ویرگول
ورودثبت نام
iazimeh
iazimeh
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

شاید بخواهید با من ازدواج کنید!

این کتاب از اون سری از کتاب هایی بود که از روی جلدش قضاوتش کردم و خریدم🙂‍↔️(البته ناگفته نماند اسمش هم جذبم کرد😌)

راضی هم بودم از قضاوتم✋🏻

————-

نویسنده یعنی جیسن رزنتال در این کتاب از خاطراتش در مورد عزیزترین فرد زندگیش، که دیگه در کنارش نیست، صحبت میکنه.

از اینکه بودن و نبودن اون آدم چطور تاثیرگذار بوده بر زندگیِ خودش و اطرافیانش.

جیسن رزنتال از زندگی پر تلاطمی که داشته، از عاشق شدنش، ازدواج کردنش، زندگی عاشقانه ش و در نهایت مرگ ؛ صحبت میکنه.

اینکه چطور با غم از دست دادن آدم های مهم زندگی مون، به زیستن ادامه بدیم.

اینکه در مواجهه با ناملایمات و سختی های زندگی چه رفتاری رو در پیش بگیریم.

قرار نیست با خوندن این کتاب بشینید و زار زار گریه کنید. برعکس، کتاب پرِ از خاطرات جالبیه که نویسنده به طرز صمیمانه‌ای اونها رو تعریف میکنه.

—————

این کتاب با عنوان اصلی (همسرم گفت: شاید بخواهید با شوهرم ازدواج کنید.) اونور آب چاپ شده.

لابد اینور آب استفاده از این اسم برای کتاب، جایز نبوده 🤷🏻‍♀️

به هر حال چیزی از ارزش های این کتاب و لذت خوندنش کم نمیکنه 🎖️

.

پ ن: ترجمه خانم مهسا صمدی برای این کتاب عالی بود⭐️

جیسن رزنتالنشر میلکانرمان خارجیکتابخوانیفرهنگ سوگواری
سبزینه هستم. عاشق عکاسی و نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید