تو ای محرم راز و اسرارم
بشکن سکوت محض در این وادی خراب
یاری بده مرا
در این کویر خشک
آبی بده مرا
ای ساقی کویر
کز تشنگی لب و سوز آفتاب شور انگیز
ای جنگجوی پیر
تو ای آهوی اسیر
شمشیر را بگیر
در راه عشق سیر
از جان و دل بمیر
ای یاور دلیر به دوران سختیم
دوران اشک و آه
اینک فرا رسیده و هر آن پس گذر
ای حارس دلم
بر خصم حمله بر
با قدرت خدا سد ستم شکن
تو ریشه فساد و جور و جفا ظلم و ظلمکار
از بیخ و بن بکن
تاری به دور محبت به مهر و صلح و صفا
از برگ گل بتن
سازی برای شادی پژمرده لاله ها
با صد زبان بزن
محتاج یاریم