سالار جلالی پور
سالار جلالی پور
خواندن ۳ دقیقه·۳ روز پیش

چرا از برنامه‌نویسی دست نکشیدم؟


توی نوشته قبلی با عنوان "چطور وارد دنیای برنامه‌نویسی شدم؟" از شروع مسیرم توی دنیای برنامه‌نویسی نوشتم. اما الان که بهش فکر می‌کنم، می‌خوام بدونم چرا هنوز دارم توی این مسیر ادامه میدم؟ چرا با اینکه چالش‌ها و سختی‌ها زیاده، هنوز برنگشتم؟

خب، راستش رو بخواید، وقتی به این سوال فکر می‌کنم، یه جواب قطعی نمی‌تونم بدم، اما چند تا دلیل به ذهنم میاد که شاید بتونه بهش جواب بده.

اول از همه، لذت بردن. لذت هر ثانیه‌ای که روی یه پروژه جدید کار می‌کنم. این لذت هیچ وقت تموم نمی‌شه، حتی اگه کار تکراری باشه. مثل همون انشاهایی که توی مدرسه می‌نوشتیم. شاید هر سال همون موضوع‌ها رو می‌نوشتیم، ولی همیشه فکر می‌کردیم یه جواب جدید داریم. برای من، هر بار که می‌شینم پای کد، انگار هیچ چیزی دیگه مهم نیست جز خود کد و ساختنش. هیچ وقت از این کار خسته نمی‌شم. حتی اگر خیلی وقت‌ها دنیا رو فراموش کنم و توی دنیای کد خودم غرق بشم، هنوز لذت می‌برم.

یکی دیگه از دلایل اینه که احساس مفید بودن می‌کنم. ما برنامه‌نویس‌ها داریم کاری می‌کنیم که به زندگی آدم‌ها کمک می‌کنه. از فاصله‌های دور به هم نزدیک می‌شیم و مهم‌تر از همه، افکار آدم‌ها رو به واقعیت تبدیل می‌کنیم. این حس که می‌دونم کاری رو می‌کنم که ممکنه برای یکی مفید باشه، باعث میشه همیشه ادامه بدم.

اما یه چیزی که گاهی فراموش می‌کنیم اینه که ما هم رویاهایی داریم که باید بسازیم. گاهی انقدر مشغول ساختن رویاهای دیگران می‌شیم که یادمون میره خودمون هم رویاهایی داریم که باید بهشون توجه کنیم. هنوز هم توی ذهنم با چند تا رویا زندگی می‌کنم، و بهشون میگم که صبر کنید، یه روز میام و به شما رسیدگی می‌کنم.

اما یه دلیل دیگه‌ای هم هست که نمی‌ذارم از برنامه‌نویسی دست بکشم: ترس. شاید باورتون نشه، اما من بعضی وقت‌ها می‌ترسم که اگه برنامه‌نویسی رو کنار بذارم، دیگه نتونم کاری پیدا کنم که به اندازه همین کار برام لذت‌بخش باشه. ممکنه از این بترسم که هیچ کار دیگه‌ای نتونم انجام بدم که همون حس 100 درصد بودن رو به من بده. این ترس که شاید نتونم توی کار دیگه‌ای هم مثل این کار خودم رو کامل بذارم، باعث میشه که هرگز از این مسیر کنار نرم.

یه چیزی که گاهی فراموش می‌کنیم، اینه که چالش‌ها هم بخشی از کارن. خیلی وقت‌ها کدهایی که می‌نویسیم به درستی اجرا نمی‌شن، یا با مشکلاتی روبه‌رو می‌شیم که ساعت‌ها وقت می‌بره تا حلشون کنیم. اما همونطور که توی زندگی شخصی هم تجربه کرده‌ام، همین مشکلات هم بخشی از لذت کارن. وقتی یه مشکلی رو حل می‌کنی، به خودت افتخار می‌کنی که از پسش بر اومدی. این همون چیزیه که من دوست دارم.

و در آخر، همیشه به آینده فکر می‌کنم. به پروژه‌هایی که می‌خوام بسازم، به رویاهایی که دارم و هنوز خیلی‌هاشون به واقعیت تبدیل نشده. هیچ وقت نمی‌دونم که فردا یا سال دیگه چه اتفاقی قراره بیفته، اما همین که الان دارم توی این مسیر میرم، یه انگیزه بزرگه. هنوز خیلی چیزا هست که باید یاد بگیرم و خیلی پروژه هست که باید انجام بدم.

این‌ها هم دلایلی بودن که به ذهنم رسید. اگه دلیل جدیدی یادم بیفته، حتما به این متن اضافه می‌کنم.

اما من سالار جلالی هستم، یک برنامه‌نویس که هنوز از این مسیر لذت می‌بره و هر روز بیشتر به آینده‌ام امیدوارم.

برنامه نویستوسعه نرم افزاروب سایتاپلیکیشن
یک برنامه نویس قدیمی کم تجربه - عاشق تکنولوژی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید