ویرگول
ورودثبت نام
iazimeh
iazimeh
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

درباره کتاب: عشقهای خنده‌دار-میلان کوندرا- ترجمه‌ی- فروغ پوریاوری

عکس از کتاب خودم ؛)
عکس از کتاب خودم ؛)

??

سه شنبه سی ام دیماه نود و نه

عشقای خنده دار-میلان کوندرا-ترجمه-فروغ پوریاوری

——————

عشقهای خنده دار میلان کوندرا، خنده دار نبود، یه جور نیشخند بود به عشقهای این چنینی که در پیرامونمون می بینیم.

کتاب در واقع از هفت داستان کوتاه تشکیل شده که سه داستان از اون کامل از کتاب حذف و سانسور شده.

ولی برای من که دسترسی به نسخه اصلی کتاب ندارم و خوندن این کتاب و فهمیدن اینکه سه داستانش حذف شده، هیچ چیز از ارزش هاش کم نکرد.

توصیف های کوندرا واقعا جذاب بود. برای من که تابحال از کوندرا کتابی رو نخونده بودم، بسی خوشحالم که با کتابی شروع کردم که برام جالب و خوندنی و لذت بخش بود.

پشت جلد کتاب نوشته شده

کوندرا در عشقهای خنده دار قهرمانانش را می کاود، پوست می کند، تحلیل می کند و عریان در برابر خواننده قرار میدهد. و این کار را با شفقت و مهربانی و بی هیچ داوری به انجام می رساند.

پارگراف بالا معرفی کاملی از کتاب هستش. اونقدر که وقتی بعد از خوندن کتاب بازهم بر میگردی و به پشت جلد نگاه میکنی، متوجه این موضوع میشی که واقعا هم کتاب همینقدر گیرا بود و حرف برای گفتن داشت.

به شخصه داستان ادوارد و خدا رو خیلی دوست داشتم.

چدر توی زندگیمون آدمهایی رو میبینیم مثل آلیس که فکر میکنند خداپرست هستند و مومن ولی غافل از اینکه آدمی وقتی در شرایط خاص قرار میگیره خود واقعیش رو نشون میده.

ادوارد در آخر حرف خوبی به آلیس میزنه. اونجا که میگه:

آدمی که میتونه به این راحتی به خدای خودش خیانت کنه، صدمرتبه راحتتر میتونه به انسان خیانت کنه!

-----------------------

از متن کتاب

وقتی که انسان نسبت به قلب گرم و مؤمن خود صداقت داشته باشد، هرآنچه انجام می دهد خوب و خوش آیند خداوند خواهد بود.

برای او که دلش پاک است، همه چیز پاک است.

کتاب بازعشقهای خنده دارمیلان کوندراکتاب و کتابخوانیجرعه ای از یک کتاب
سبزینه هستم. عاشق عکاسی و نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید