جامعه ایرانی این روزها درگیر مسائل مختلفی است؛مسائل ریز و درشتی که هر کدام جامعه هدفِ مشخصی دارند و طبعا بخشی از مردم را درگیر خود میکنند.
یک مسئله اما همهگیر است:فقدانِ مرجعیت رسانهای رسانههای رسمی.مسئلهای به ظاهر تخصصی که برخلاف تصور عموم،نه فقط اهالی رسانه،که تمامی افرادِ جامعه را درگیر خود کرده و به صورتی پنهان،تمامی لایههای جامعه را متاثر کرده است.
اما مرجعیت رسانهای چیست و خطری که این روزها مرجعیت رسانهای رسانههای رسمی را تهدید میکند کدام است؟معنای سادهی این مسئله این است که این روزها مرجعیت رسانهای از رسانههای رسمی و حرفهای به رسانههای غیر رسمی و عموما غیر حرفهای تغییر کرده است.علت هم مشخص است:کمرنگ شدن فعالیتهای حرفهای رسانههای مکتوب در کنار افزایش تعداد شبکههای اجتماعی و کانالهای بیشناسنامه یا کانالهایی که یک یا دو نفر اداره میشوند،وضعیت رسانهای ایران را دچار تغییر و تحولی معنادار کرده است؛تحولاتی که از مسائل کلان سیاسی تا مسائل کوچکِ به ظاهر بیاهمیت را در بر گرفته و میرود که ذائقه مردم را با تغییر و تحولی اساسی روبرو کند.
در بروز این مسئله عواملی بیش از همه نقشی تعیینکننده داشته است: ظهور به اصطلاح خبرنویسانی در فضای مجازی که همه چیز هستند جز خبرنگار و به همه چیز تعهد دارند جز به کار حرفهای و رسانهای
این خبر بیارها و خبرچاق کن ها اساسا به دنبال واقعیت و کنکاش در درستی یا نادرستی اخبار و اطلاعات منتشر شده در رسانههای خود نیستند و تنها به خوشحالی اربابان خود میاندیشند.
برای این افراد و رسانهها حقیقت و اعتبار حرفه ، در درجهی آخر اهمیت قرار دارد .
تعهد این کلمه ی چهار حرفی خیلی حرفها برای روزنامه نگاران واقعی دارد.تعهد یعنی اینکه جز حقیقت چیزی ننویسند.تعهد یعنی اینکه در قبال پول قلم دست نشد. تعهد هزاران معنی دارد که به کار روزنامه نگاری اعتبار میدهد و حال فعالان فضای مجازی سعی دارند که این واژه را به کلی حذف کنند چرا که برای آنان بالا رفتن مخاطب ارزش دارد به هر بهایی تا با بالا رفتن مخاطب خود به پول برسند.برای آنها پول حرف اول و آخر را میزند.بنابراین برای رسیدن به آن از هیچ کاری حتی از فروش شرافت خود بیمناک نمی شوند.
همین عامل باعث شده است عده ای برای حق نشان دادن باطل از همین فضا در جهت اهداف خود استفاده کنند
و کاربران عاشق به اشتراک گذاری هم کارمندان بی جیره و مواجب این گروه ها می شوند