hpourgholi71
hpourgholi71
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

سعدی بلندترین قله ادبیات فارسی

خودش هم می دانسته چقدر خفن است
خودش هم می دانسته چقدر خفن است


اگر حافظ را به غزل های شیرین می شناسند و خیام را به رباعی های جاندار، اگر سوزنی و عبید را به بی ادبی های ادبی به یاد می آورند و اگر خواجه عبدالله را با نثر سوزناک و بیهقی را با قلم شیوا به خاطر می آورند، در ادبیات فارسی نابغه ای وجود دارد که تمام این موارد را در زبان و کلام خود گنجانده است آن هم به اعلاترین حالت بله این فرد کسی نیست جز سعدی آخر الزمان
گلستان سعدی، گلچین ادب تعلیمی
احتمالا تمام شما دست‌کم بخش‌هایی از گلستان را حتی اگر شده به اجبار کتاب های درسی خوانده اید، در قدرت کلام گلستان همین موضوع کافی ست که گریزان از نصیحتی مثل من، وقتی شروع می کند به خواندن نصیحت های گلستان گذشته از مغز سخن از نغز بودن آن کیف می برد.
این روزها اگر وقت دارید بخش نخست گلستان را بخوانید که در سیرت پادشاهان نوشته شده
این را به این خاطر می گویم که به خوبی نشان می دهد که نگاه به حاکم و حکومت داری در فرهنگ ایرانی چه بوده و گذشته از آن طعنه هایی که به پادشاهان می زند، با توجه به اتفاقات اخیر کمی جگرتان را حال می آورد.

قسمتی کوتاه از بخش نخست
قسمتی کوتاه از بخش نخست


بوستان سعدی، نمونه نظم درخشان
فراموش نکنید نظامی اگر مثنوی های موفقی دارد بیشتر به خاطر جذابیت های یک روایت منظم است مثلا در خسرو و شیرین، خود داستان عاشقانه وظیفه مهمی در ایجاد جذابیت دارد یا حتی در منطق‌الطیر عطار، ما با یک داستان نمادین روبه رو هستیم که به خودی خود روایتش‌ دارای جذابیت است.
این ها را گفتم که بگویم ببینید چطور می شود یکی منظومه بسراید و در آن هی برایت بگوید فلان کار را انجام بده و فلان کار بد است انجام نده و تو در نهایت منظومه که تمام شد بگویی دمت گرم و آن را هم‌ردیف بهترین منظومه‌های ادبیات فارسی بدانی، سعدی است دیگر
سعدی و بی ادبی های ادبی
هر گاه سخن از این گونه " نامش را مبر" ادبیات یعنی هزلیات و خبثیات می شود همه نام سوزنی و ایرج را می برند اما حقیقت آن است که قلم سعدی در این گونه ادبی از نظر‌ فنی از این دو عزیز قوی تر است و به قول همان ایرج " قند و نبات ست پدرسوخته"
دلایل زیادی وجود دارد که باعث شده است هزلیات سعدی آن اندازه که باید مطرح نشوند و اصلی ترین آن احتمالا این است که بسیاری از بزرگان ترجیح داده اند که معلم اخلاق و نویسنده گلستان و بوستانشان، این کاره نباشد اما متاسفانه یا خوشبختانه باید بگویم هست که چه جور هم هست.
خلاصه "ای خواجه اگر با خرد و تمکینی" و علاقه به بی ادبی های ادبی هم داری، حتما در گوگل سرچ کن و از خواندن این بخش شخصیت سعدی هم لذت ببر

سعدی و رباعی

حقیقت آن است که سعدی در رباعی نیز از شاعران خوب ادبیات فارسی به حساب می آید و یکی از ویژگی های خاص سعدی در رباعی این است که رباعی اش برعکس اکثر رباعی های ادبیات فارسی که یا خیامی هستند و یا عرفانی"ابوسعیدی" هم از نظر مضمون و هم فضا دارای سبک منحصر به فرد خود سعدی است
آن یار که عهد دوست‌داری بشکست
می رفت و منش گرفته دامن در دست
می گفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست

قصاید سعدی و تلفیق مدح و پند
لابد با خود می گویید، مگر سعدی قصیده هم دارد؟ بله که دارد خوبش را هم دارد، تازه قصیده مدحی هم دارد، اصلا اسم سعدی به این خاطر سعدی است که پادشاه مورد مدحش سعد ابن ابوبکر زنگی نام داشته است.
نکته آن است که اگر می توانستم یک کارگاه برگزار می کردم با عنوان "چگونگی شیرین‌کاری اصولی برای پادشاهان" و امثال عنصری و منوچهری و فرخی سیستانی را وادار می کردم بیایند از سعدی یاد بگیرند چطور همزمان که مدح می‌کنند سعی کنند خالی بندی هایشان واقع بینانه باشد و تازه در میانه های قصیده طوری ‌که به ایشان برنخورد، نصیحتش نیز بکنند.
بله همانطور که گفته شد قصاید‌ مدحی سعدی در عین حال که در ویژگی های پادشاه اغراق بیش از حد نمی کند بسیار زیبا هستند و دارای بن مایه های تعلیمی و توصیه های سیاسی قابل توجهی نیز می باشند.

سعدی و ترجیع‌بند و ملمع‌

بنشینم و صبر پیش گیرم‌
دنباله کار خویش گیرم

نگویید که نخواندید و نشنیدید؟ اگر این ترجیع‌بند را نخواندید همین جا مطلب را رها کنید و اول بروید آن شاهکار ادبی را بخوانید.
مگر می شود آخر، هر بار که به بند ترجیع می رسی با وجود تمام کیفی که در طول غزل برده ای به ناگاه تمام بدنت مور مور می شود و ذوق است که از قلبت در بدن جاری می شود، جز این چه می شود گفت.
اما در مورد ملمع‌ نیز، در کنار آن ملمع معروف حافظ " انی‌ رایت دهرا‌..." که در اصل مال سنایی است، می‌توان از ملمع‌ سعدی به عنوان نمونه درخشان ملمع‌ در ادبیات فارسی نام برد.

غزل فارسی، حافظ یا سعدی؟

این هم یک بیت عید فطری عاشقانه?
این هم یک بیت عید فطری عاشقانه?



حقیقت آن است که اگر بخواهیم در غزل فارسی از بین حافظ و سعدی یک نفر را به عنوان سرآمد‌ معرفی کنیم کار بسیار سخت می‌شود و اکثر ادیبان‌ بزرگ، به خاطر این که غزلیات حافظ دارای‌ بار عرفانی است و قابلیت تفسیر دارد، حافظ را از میان این دو برمی گزینند.
اما اگر نظر مرا بخواهید غزلیات سعدی به جامعه امروز ما و بعد از ما احتمالا نزدیک‌تر‌است، چرا که زبان و ساختاری بسیار روان دارد و درک مضمون آن در اکثر موارد دشوار نیست و از طرفی با توجه به این که در اکثر موارد موضوع آن عشق زمینی است بیشتر با روحیه مردم این زمان همخوانی دارد.

هرکس به زمان خویشتن‌ بود
من سعدی آخر الزمانم‌

گذشته از این، حافظ در غزل هایش بیشتر از پنجاه مصرع از سعدی را با تغییر اندکی به کار برده است و اگر حافظ گفته است " استاد سخن سعدی ست، نزد همه کس اما / دارد غزل حافظ رنگ سخن خواجو" هدفش تنها ردگم‌کنی‌ بوده است.
خلاصه که اگر فرض بگیریم حافظ در غزل سرآمد باشد می توان گفت سرآمد‌ کل ادب پارسی چه نظم و چه نثر، بدون شک سعدی است.

گذشته از این، حافظ در غزل هایش بیشتر از پنجاه مصرع از سعدی را با تغییر اندکی به کار برده است و اگر حافظ گفته است " استاد سخن سعدی ست، نزد همه کس اما / دارد غزل حافظ رنگ سخن خواجو" هدفش تنها ردگم‌کنی‌ بوده است.
خلاصه که اگر فرض بگیریم حافظ در غزل سرآمد باشد می توان گفت سرآمد‌ کل ادب پارسی چه نظم و چه نثر، بدون شک سعدی است.
راستی از طاقچه نسخه الکترونیک کلیات سعدی می توانید به صورت رایگان تهیه کنید و بخوانید و عشق کنید.


سعدیادبیات فارسیگلستان‌وبوستانغزلیات سعدیکلیات سعدی
حسین پورقلی علاقه مند به ادبیات ،شاعر، طنزپرداز، نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید