معجزات علمی قرآن
قرآن کتابی است که علاوه بر اینکه برنامهی کامل زندگی یک مسلمان را در بر دارد در مورد بسیاری از پدیدههای علمی که طی چند دههی اخیر کشف شدهاند به صراحت سخن گفته است. و این برای آن است که کسانی که در مورد الهی بودن آن شک دارند شکهایشان برطرف شود و یا ایمانشان قوی تر گردد.بی شک کسی که آنها را خوب بفهمد پی میبرد که قرآن از طرف عقل کل جهان هستی آمده است. برخی از پدیدههایی که قرآن در موردشان سخن گفته است:
پیدایش جهان (فصلت/۱۱)- انبساط و گسترش عالم (ذاریات/۴۷) – مسطح نبودن زمین (رحمن/۱۷) – کوهها عامل استحکام پوستهی زمین (نبأ/۷) – نیروی جازبه سیارات و ستارگان (رعد/۲) – نظریهی ذوجیت (یس/۳۶) – تأثیر روانی رنگ سبز (رحمن/۷۶) و … به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیدهاند، در آتشی سوزان درآوریم که هر گاه پوستهایشان بسوزد و بریان گردد، پوستهای دیگری را برجایش نهیم تا عذاب را بچشند، آری خداوند توانا و حکیم است؛.(نساء/۵۶: )
این خاصیت بدن که اعصاب حسی مستقیماً در زیر پوست انسان قرار دارند به نحوی که اگر پوست انسان بسوزد، دیگر احساس درد هم تماماً از بین میرود چندین سال پیش کشف گردید پس چطور از یک انسان درس نخوانده انتظار میرود که نکتهی پزشکی بسیار مهمی بگوید که ۱۴۰۰ سال پس از او کشف میگردد؟ این آیه استمرار عذاب دوزخیان را بیان میکند و اگر پیامبر خود آن را میگفت بایستی برای آنکه تأثیر سخن بیشتر شود به نفوذ آتش در گوشتها و استخوان اشاره میکرد ولی اگر چنین میبود در قرآن اشکال علمی پیدا میشد و آن زمان از طرف خدا نبود.بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى باشند.
Big bang یا انفجار بزرگ و انبساط جهان:
انفجار بزرگ یک نظریه علمی است که بر پایهی آن جهان از انفجار یک تودهی فوق العاده متراکم و با حجم ناچیز آغاز شده است و این لحظه، لحظهی آغازین هستی است که کل هستی (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام، بر طبق این نظریه، شروع شده است. بر طبق این نظریه، جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک تر از کوچکترین ذرات بنیادی بوجود آمد و به این حالت تکینگی گویند. در واقع بر طبق این نظریه، از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همهٔ ذرات بنیادی به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که میلیاردها کهکشان و از جمله همین کهکشان راه شیری خودمان به وجود آمدند. این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی میشود.
سوره ۲۱ (انبیاء) آیهی ۳۰:
*أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ* آیا کسانى که کفر ورزیدند ندیدند که آسمانها و زمین بسته بودند و ما آنها را از هم شکافتیم و از آب هر چیز زندهاى را آفریدیم؟ آیا ایمان نمىآوند؟
هنگامی که ما گفتهی این آیه را با نظریهی انبساط جهان مقایسه میکنیم پی میبریم که این دو کاملاً با یکدیگر تطبیق دارند.بیش از ۱۳ میلیارد سال پیش همهٔ انرژیهای دنیا، یعنی همهی آن چیزی که هم اکنون وجود دارد به صورت اصلیترین ماده تشکیل دهندهٔ انرژی در یک نقطه وجود داشت. این نقطه با انفجاری بزرگ گسست و انرژی خود را به هر سو پخش کرد. پس از انفجار بزرگ همهٔ انرژیهای جهان که در یک نقطه جمع شده بود به هر سو پخش و گسترده شد که اکنون نیز ادامه دارد. به زبان ساده جهان از زمان بیگ بنگ تا اکنون در حال انبساط (باز شدن) است.
سورهی ۵۱ (الذاریات): آیهی ۴۷:
*وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ*و ما آسمانها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت میبخشیم.
انبساط جهان یکی از بزرگترین مدارکی است که جهان از هیچ آفریده شده است. اگرچه این واقعیت تا قرن بیستم توسط علم کشف نشد، اما خداوند واقعیت این امر را برای ما در ۱۴۰۰ سال پیش در قرآن فاش کرد.
تداوم انبساط کیهان:
جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن کهکشانها به هر حال رو به کند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یکدیگر جذب میشوند و در نتیجه حرکت انبساطی آنها کند تر میشود.در نهایت همهی حرکتها متوقف میشوند. در آن زمان کهکشانها با شتابی زیاد حرکت به سوی یکدیگر را آغاز خواهند کرد تا در پایان به شکل یک گوی آتشین بزرگ یکپارچه شوند. در این صورت جهان در حال انبساط است، فاصله بین اجسام در حال کاهش است. بنابراین فاصله بین زمین و ماه کاهش مییابد، ماه به زمین وصل میشود. زمین و سایر سیارات در خورشید سقوط میکنند. فشار گرانش افزایش مییابد. خورشید وستاره ی آلفا قنطورس (نزدیکترین ستاره به خورشید) یکدیگر را جذب میکنند. فاصلهها به سرعت کاهش مییابد. حجم جهان کاهش مییابد و شدت گرانش و فشار آن افزایش مییابد و در نهایت جهان در هم فرو میریزد.
سورهی ۲۱ (الانبیا): آیهی ۱۰۴:
*یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ*در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم میپیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز میگردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام میدهیم.
نسبت عمر دنیا به عمر زمین:
سورهی ۵۰ (ق): آیهی ۳۸:
*وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ*ما آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید.
سورهی ۴۱ (فصلت): آیهی ۹:
*قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ*بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار میدهید؟ او پروردگار جهانیان است! امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را ۴٫۵ میلیارد سال پیش بینی میکنند. این در حالی است که عمر دنیا ۱۳٫۵ میلیارد سال برآورد شده است (با تقسیم فاصلهی کهکشان بر سرعت ذاتی آن قادر به تخمین طول عمر جهان خواهیم بود. با این روش میتوانیم تخمین بزنیم که در چه زمانی فاصلهی ما تا دیگر کهکشانها صفر بوده است یعنی لحظهی big bang).در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا ۳ برابر عمر زمین است).
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمیشودعمر دنیا (۱۳٫۵ میلیارد سال) را بر عمر زمین (۴٫۵ میلیارد سال) تقسیم کنید. جواب ۳ بدست میآید.
سیاه چالهها و ستارههای نوترونی:
سورهی ۸۶ (طارق): آیات ۱ تا ۳:
*وَالسَّمَاء وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ*سوگند به آسمان و کوبندهی شب! و تو نمیدانی کوبندهی شب چیست. همان ستارهی ثاقب است!
در عربی “ثقب” به معنای چاله و “ثاقب” به معنای چیزی است که چاله را ایجاد میکند. نسبیت عام پیش بینی میکند که سیاه چالهها از ستارههای نوترونی بوجود میآیند. ستارههای نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالسها) رصد میشوند. امواج دریافتی از این ستارهها طوری به نظر میرسد که کسی به جایی میکوبد! (ستارهی کوبنده). باور ندارید؟ گوش کنید!قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی میکند که ثاقب است. (سیاه چاله ایجاد میکند). کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمیگذارد.
قرارگاه خورشید:
سورهی ۳۶ (یس) آیهی ۳۸:
*وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ*و خورشید پیوسته در استقرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.
کلمهی مستقر به معنی جای ثابت و مشخصی است که شیء در آن قرار دارد و میتواند حرکت کند. مستقر آن مرکز منظومهی شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است و منظومه خورشیدی ما که در یکی از بازوهای کهکشان راه شیری قرار دارد به گرد هسته مرکزی راه شیری میچرخد.(بنا بر علم نجوم زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات به دور آن میچرخیدند. این تئوری تا سال ۱۵۴۳ به قوت خود باقی بود ولی قرآن خورشید را در استقرارگاه خود (که مرکز منظومهی شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).
خبر از کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا:
از زمانی که توانایی پرواز برای بشر میسر شد دانشمندان به یک پدیده ای طبیعی پی بردند که عبارت از کمبود اکسیژن در طبقات بالای فضاست. وقتی انسان به بالا میرود و در فضا قرار میگیرد این امر را درک میکند و احساس نفس تنگی مینماید و هرچه بالاتر میرود احساس خفقان میکند و تا حدی که دیگر زندگی بدون اکسیژن غیر ممکن میگردد. از همینرو خدمههای پرواز به مسافرین میآموزند که که هرگاه طیاره به ارتفاع بیشتر از ۳۵ هزار قدم بلند شود اکسیژنهای مصنوعی را استفاده کنند. ولی قرآن کریم در چهارده قرن قبل و قبل از کشف عملی پرواز به این امر اشاره کرده است
سوره ۶ (الأنعام) آیهی ۱۲۵:
*مَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ* آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را براى (پذیرش) اسلام، گشاده میسازد؛ و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آنچنان تنگ مىکند که گویا مىخواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمىآورند قرار مىدهد!
در گذشته متقدّمین این آیت را مطابق فهم خود و زمان خود تفسیر میکردند و میگفتند: یعنی همانند کسی که تلاش میکند تا به آسمان برود، ولی نمیتواند. یا اینکه؛ کسی تلاشی کاری را کند که محال است. علم جدید آمد و معجزه علمی قرآن ظاهر شد و یک اتفاق عجیبی را میان آیت قرآن و واقعیت علمی ایجاد کرد. این یک تصدیق دیگری بود دراین عصر بر راستی نبوت محمد (ص).
جو زمین و لایهی اوزون:
در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب میکند.
سوره ۲۱ (انبیاء) آیه ۳۲:
*وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ* و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم؛ ولى آنها از آیات آن رویگرداناند.
این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکردهای حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگهای کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند. علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی میکند و اجازه نمیدهد که همگی آنها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آنها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور میدهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور میدهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام میشود بسیار مهم است. نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمییابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود ۲۷۰ درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت میکند.
کلاغ داناترین پرندگان:
وقتی که قابیل هابیل به قتل رساند، او را رها ساخت و وحیران ماند و نمىدانست با آن، چه کند. خداوند دو کلاغ را چنین مأموریت داد که یکى از آنها دیگرى را بکشد و با منقار و پاهایش چالهاى براى آن بکند و سپس او را در آن چاله افکنَد. هنگامى که قابیل ملاحظه کرد، آن کلاغ چگونه کلاغ دیگر را مدفون ساخت، دلش به رحم آمد و دوست نداشت عاطفهاى کمتر از آن داشته باشد، از این رو برادرش را در زیر خاک نهان ساخت. این سخن را خداوند سبحان این گونه بیان فرموده است:
سوره ۵ (المائده) آیه ۳۱:
*فَبَعَثَ اللّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءهَ أَخِیهِ قَالَ یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءهَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ* پس از آن خداوند کریم کلاغی را فرستاد (که کلاغی دیگری را کشته بود) تا زمین بکاود وبه او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند. (هنگامی که دید که آن زاغ چگونه زاغ که کند پنهان کرد) قابیل گفت: وای بر من! آیا من نمیتوانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟! پس از زمره افراد پشیمان گردید.
چرا خداوند پاک کلاغ را برای آموختن خاک سپاری مرده به انسان میفرستد؟ اکتشافات انجام شده روی پرندگان نشان میدهد که کلاغ داناترین پرندگان است و و یژگیهائی دارد که آنرا از دیگر پرندگان جدا میکند،از مهمترین آنها یکی اینکه حجم مغز آن نسبت به سایر پرندگان بزرگتر است، و دیگر اینکه مرده خود را در خاک دفن میکند. حتی کلاغی که مرتکب گناه میشود در داد گاه کلاغان گناهگار حساب شده و به اعدام محکوم میشود و او را بامقار های خود میکشند نیز توسط یکی از کلاغها برای خاکسپاری برده میشود و به همان ترتیب به خاک سپرده میشود.
برچسب ها: چشم زخم در قرآن, حزن در قرآن, قوانین ثروت در قرآن, قوانین موفقیت در قرآن, معجزات قرآن