مشکلات شناختی و یادگیری بهلحاظ گستره آن، افراد مختلفی را میتواند تحت تاثیر قرار دهد. مشکلات عصبی، رفتاری، اختلالات روانی و افزایش سن میتواند دیگر تواناییهای انسان مانند بینایی، شنوایی، گفتاری، حرکتی و حتی فهم اطلاعات را با مشکل مواجه کند. بهطور متقابل، هر مشکلی در شرایط بینایی، شنوانی، حرکتی و گفتاری میتواند چالشهای یادگیری و شناختی در فرد ایجاد کند. بنابراین با افزایش دسترسپذیری و ایجاد شرایط و ابزار مساعد برای این افراد، تا حد زیادی میتوان به آنها کمک کرد. بهطور مثال، افرادی که از اختلال اوتیسم رنج میبرند، ممکناست از صفحهخوان برای فهم محتوای وب کمک بگیرند. در ادامه به بررسی چند مشکل رایج در این حوزه میپردازیم.
بسیاری از افراد در فهم و تعامل با ناوبریها و قالببندیهای پیچیده در صفحات وب با مشکل روبرو میشوند. بهطور مثال در یافتن پیوندی خاص. این پیچیدگی صرفاً بهواسطه تقسیمبندی اطلاعات نیست. گاهی از اوقات بهلحاظ سبک طراحی و ویژگیهای بصری میتواند پیچیده باشد. باز/بسته شدن در حالتی خاص یا با روشی خاص میتواند از این قبیل پیچیدگیها باشد.
قالببندی پیچیده باعث میشود کاربر زمان بیشتری را برای پیداکردن محتوای مدنظر خود صرف کند. در صورتی که وبسایت دارای حالت واکنشگرا (Responsive) باشد، برخی از کاربران بهخصوص افرادی که از مشکلات بینایی رنج میبرند، ممکن است اندازه صفحه مرورگر را کاهش دهند تا حالت واکنشگرا فعال شود. زیرا در این حالت محتوای وبسایت در یک ستون نمایش داده میشود که علاوه بر اندازه مناسب برای این افراد، راحتتر در آن پیمایش میکنند. در مقابل برخی از افراد علاقهای به اسکرول زیاد در صفحه ندارند. بنابراین طراحی بایستی تا حد امکان انعطافپذیر طراحی شوند تا افراد برحسب نیازشان بتوانند آن را تغییر دهند.
خواندن متن بر خلاف تصور میتواند چالشهای زیادی به همراه داشته باشد. اندازه فونت، سبک (Style) فونت، ارتفاع خط و رنگ نوشته در خوانایی آن تاثیرگذارند. برای افرادی که مشکلات شناختی یا یادگیری دارند، بهترین رویکرد استفاده از ابزارهای مرورگر و Stylesheetهای اختصاصی است تا مطابق نیازشان باشد. در این حالت کاربران میتوانند اندازه و سبک فونت، رنگ پسزمینه، خطوط حاشیه، فاصله خط، حاشیههای اطراف و … را تغییر دهند. البته ایجاد این تغییرات منوط به ارائه چنین امکانی از سمت وبسایت است.
فهم جملههای پیچیده و طولانی، واژگان نامعمول، عبارتهای عامیانه، استعارهها و اینطور ساختارها برای این دسته از کاربران مشکل است. از طرفی، استفاده از عنوان، زیرعنوان، بهرهگیری از Bulletها، لیستها و تصاویر و بهعبارت دیگر ایجاد ساختار مناسب اطلاعات در متن، میتواند به فهم محتوا توسط کاربران کمک کند.
در فضای وب تصاویر همانقدر که میتوانند به درک بهتر متن کمک کنند، به همان میزان میتوانند باعث سردرگمی شوند. بنابراین بایستی هوشمندانه و هدفمند از آنها بهره گرفت تا کاربر به راحتی به هدف خود برسد. آیکونها که خود تصویر محسوب میشوند، بایستی با موقعیتی که استفاده شدند و درکی که کاربر از آنها دارد، سازگار باشند. بهطور مثال همه کاربران درک مشترکی از آیکون + دارند. بنابراین استفاده آن در کنار برچسبی که مفهوم «اضافهکردن» دارد، به درک عملکرد المان کلی کمک میکند.
جابجاشدن، چشمکزدن محتوای متنی یا ویدیو یا صوتی که بهصورت خودکار پخش میشود و امکان متوقفکردن آن هم وجود ندارد برای کاربران میتواند اذیتکننده باشد. معمولاً در وبسایتهای فروشگاهی با هدف جلب توجه کاربر در مورد یک تخفیف یا موارد مشابه از این روشها استفاده میشود. برای برخی از کاربران چنین نمونههایی میتواند آزاردهنده باشد. بهطور مثال تکرار یک رخداد با فرکانس مشخص میتواند باعث تشنج در برخی کاربران شود یا تمرکز کاربران را از بین ببرد. بنابراین بایستی تا حد امکان استفاده از انیمیشنها محدود و زمان رخداد آنها کوتاه باشد یا امکانی برای کاربر درنظر گرفته شود که بتواند آن را غیرفعال کند. به طور مثال دکمه Play/Pause در Slideshow