حقا که هرچه از این نابغه بزرگ جهان اسلام گفته شود باز هم کم است.
کتاب #نا، روایتی دلنشین از زندگی علامهی شهید، #سید_محمدباقر_صدر است.
فردی که #صدام به خوبی میدانست که قرار است به #امام_خمینی عراق تبدیل شود، لذا او را ماهها در حصر خانگی و در بدترین شرایط نگه داشت و بعد هم برای چندمین بار دستگیر کرد و به ضرب گلوله به شهادت رساند. چه بسا اگر #انقلاب_اسلامی_عراق به رهبری شهید محمدباقر صدر هم پس از انقلاب اسلامی ایران به پیروزی میرسید، حال و روز این روزهای #جهان به گونهای دیگر رقم میخورد و چه اتفاقهای شاید کوچک در یک نقطه از تاریخ جهان که مسیر کل مردمان جهان را دچار تغییر و تحول میکند...
این کتاب سرشار است از لحظات و جملات ناب از حالات و احوالات این مرجع تقلید زمان شناس که در ادامه چند خطی از آن را آوردهام.
"سالها بعد، طلبهای از او پرسید: (اگر کسی از شما بپرسد محمدباقر صدر چطور محمدباقر صدر شد، چه پاسخی میدهید؟) جواب داد: (محمدباقر صدر ده درصد مطالعه میکند و نود درصد میاندیشد.)
_در شبانهروز چند ساعت مطالعه میکنید؟
_جور دیگری این را بپرسی؛ اینکه در شبانهروز چقدر با کتاب هستی؟
_چه فرقی بین این دو سوال است؟
_اگر بپرسید چند ساعت مطالعه میکنی، میگویم بین هشت تا ده ساعت. اما اگر بپرسی چند ساعت با کتاب هستی، جوابم این است که تا وقتی بیدارم و خوابم نرفته باشد با کتاب همنشینم. وقتی در خیابان قدم میزنم، به موضوعی فکر میکنم تا حل شود. زمانی که با قصاب حرف میزنم، در ذهنم مسئلهای است که قصد دارم حلش کنم. کنار سفره که مینشینم تا غذایی بخورم، سوالی برای حل شدن در ذهنم میچرخد. بنابراین من مدام با کتاب هستم؛ کتاب با من زندگی میکند و من با کتاب زندگی میکنم."
#مریم_برادران
#پژوهشگاه_شهید_صدر
#اهل_کتاب بمانیم
https://ble.ir/ahleketabsadegh