قبــ ـل از قضاوت "من"
چشمهایــ ـت را ببند و عمـــ ـیق نفس بکش!
دوبــ ـاره در ذهنت تصــ ـورم کن...
کنــ ـارم بنشیــ ـن و دستان سرد و بے رمقم را در دستانــ ـت بگیر...
اسمم را صدا بزن!
با شنیــ ـدن اسمم از زبان تو اشک هایم
جارے مے شود صورتــ ـم را بنگر گویا نیـــ ـست؟؟؟
ایــ ـن بار با تمام آرامشــ ـت به صورتم خیــ ـره شو...
نگــ ـاهم که دیگر گویــ ـاست؟
پس...
خوب به نبـــ ـض خسته ے احســ ـاسم گوش بده
مـــ ـن...
از تـــ ـو...
دلگیـــ ـرم!!!