.
خب باید بگم که در دوسیهی کتابخوانی که برام باز شده ؛)
تا بحال اسمی از ایتالو کالوینو وجود نداشت.
ولی از این به بعد خیلی زیاد خواهد بود :))
بسی لذت بردم از خوندن کتاب.
چه نثر روانی
چه ترجمه بی نقصی
و چه …
در وصفش هرچی گفته بشه حق مطلب رو ادا نمیکنه
چه خوب شد که پرونده کتابخوانی تابستون ختم شد به داستان کوزیمو.
چقدر خوب شد که با بارون درخت نشین آشنا شدم.
کوزیمو هم رفت جز اون شخصیت های داستانی که تا همیشه توی ذهنم خواهد موند.
بارون درخت نشین قصهی یک خانواده اصیل زاده ی ایتالیاییه که در اومبروزا زندگی می کنند.
خانواده صاحب دو پسر و یک دختر هست.
که داستان در مورد پسر بزرگ یعنی کوزیمو لاورس دو رندور هستش.
کوزیمو پسری دوازده ساله س که زیر فشار رسم و رسومات و خوی اشراف زادگی پدرش تاب نمیاره و یک روز، در حالیکه پشت میز برای صرف ناهار نشستند(بدلیل اینکه خواهر بزرگترش باتیستا که یک عقده و خشم سرکوب شده در وجودش داره، که همین موجب شده خشمش از زندگی و آدم های اطرافش رو در غذاهایی که میپزه، به خانواده نشون به)
از خوردن غذای اون روز که صدف بوده سرباز میزنه و برای دوری از این زندگی بورژوازی که پدر و مادرش درگیرش بودند، زمین رو ترک میکنه و به زندگی بالای درخت ها روی میاره.(البته این تنها دلیل کوزیمو برای پشت پا زدن به اون سبک از زندگی که بهش تحمیل شده بود، نبود)
کوزیمو پا گذاشتن روی زمین رو در دوازده سالگی ترک و زندگی درخت نشینی رو تا آخر عمرش ادامه داد.
او سر قولش ایستاد که تا زمانیکه زنده است به هیچ وجه و در هیچ صورتی پاش به زمین نرسه. که همینطور هم شد.
او که معتقد بود برای بهتر دیدن زمین باید کمی از اون فاصله گرفت و بالای درختان مکان مناسبی برای این کار بود.
حتی تا زمان مرگ تراژیکش.
کوزیمو روی درخت زندگی رو تجربه کرد که برادرش بیاجو که راوی داستان اون هم هست، تجربه نکرده بود.
از شکار کردن گرفته تا عاشق و دلداه شدن.
و در آخر با این جمله از کتاب این یادداشت رو تموم می کنم:
کوزیمو لاورس دو روندو
میان درختان زیست
همواره زمین را دوست می داشت
به آسمان رفت.
.
این کتاب رو توی کتابهای دست دوم کتابفروشی چامه @chaamebook پیدا کردم 😇
.
.
.
.
.
.
#ایتالو_کالوینو #بارون_درخت_نشین #مهدی_سحابی #ترجمه_عالی #ایتالیا #کتابخوانی #مطالعه #انتشارات_نگاه #ادبیات_مدرن_جهان #چشم_و_چراغ #کتاب_دست_دوم #هوای_کتاب