iazimeh
iazimeh
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

معرفی کتاب: بانو گوزن- مریم حسینیان

عکس از کتاب خودم ?
عکس از کتاب خودم ?

"شنبه یازدهم اردیبهشت هزار و چهارصد."

این دومین کتابی هست که از خانم حسینیان می خونم.

فضای کتابهای ایشون رو دوست دارم. نمیدونم شاید به این دلیل که همیشه نقش اصلی رو یک زن در داستان هاشون به عهده داره.

بحث فمینیسم نیست.

کتاب اولی که از ایشون خوندم، بهار برایم کاموا بیاور، بود.

بنظر من این دو کتاب تا حدودی شبیه به هم هستند ولی خود نویسنده این رو قبول ندارند و جایی گفتند که در نوشتن این کتاب سبک جدیدی رو تجربه کردند.

یه موجود خیالی توی هر دو کتاب هست.

توی کتاب بهار برایم کاموا بیاور، شخصیتی به اسم “سلام”

و

در این کتاب با یک “گوزن“ مواجه هستیم.

-------------------

کتاب بانو گوزن، برای من مثل یک درد و دل زنانه می موند. یه زن که در تنهایی خودش به سر می بره. با این که ازدواج کرده ولی این تنهایی کماکان با او هست.

طاطا یا همان طاهره که در این کتاب قصه ی او را می خوانیم، زنی متاهل که بعد از پشت سر گذاشتن گذشته ی سختی که داشته حالا دارد کم کم به آرزوهایش جامه ی عمل می پوشاند که در همین حین مهمانی ناخواسته کاخ آرزوهایش را به ظاهر ویران می کند.

این مهمان ناخواسته بچه ای است که در بطن او در حال رشد است و زودتر از موعد مقرر قرار است پا به این دنیا بگذارد.

زندگی زناشویی او که گویی رنگ یکنواختی به خود گرفته، با ورود این مهمان دچار تغییراتی می شود که هم باعث خوشحالی طاهره است و هم ناراحتی او.

-------------------

طاطا یک زن کارمند است که از یک جایی به بعد تصمیم می گیرد این سبک از زندگی را کنار بگذارد و به کارهای هنری بپردازد.

این در حالیست که با مخالفت شدید همسرش با ابن تصمیم مواجه است. اما هیچ چیز مانع او برای رسیدن به خواسته اش نخواهد شد.

برای خود کارگاه کوچکی دست و پا می کند و کسب و کار کوچکی را به راه می اندازد.

در این راه مشکلاتی بر سر راه او قرار می گیرد.

--------------------

طاطا برای فرار از تنهایی به گوزنی پناه می برد که در خیال خود او را می بیند.

گوزن شاید همان حامی و همان دوستی باشد که طاطا در زندگی واقعی از آن بی بهره است.

در تنهایی اش به گوزن پناه می برد.

در خیالش از گوزن با آن شاخ های بلند و تیزش به عنوان ابزاری برای انتقام استفاده می کند.

انتقام از پدر برای کارهایی که در زندگی برایش انجام نداده بود.برای حسرت هایی که برایش به جا گذاشته بود. برای نداشتن ها.

انتقام از زن برادرش

انتقام از پسر همسایه

انتقام از ...

--------------------

*کتاب خوبی بود.

وقت هایی که کتاب رو به دست می گرفتم برای خوندن، چند بخش رو باهم می خوندم چون قصه رو دوست داشتم

کتاب بازبانو گوزنمریم حسینیانکتاب و کتابخوانینشر چشمه
سبزینه هستم. عاشق عکاسی و نوشتن :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید