ویرگول
ورودثبت نام
وحید نجفی
وحید نجفی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

تصمیم‌های خودم زندگیم را می‌سازد

انگار همین دیروز بود.دکتر برای چندمین بار تماس گرفت و ازم خواست تو فرآیند انتخابات کمکش کنم.منم با بی میلی باهاش حرف می‌زدم که علاقه‌ای به کار در فضای سیاسی ندارم.
دکتر از 31سال پیش باهاشون همسایه بودیم و همدیگه رو از نزدیک میشناختیم ضمن اینکه از من 5سال بزرگتر بود و عملا هم بازی نبودیم.یکبار هم حدود11سال پیش اولین روزهایی که برای زندگی برگشته بود قزوین ازم خواست که برم کمکش و هواشو داشته باشم.با هم همکار شدیم حدود یکسال که بعدش بخاطر جور نشدن معافیتم رفتم سربازی و مسیرمون جدا شد.
تو این سالها هم از هم بیخبر نبودیم و هر از گاهی با هم صحبت میکردیم و احوالپرسی و...

از فروردین پارسال که رفتم دوره دیجیتال مارکتینگ و شروع به یادگیری کردم انگیزه اصلیم این بود که فضای شغلیم رو عوض کنم و از شرکت رفتن و محیط کارگری بزنم بیرون.تو این راه باید هم محتاط رفتار میکردم که بی پول نشم و هم فشار بیشتری به خودم میاوردم که معمولا از زمان خوابم میزدم.ولی تقریبا ناامید شده بودم که بدون سابقه کار بتونم کار گیر بیارم(حداقل تو قزوین)
تو این اوضاع هم تحمل شرکت برام روز به روز سختتر و سختتر میشد و هم از نظر روانی بیشتر به هم میریختم و اعتماد به نفسم از دست میرفت.
به خودم شجاعت دادم و گفتم شاید این همون بهونه هست که من لازمش داشتم.بهونه برای شرکت نرفتن!
به دکتر زنگ زدم با هیجان گفتم میخوام بیام با هم صحبت کنیم که چجوری شروع کنیم؟دکتر به سردی گفت فعلا دو سه روز استراحت کن.من استعفا دادم.اگه قبول نکنن باید شروع کنم وگرنه دیگه من کاندیدا نیستم!

آرزوهایی که ساخته بودم رو کلا فراموش کردم و رفتم شرکت تا اینکه دو روز بعد دکتر زنگ زد گفت ساعت 6بعدازظهر بیا به این آدرس جلسه مهمی هست!!!

-چی شد؟برگشتی؟
-آره، استعفام رو قبول نکردن ی عده‌ای سر قبول نکردن استعفام دعوا راه انداختن دیگه حیثیتی شده.باید تا تهش برم.روی تو هم حساب کردم.
-!!!
-عیبی نداره بیا جلسه کم کم دستت میاد.میبینمت.خداحافظ

از اون جلسه 3ساعته ساعت 6 بعدازظهر 3هفته میگذره.و من 3هفته هست که شرکت نرفتم.با وجود حجم زیاد کارها و اینکه عملا جای سه نفر کار میکردم.بازم خسته نیستم و این سه هفته مثل برق و باد گذشت.حالا دیگه مصمم شدم که شغلم رو باید عوض کنم.و فضای شغلی که دوستش نداریم عمرمون رو کوتاه میکنه.زمان نمیگذره و همش باید به زمین و زمان فحش بدیم و حرص بخوریم.

عکس از مصاحبه من با دکتر
عکس از مصاحبه من با دکتر


بماند به یادگار
بعداز اتمام زمان قانونی انتخابات شوراها 1400

تصمیمزندگی
دارای مدرک کارشناسی کامپیوتر و مدرک مدیریت دیجیتال مارکتینگ.البته مدارک فوق فقط برای یافتن شغل میباشد و دلیل بر کاربلدی بنده نمی باشد شاید به همین خاطر هست که هنوز شغل مناسبی پیدا نکردم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید