ابراهیم شجاعت
ابراهیم شجاعت
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

یحیی

*یحیی*

#یحیی اولین مجموعه شعری بود که از #سید_حمیدرضا_برقعی خواندم. شعرها، یه خصوص غزل‌های این مجموعه هم محتوای خوبی داشتند، اکثرشان برای اهل بیت علیهم‌السلام سروده شده بود، و هم وزن‌شان حساب‌شده بود؛ لذا در مجموع با اشعاری شیرین و دلنشین مواجه هستیم.


*تشرف*

دور شدم از این و آن با خودم آشنا شدم

آینه در حجاز بود عاشق مصطفی شدم


سرمه نمی‌‌برم به چین، قند و شکر نمی‌‌خرم

نقره و زر نخواستم، صاحب کیمیا شدم


بار شتر گذاشتم، وقف تو هرچه داشتم

دانه‌ی عشق کاشتم‌، در قفست رها شدم


با تو جرس به هر نفس، مصرع عاشقانه‌ای‌ست

با تو پر از قصیده‌‌ام، با تو غزل‌سرا شدم


”ای که ملول می‌‌شوی از نفس فرشته‌

ها“

باور من نمی‌‌شود‌، هم نفس خدا شدم


سفره‌ی دل برای من باز کن، آیه‌‌ای بخوان

حرف بزن که مَحرمِ زمزمه‌ی حرا شدم


قطره من فرات شد، ذره‌‌ام آفتاب شد

پیش تو سیدالبشر، سیده‌النسا شدم


پشت سرت من و علی قامت عشق بسته‌‌ایم

تو همه مقتدا شدی من همه اقتدا شدم


من به تو دست یاعلی داده‌‌ام از صمیم دل

مرگ جدام کرده است از تو اگر جدا شدم


لحظه‌ی آخرین غزل، ترس ندارم از اجل

پیرهن تو در بغل، با تو دوباره ”ما” شدم


#انتشارات_فصل_پنجم


#اهل_کتاب بمانیم

یحییسید حمیدرضا برقعیمجموعه اشعار
اندکی کتاب دوست و کمی هم کتاب خوان. مشتاق سفر به سرزمین‌های دوردست. عکاس خیابانی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید