شاید باورش سخت باشه که برندها علاوه بر فروش محصولات و خدماتشان به دنبال حمایت از مصرفکنندگانشان باشند. اما تمامی برندهای بزرگ با شیوههای متفاوت از مشتریانشان حمایت میکنند. با این وجود اغلب تصور میشود که تنها نهادهای نظارت کننده بر مقررات، بهترین پشتیبان مصرفکننده در برابر برندها خواهند بود. ما قصد نداریم نقش پر اهمیت نهادهایی نظارت کننده بر رفتار برندها با مشتریان را انکار کنیم؛ بلکه هدف این است که نشان دهیم برندی موفق است که از پیش به فکر تضمین کیفیت محصولات و خدماتش باشد.
امروزه برندها برای جلب اعتماد مصرفکنندگان و تبدیل آنها به مشتریان وفادار باید بتوانند کیفیت محصولاتشان را تضمین کنند. این موضوع صرفا محدود به برندهای نوپا و جدید نیست. برندهای بزرگی نظیر سونی و الکترولوکس نیز به همین شکل عمل میکنند. سونی نیاز دارد این اعتماد را در میان مشتریانشان ایجاد کنند که محصولاتشان به درستی کار می کند تا مشتریان محصولات دیگرشان را بخرند. الکترولوکس هم به همین شکل عمل میکند. آنها برای ساخت لوازم خانگی نیازی به نهادهای نظارت کننده ندارند تا مصرفکنندگانش در حین استفاده از محصولاتشان دچار برقگرفتگی نشوند.
این به این معنی نیست که از برندها خطایی سر نمیزند. بلکه منظورمان این است که زمانی که اشتباهی رخ میدهد و پای اعتبار برند در میان است؛ مصرفکنندگان به بهترین شکل حمایت میشوند. در این مواقع برندها همیشه به دنبال راه حلی هستند که همه چیز در سریع ترین زمان ممکن حل کنند؛ درست مانند اتفاقاتی که در برندهای مشهوری مانند جانسون و جانسون افتاد، زمانی که بطری کپسولهای مسکن تیلنول حاوی سیانید بود. یا بطری های آب معدنی پریر که آلوده به بنزین بود.
رسوایی کارگاه های بیگاری در دهه ۹۰ شمار زیادی از برندها رو شوکه کرد. اما برند نایکی بعد از این رسوایی پیشرو مقابله با شرایط کار فقیرانه و نقض حقوق بشر در کشورهای در حال توسعه شد.
دوره جامع مدیریت برند در مدرسه تبلیغات ایده
برندهای مشهور و برجسته نظیر مکدونالد، کوکاکولا و پپسی بر خلاف ادعای مخالفانشان نقش اجتماعی مثبتتری از تنها آلوده کردن فضای عمومی با تصاویر پر زرق و برق ایفا میکنند. برندها خود علامت استاندارد کیفیت و اطمینان خودشان هستند و قدرتی به اندازه نهادهای نظارت کننده دارند. زردی کداک یعنی فیلمهای ما کار میکند؛ قرمزی کوکاکولا یعنی ما تشنگی شما را برطرف می کنیم و آبی نیوآ یعنی از پوست شما محافظت میکنیم. این موارد مزایای ناچیز این محصولات نیستند بلکه همه به واسطه برند ایجاد و تضمین شدهاند.
با وجود تمامی این مثالها همچنان منتقدان سرمایه داری به مصرفکنندگان توصیه میکنند برندهای بزرگ را تحریم کنید و از کسب و کارهای کوچک و محلی حمایت کنید. ممکن است این افراد دلایل خوبی برای این کارشان داشته باشد، اما قطعا حمایت مصرفکننده تنها دلیل آنها نیست. در سال ۲۰۰۳ آژانس استانداردهای غذایی انگلستان در طی گزارشی خطرات شدید ناشی از بازار فست فود انگلستان را برای عموم گوشزد کرد. نکته مهم این گزارش این بود که این آژانس هیچ اسمی از مکدونالد و دیگر برندهای بزرگ و مطرح نبرد بلکه به مصرفکنندگان، درباره بازارهای کوچک و محلی که کوچکترین آشنایی با قوانین مربوط به سلامت نداشتند، هشدار میداد.
در نهایت اگر نگران حمایت از مصرفکنندگان هستیم نباید نگرانی ما از جانب برندهای صاحب نام باشد بلکه این شرکتهای کمتر شناختهشده و بدون برند هستند که باید سبب نگرانی ما باشند.