حلما
حلما
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

حلما به شما می گوید چرا و چگونه؟!! کرونا ۱

چرا و چگونه یک کرونایی شدم؟ (بخش اول)

راستش رو بخواهید خودم هم نمیدونم چی شد ؟! یعنی در واقع جز کسانی که به طور مشخص در یک مهمونی یا محل کار دچار یه اپیدمی جمع و جور میشن و ریشه بیماری قابل ردیابیه، در مورد بقیه بیماران سخت میشه حدس زد چون بیماری دوره نهفته یک تا دو هفته داره و تو این مدت خیلی برخوردها و اتفاقات میتونه رخ داده باشد.

در مورد خود من، چون خیلی رعایت می کردم ، از اول اسفند با فراخوان پسرم از شهر محل تحصیلش، قرنطینه خانگی رو استارت زدم و برای اینکه اعضای خانواده دچار افسردگی نشن تصمیم گرفتم واژه قرنطینه را حذف و از کلمه دور همی استفاده کنم.

خرید عید رو کنسل کردم و به جای خرید ماهی قرمز و سبزه عید ، دختر کوچکم رو تشویق کردم کاردستیشو درست کنه و قانعش کردم که این روزها هم بخشی از زندگی ماست

برای شب عید شیرینی نخریدم و به دخترم این فرصت را دادم که با آزمون و خطا پخت کیک و شیرینی رو تجربه کند تا هم اعتماد به نفس اونو بالا ببرم و هم تا حد امکان از شر کرونا در امان باشیم.


من در شهری جدا و دور از خانواده عزیزم زندگی میکنم . برای تعطیلات عید خودم را از دیدن عزیزانم محروم کردم و مسافرت نرفتیم. اینجا هم با مشورت با خانواده همسرم ،مهمونی عید رو کنسل کردیم خانه نشین شدیم.

خرید خانه رو پسرم به صورت کلی انجام میداد و تا همه رو ضدعفونی نمی کردیم، استفاده نمیشد.همسرم هنگام برگشت از محل کارش ، لباسهایش رو توی حیاط عوض میکرد و بعد تمام از شستن کامل دست و صورت وارد خونه می شد.تمام روزهای خوب و زیبای فروردین رو خانه نشستیم. دختر و پسرم کلاس ها و امتحاناتشان رو مجازی برگزار کردند و مثل بیشتر مردم در خانه ماندیم و برای رفع بیماری و سلامتی مردم دنیا دعا کردیم و با کادر درمانمان ابراز همدردی کردیم و آرزوی موفقیت . و بعد اردیبهشت و خرداد و....

فقط یک روز گردش رفتیم! فقط یک روز ..

اون روز هم من نه با کسی هم صحبت شدم و نه خریدی رفتم که بخواد ویروس به من منتقل بشه .

ولی همون یک بار هم بسیار پشیمون شدیم که چرا قرنطینه رو شکستیم و تو مسیر برگشت و روزهای بعد مرتب به هم گوشزد می کردیم که این اولین و آخرین باریه که تو دوران شیوع بیماری گردش رفتیم .

همه چیز مطابق معمول پیش می رفت تا ظهر روز یازدهم...

که بماند برای قسمت بعد انشاالله

پیشنهاد میکنم قسمت بعدی نوشته من رو از دست ندید! سرشار از نکات ریز و تجربیات عینی یک بیمار









قرنطینه اجباریکرونابهداشت فردی
فرصتی برای نوشتن روزمرگی هایم، آرزوهایم و دغدغه هایم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید