمان برای آن اختصاص بدهید

شاید قرار است شما در زمینه ای مانند چاپ فعالیت کنید

برای استاد شدن در صنعت و هنر چاپ باید همانند همه زندگی صبوری داشته باشید باید سخت کار کنید و از زیر سختی ها فرار نکنید

این مقاله شاید روشی هم برای سبک زندگی باشد هم سبک فروش

شاید برخی بگویند این بعد پنجم و بدن انرژیک جنبه علمی ندارد ، من از ایشان میخواهم فقط از نظر علمی بفرمایند ریزترین ماده را چگونه اثبات علمی می کنند و حتی حرکت این ریز ماده و نحوه اتصال این ریز ماده با سایر مواد با علم چگونه ثابت می شود ؟

می پرسم چرا یک معلم و دانشمند و عالم شریف تمام حیات خودش را صرف راحتی و آسایش دیگران می کند ؟ چرا و چه نصیب خودش می شود ؟ به چه علمی شما سنجش می کنید ؟

می پرسم چرا یک پدر و مادر دهه ها برای فرزند جوانی و آسایش خودشان را می دهند ؟ و کدام علم برای این حرکت دلیلی دارد ؟ جز بعد پنجم انرژی دلیلی دیگری نمی توان یافت

یک سرباز یا پلیس شریف جانش را برای امنیت من و شما می دهد ، چرا ؟ به چه می رسد ؟ چز رشد و ارتقاء در بدن انرژیک

من عاشق مولا علی وامام حسین هستم شاید شما عاشق گاندی و نلسون ماندلا باشید یا عاشق فردوسی و سعدی و مولانا اینان برای چه حیاتشان را صرف بدن انرژیک خودشان و دیگران کردند ؟

من می گویم : آنها زنده اند همانند آیه قرآن که می فرماید : شهدا را زنده اند و نرد ما روزی می خوردند ( استنباط حقیر این رزق وروزی اتصال به انرژی الهی و تقرب است )

یکی شهید راه علم می شود مانند ماری کوری یکی شهید را حسین می شود همانند حر

برای دریافت اطلاعات بیشتر نسبت به دستگاههای چاپ من با 09120067890 تماس بگیرید

http://www.barez.me