در مورد مردان شایع است که بر خلاف بانوان قدرت تفکیک رنگ ها را ندارند. جهان خانم ها، رنگارنگ تر و پر جلوه تر از دنیایی است که به چشم مردان می آید. تکثر موجود در رنگ ها، که اکنون شامل میلیاردها رنگ می شود جهان ما را زیباتر و فریبنده تر نموده است،
چنانچه یک لایه بالاتر گام بگذاریم ملاحظه می کنیم که این دریای رنگ ها، خلاصه می شود در سه رنگ اصلی RGB، انگاری آن جمعیت میلیاردی رنگ ها و تنوع و تکثر غیرقابل وصف شان، همه حاصل نگاشتی ساده از یک مجموعه سه رنگی است. به زبان دیگر، میلیاردها #صورت رنگی، برآمده از یک لایه #بیصورت شامل سه رنگ است. سه رنگ اصلی خود صورت منداند اما در قبال تنوع و تکثر میلیاردی رنگ ها، نمود بیصورتی است.

اگر یک لایه دیگر بالاتر رویم و به سوی مبداء بیصورتی حرکت نمائیم، مواجه می شویم با یک بیصورت اعظم با نام White ، که آن سه رنگ اصلی را در خود فرو برده، همچون قصه آن تثلیت مقدس که گرچه خود واحد است اما نمودهایش 3 گانه است. نمودهای سه گانه ای که از بطن یک وحدت بر می خیزند. نوری واحد که سرمنشاء تمامی رنگهای محسور کننده جهان ماست.
و اگر باز یک لایه بالاتر برویم، به دنیای بزرگ امواج الکترومغناطیس خواهیم رسید که بیصورت اعظم ما- White-، در آن دنیای پرتراکم امواج گم است و این بیصورت خود یکی از هزاران صورت موجی است که ظهور و تجلی پیدا نموده است. در دنیای وسیع امواج الکترومغناطیس، خیل بیشمار موج هایی را می بینیم که همگی با سرعت نور در حال انتشارند و هر یک، نقاب و صورتی بر چهره دارند تا از موج بغلی، بازشناخته شده و تفکیک گردند ، انگاری این دنیای به ظاهر بیصورت، هنوز جا باز می کند برای بیصورتی های دیگر.

و اگر لایه ای بالاتر رویم، باز می رسیم به یک بیصورتی فربه تر و عظیم تر، که این همه صورت امواج از دریای وی برخاسته اند..
انگاری هر چه بالاتر می رویم تکثرها دائم در حال رخت بربستن هستند و صورتهای متنوع و متکثر، درهم فرو می شوند و صورت از رخساره شان یکایک برمی افتد و آرام آرام به سوی وحدتی دلنشین و #بیصورتی_محض در حال حرکتند.
انگاری یکجور #تنزل_صورت در جهان هستی ذولایه و عمیق ما رخ می دهد. و دائم تجلی صورت هایی که از بیصورتی می آیند برون*.
انگاری ما با یک جور #تشکیک_صورت مواجهیم!
#تشکیک_وجود تعبیر دقیقی شاید نباشد، همه تشکیک_صورت است. وجود همه جا را پر نموده، چون سیالی بی شکل و بیصورت، و تجلی هایی پر از صورت های لایه لایه و تودرتو.
پ.ن:
مولوی 7 قرن پبش بخوبی با تجربه های معنوی خود، راز هستی را کشف نمود و فرمود:
صـــورت از بیصـــورت آیــد در وجود هـــمچنانـــک از آتشـــی زادســـت دود
حــیــرت مــحــض آردت بــیصــــورتــی زاده صـــد گـــون آلـــت از بـــی آلتـــی
صورت از بیصــــــــــــــــــــــورتی آید برون باز شد کانا الیه راجعــــــــــــــــــــــــــــــــون