منتشر شده در نشریه پیک دانش، نویسنده: زهرا روحی
بارها درباره این موضوع خوانده و شنیده ایم، اما شاید مرور آن مفید باشد، به راستی از نظر شما آیا می توان مجازاتی را تعیین کرد؟ آیا می توان کسی را دزدِ فکر نامید؟ جامعه علمی سرقت ادبی را اینگونه تعریف می کند: "ارائه کار یا ایده از منبع دیگری به عنوان متعلق به خودتان، با یا بدون رضایت نویسنده اصلی، با گنجاندن آن در کار خود بدون تأیید کامل." پس فعالیتی است به معنای گرفتن ایده های دیگران و ارائه مجدد آنها به عنوان ایده های خود. در حقیقت سرقت ادبی نقض کپی رایت، نقض اخلاق و تمامیت علمی تلقی می شود. در حقیقت، این مورد جرم نیست، بلکه بیشتر یک رفتار نادرست است که منجر به اخراج از محل تحصیل/کار می شود و در برخی موارد می تواند جریمه های سنگینی را به دنبال داشته باشد. برای مثال در آمریکا، کانادا و بریتانیا این جریمه ها از 2500 تا 250000 دلار متغیر است.
تفاوت در سرقت ادبی بین فرهنگ ها و کشورها به چه گونه است؟
سرقت ادبی بسته به کشور و فرهنگی که در آن زندگی می کنید، تعریف خود را تغییر می دهد. اگر به عنوان یک دانش آموز، تحصیلات خود را در کشور دیگری ادامه دهید، یکی از مشکلاتی که در تکالیف خود با آن مواجه خواهید شد، مفهوم سرقت ادبی خواهد بود. یکپارچگی و به رسمیت شناختن این مولفه بسته به کشور، مشکلات مختلفی را ایجاد می کند.
سرقت ادبی در آسیای شرقی، چین، ژاپن و کره جنوبی به چه صورت است؟
دانش حیاتی ترین نقطه کل جامعه است. در مدارس/دانشگاه ها به دانش آموزان یاد می دهند که متون مختلف را از روی قلب بدانند. برای آنها، ترجمه، تغییر ساختار متن، یا خلق با ایده های اصلی شما بی احترامی به نویسندگان اصلی آن آثار است. دانشآموزان این کشورها هنگام تحصیل در ایالات متحده با مشکلاتی مواجه میشوند، زیرا در فرهنگهای خود، یاد میگیرند که از اقتدار اصلی نویسندگان منابع مربوطه محافظت کنند.
اما در چین، نقل قول از نویسنده را منطقی نمی دانند، زیرا این چیزی است که دانش آموزان باید در نظر داشته باشند. مالکیت معنوی در چین توسط قانون محافظت می شود، اما سایر مواد، مانند IP آمریکایی، در چین تحت پوشش قرار خواهند گرفت. با این حال، استناد به آن را در اسناد مناسب نمی بینند.
در ایالات متحده آمریکا:
صحبت از آمریکا شد، در ایالات متحده، دانشآموزان از دوره ابتدایی شروع به یادگیری سرقت ادبی و نقل قول تحت اللفظی بخشهای خاص برگرفته از یک منبع میکنند. دانشجویان دانشگاه اجازه ندارند در این مسیر کوتاهی کنند. آنها باید مهارت هایی را داشته باشند که استنادها و منابع را در کار خود بگنجانند. موسسات ایالات متحده به طور مداوم مطالب پیشرفته ای را برای دانش آموزان خود در مورد سرقت ادبی تهیه می کنند تا به آنها نشان دهند که اعتبار دادن به نویسنده اصلی باید یک روش استاندارد باشد. دانشگاه های آمریکا از همه کشورها دانشجو می پذیرند، اگرچه سیاست های یکپارچگی علمی آمریکا برای همه شناخته شده نیست و این اغلب مشکلاتی را برای دانشگاه های آمریکا ایجاد می کند. بسیاری از افراد اهمیت استناد در دانشگاه های آمریکا را درک نمی کنند و در نهایت در آثار خود مرتکب به این عمل می شوند. این افراد در طول تحصیل در ایالات متحده آمریکا با اقدامات انضباطی مختلفی تا تعلیق یا اخراج مواجه می شوند. سیاست های اصلی صداقت دانشگاهی آمریکا شامل چهار سطح است، تخلف درجه یک، نقض درجه دو، تخلف درجه سوم و در نهایت، نقض سطح چهارم.
تخلف درجه یک:
اولین تخلف مربوط به استناد اشتباه و استناد هایی است که با صفحه ای که نویسنده مطلب را به امانت گرفته است مطابقت ندارد. این نوع خطا بیشتر در بین دانش آموزان سال اولی دیده می شود که از درس برنامه درسی و روش تنبیه آگاهی کافی ندارند.
نقض درجه دو:
در تخلفات پایه دوم، عدم اطلاع مقصر نیست و عواقب سرقت علمی درجه دو تا 25 درصد کاهش در آن موضوع است.
تخلف درجه سوم:
در تخلف از سطح سوم، کار مکرر دانش آموزان وجود دارد، چنانکه در نقض سطح دوم، دانش آموزان سعی می کنند با ایجاد محتوای مشابه با شخص دیگری در مزیت قرار گیرند. آنها تمایل دارند از کار دوستان خود استفاده کنند، اما این می تواند از 25 درصد مجازات به سطح بالاتری برسد.
نقض سطح چهارم:
تخلفات سطح چهارم، تخلفات جدی تری هستند که می توانند منجر به اقدامات قانونی علیه شخصی شود که مرتکب سرقت ادبی، کلاهبرداری یا ارائه کار شخص دیگری بدون دادن اعتباری است که شایسته آن است. معلمان می توانند درباره سرقت ادبی در فرهنگ دانش آموزان خود تحقیق کنند تا درک چنین سیاست هایی برای دانش آموزان آسان تر شود. از این طریق، آنها همچنین می توانند پیامدهای تعیین شده توسط قوانین آمریکا را توضیح دهند.
ماجرا در امارات متحده عربی و سایر کشورهای خاورمیانه به چه صورت است؟
موضوع مد نظر، در مقایسه با قوانین سرقت ادبی ایالات متحده مفاهیم و قوانین متفاوتی دارد. در امارات متحده عربی، دانشآموزان و معلمان باید بدانند که از کجا آمدهاند. اگر دانش آموز نقل قول دریافتی را درک نکند، توهین بزرگی به معلم است و به آینده دانش آموز لطمه می زند. در كشورهاي خاورميانه نقل قول براي دانشجويان جهل تلقي مي شود. به طور دقیق تر، اگر دانش آموز نداند این عبارات نوشته شده متعلق به چه کسی است و آنها را ذکر کرده باشد. به خاطر سپردن همه آن اطلاعات آسان نیست، اما معلمان به دانش آموزان مهم ترین مواردی را که باید به خاطر بسپارند، اختصاص می دهند، بنابراین نیازی به نقل قول نیست.
سرقت ادبی در اروپای شرقی و برخی اطلاعات در مورد آن:
این مفهوم برای افراد یا معلمان کشورهای اروپای شرقی وزن چندانی ندارد. اگرچه این کشورها قوانین سختگیرانه سرقت ادبی دارند و مجازات دارند، افراد در اینجا سرقت ادبی را تحمل می کنند، اما نه به طور مداوم. کشورهای اروپای شرقی، به ویژه کشورهای اتحادیه اروپا، سخت تلاش می کنند تا از طریق سیاست ها و ابزارهای نرم افزاری با سرقت ادبی مبارزه کنند.یکی از این موارد مجارستان است که نرم افزاری را برای یافتن سرقت ادبی مشابه در زبان مجارستانی توسعه داده است. از سوی دیگر، لهستان درخواست مجوز نرم افزاری برای بررسی کار دانش آموزان کرده است. همچنین ابزارهای نرم افزاری برای بررسی وجود مطابقت متن و کتابخانه دیجیتالی برای ذخیره اسناد به زبان لهستانی وجود دارد.
داستان در غرب اروپا چگونه است؟
همه کشورها سرقت ادبی را تحمل نمی کنند زیرا سرقت ادبی بسته به فرهنگ آن کشور اهمیت خود را می یابد.
اروپای غربی، درست مانند کانادا و استرالیا، راه های ایالات متحده را در حفاظت از یکپارچگی دانشگاهی دنبال می کند. تشخیص سرقت ادبی، پرهیز از آن، نقل قول کلمه به کلمه و اعتبار بخشیدن به نویسندگان مربوطه مواردی است که مردم این کشورها تا حد امکان از آنها اجتناب می کنند. همچنین هر مؤسسه و مرکز آموزشی که به نوشته ها و متون دانشگاهی می پردازد از کنترل سرقت علمی استفاده می کند که یکی از اصلی ترین نکات برای جلوگیری از سرقت ادبی است. لوکزامبورگ اخیراً بر توسعه سیاستها و حفاظت از اخلاق تحقیق تمرکز کرده است. دانشگاه ها آماده هستند تا فرهنگ لوکزامبورگ در جلوگیری از سرقت ادبی را به دانشجویان آموزش دهند.
در وادی قلم و نوشتار:
برای ختم کلام، به نوشتن بر می گردیم، نشریه پیک دانش همواره سعی دارد در راستای تولید متن به مثابه یک حلقه عمل کند، حلقه هایی که در طول زمان و در کنار هم، یک زنجیره دانشی را برای دانشجویان ساخته است، شاید نوشتن در نشریه های دانشجویی اولین گام هایی برای قدم های جدی تر در راستای نویسندگی حقیقی و روزنامه نگاری باشد، برای کسی که آن را به عنوان یک حرفه دنبال خواهد کرد، همانظور که می دانیم، روزنامهنگاری حرفهای است که مردم به آن احترام میگذارند و در کنار آنها، خبرنگاران کسانی هستند که از هر نوآوری در داخل و خارج کشور اطلاع رسانی می کنند. روزنامه نگاران هرگز اجازه سرقت ادبی در اخبار و مقالات خود را نمی دهند. هر بار که مقاله ای می نویسند، از یک همکار یا سردبیر کمک می خواهند تا بررسی کنند که کاملاً اصل و خالص باشد و هیچ گونه سرقت ادبی در کار آنها لحاظ نمی شود.
چرا سرقت ادبی در روزنامه نگاری اینقدر مهم است؟
این امر بسیار مهم است زیرا اخلاقِ این صنعت مورد احترام مردم را نقض می کند، تصویر تلویزیون یا پورتالی را که در آن کار می کند پایین می آورد و اعتماد مردم را از دست می دهد. اگر سرقت ادبی در روزنامه نگاری رخ دهد، مردم نمی دانند به چه کسی و به چه چیزی اعتماد کنند. روزنامه نگاری تقریباً در همه کشورهای جهان در روزهای تاریکی روشنایی داده است، حرفه ای است که همه به آن احترام می گذارند و به همین دلیل است که خبرنگاران اجازه نمی دهند سرقت ادبی در کارشان رخ دهد.
بنابراین، سرقت ادبی چیزی است که حق چاپ، اخلاق حرفهای و تمامیت علمی را نقض میکند و از جهتی هم بسته به فرهنگ یک کشور، مفهوم معنا را تغییر می دهد. برای بسیاری از کشورها، این مفهوم وزن ندارد و بلکه اهمیت کمی دارد. در حالی که در برخی دیگر از کشورها با جریمه های سنگین و حبس قابل مجازات است. سرقت ادبی در صنعت موسیقی و روزنامه نگاری نیز شناخته شده است. در موسیقی، بارها با هنرمندانی مواجه شدهایم که متهم به سرقت یک آهنگ شدهاند و حق چاپ آهنگ را پاک کرده است و به این ترتیب در دادگاه به سر میبرند. در حالی که در روزنامه نگاری، پرهیز از سرقت ادبی نکته اصلی برای هر روزنامه نگاری برای حفظ اعتبار نزد مردم، حفظ وجهه محل کار خود و حفظ احترامی است که برای آنها قائل است.
منابع، ترجمه و گردآوری و تحلیل: (آخرین بازدید در تاریخ 11 فروردین 1403)
· https://crossplag.com/plagiarism-in-different-countries/
· https://essaylot.com/is-plagiarism-crime
· https://www.ithenticate.com/plagiarism-detection-blog/bid/89798/Should-Plagiarism-Ever-Be-a-Crime