iazimeh
iazimeh
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

خلاصه کتاب: رویای تبت- فریبا وفی

عکس از کتاب خودم ?
عکس از کتاب خودم ?

اولین کتابی که از فریبا وفی خواندم.(بد نباشه یوقت ?)

بعضی از کتابها انقدر خوب هستند که فکر میکنی اگر آن را برای دقایقی بگذاری‌کنار و به کارهای دیگرت برسی، ممکن است شخصیت های داستان قصه شان تموم بشود و بروند پی کارشان و تو از ماجرا عقب بمانی!

من شخصیت های کتاب رویای تبت را لحظه به لحظه تعقیب کردم یک جاهایی لاجرم باید آنها را به حال خودشان می‌گذاشتم ولی این باعث نشد که دلم برایشان تنگ نشود.

احساس میکردم در حال خواندن سرگذشت آدم هایی هستم که سالهاست می شناسمشان، نگرانشان میشدم، برای تنهایی هایشان دلم می گرفت.

هرکدامشان جایی در ذهنم برای خودشان دست و پا‌کردند!

رویایی تبت قصه ی یک خانواده است. قصه ی دل نگرانی های شعله، عشق نصف و نیمه اش، عشقی که شاید نتوان اسمش را عشق گذاشت!

قصه ی شیوا و حسرت هایش.

جاوید و خواسته هایش

فروغ و نداشته هایش

و

صادق، مرد آرام

و ناگفته هایش...

فریبا وفیرویای تبتکتاب بازمطالعهکتاب و کتابخوانی
سبزینه هستم. عاشق عکاسی و نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید