یک پروژه متشکل از تعدادی واقعه (Event) یا فعالیت (Activity ) است که باید بر اساس روابط تقدمی بین آنها اجرا شوند. فعالیت: کوچکترین واحد کنترل در نمودار WBS بوده که سطح بعدی نداشته و دارای زمان بوده و ممکن است نیازمند منابع و هزینه نیز باشد. واقعه (رویداد) : یک لحظه زمانی را تشکیل میدهد و فقط برای نمایش شروع وپایان فعالیت بوده و احتیاج به زمان و هزینه و منابع کاری و مصرفی ندارد. وابستگی: دو فعالیت که از نظر فیزیکی و تکنولوژیکی انجام آنها به هم مرتبط باشد را دو فعالیت وابسته میگویند و رابطه بین آنها را رابطه تقدمی (پیش نیازی) مینامند. متداول ترین ابزار نمایش وتحلیل فعالیت های پروژه، شبکه پروژه است که بر دو نوع می باشد:
شبکه های گرهی(AON) :در شبکه های AON هر گره بیانگر یک فعالیت و هر یال بیانگر یک رابطه تقدمی (پیش نیازی) بین دو فعالیت شروع و پایان آن است.
شبکه های برداری(AOA): در شبکه های AOA فعالیت ها از طریق یال های جهت دار و وقایع از طریق گره ها نشان داده می شوند.
ساختار شکست(structure Breakdown)
ساختارهای شکست به تیم پروژه دید بهتر ی داده و به آنها در تصمیم گیری ها کمک میکند. وجود ساختارهای شکست برای پروژه ضروری بوده و نحوه درست ترسیم آن نقش تعیین کنندهای در پروژه دارد. نموداری سلسله مراتبی است که از کل به جز رسم میگردد. ابتدا یک باکس مادر تعریف نموده و در سطح بعدی باکسهای اصلی را تعریف میکنیم . سپس در صورت نیاز هر یک از باکس های سطح دوم را به باکس های جزئی تری در سطح بعدی تجزیه نموده و این روند تا تکمیل نمودار ادامه مییابد.
انواع ساختار شکست کار:
ساختار شکست مراحل انجام کار پروژه (Ph/st BS)
ساختار شکست مونتاژ یا دمونتاژ محصول (A/P BS)
ساختار شکست بر اساس بخش های سازمانی پروژه (DBS)
ساختار شکست سیستم های مورد نیاز یک پروژه (SBS)
ساختار شکست بر اساس اقلام قابل حمل و نقل (TBS)
ساختار شکست بر اساس موقعیتهای مکانی(LBS)
ساختار شکست پیمانکاران اصلی و فرعی (Cntr BS)
ساختار شکست بر اساس اقلام قابل تحویل در قرارداد (Cnt BS)
ساختار شکست پست های سازمانی (OBS)
ساختار شکست منابع و نقشه ها (RBS)
ساختار شکست هزینه (CBS)
ساختار شکست شماره حساب های پروژه (ABS)
ساختار شکست وزنهای فیزیکی پروژه(Weight BS)
ساختار شکست ریسک ها (Risk BS)
ساختار شکست مجموعه فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم پروژه
ساختار شکست چرخه عمر پروژه مربوط به کارهای غیرمستقیم پروژه (PLCBS)
ذینفعان پروژه
ذینفع به شخص یا سازمانی گفته می شود که از پروژه تاثیر میگیرد و میتواند بر آن تاثیر بگذارد. کارفرما، بهره بردار، مشاور و پیمانکار از ذینفعان رایج هستند. افراد ی که در همسایگی پروژه باشند نیز از پروژه تاثیرمیگیرند و معمول تاثیرگذار نیز خواهند بود، در نتیجه ذینفع به شمار می روند. سازمان هایی که محصولی مشابه محصول نهایی پروژه ایجاد می کنند نیزممکن است ذینفع به شمار روند. معمول سازمان های دولتی متعددی نیز بر پروژه تاثیرمیگذارند؛ به عنوان مثال شهرداری و سازمان محیط زیست برا ی بسیار ی از پروژه ها ذینفع هستند. حتی گاهی اوقات سازمان میراث فرهنگی نیز میتواند ذینفع باشد(اگر به عنوان مثال در مجاورت پروژه یکی از میراث های فرهنگی کشور قرار گرفته باشد). تمام افرادی که در تیم پروژه مشغول به کار هستند، مدیران دیگری که در سطوح مختلف در سازمان مشغول به کار هستند و هیات مدیره سازمان نیز ذینفع هستند. اگر به عنوان مثال لازم باشد که برای پروژه خط انتقال گاز احداث شود، تمام کسانی که زمین هایشان در آن مسیر قرار میگیرد و لازم است که قسمتهایی از زمین هایشان خریداری شود، ذینفع خواهند بود. اگر این افراد از مردمان روستایی باشند که از ر یش سفید دهکده خود تاثیر فراوان میگیرند، ریش سفید دهکده نیز ذینفع خواهد بود. یکی از مشکلات پروژه ها، این است که ذینفعان پروژه را به طور کامل شناسایی نمی کنند و این مسئله منجر به دوباره کاریها و تغییرات فراوان می شود، زیرا ممکن است انتظارات برخی از ذینفعان برآورده نشود و در نتیجه تاثیری منفی بر پروژه بگذارند. شناسایی ذینفعان بدون شناسایی انتظار های آنها و توانایی شان در تاثیرگذاری، کامل نخواهد بود. برخی از ذینفعان که در پروژه های متفاوت عمومیت دارند از این قرار اند:
کارفرما: شخص یا سازمانی است که پروژه را سفارش می دهد، در نتیجه به چگونگی پروژه اهمیت فراوانی میدهد و اختیارات فراوانی نیز دارد و از آن طریق میتواند بر پروژه تاثیر بگذارد.
بهره بردار: شخص یا سازمانی است که محصول پروژه را در اختیار میگیرد و از آن استفاده میکند. معمول بهرهبردار همان کارفرما است، در حالی که ممکن است این دو سازمان از یکدیگر جدا باشند.
حامی: حامی فرد یا گروهی در سازمان انجام دهنده کار (پیمانکار) است که معمول پیش از رسمی شدن پروژه پیگیر روند آن است، در انتخاب پروژه مشارکت دارد، اطلاعات عملکرد و وضعیت آن را به مدیران ارشد و سازمان ها ی بالادست اطلاع میدهد و در صورت لزوم با آنها مذاکره می کند و به طور کلی، از پروژه حمایت می کند. تامین منابع مالی پروژه نیز به عهده حامی است. حل مسایل کلان که خارج از عهده و توان مدیر پروژه قرار میگیرد به عهده اوست، تایید برخی اسناد، مانند منشور پروژه نیز به عهده اوست. حامی معمولا در اجرای پروژه دخالت نمی کند و فقط به مسایل کلان می پردازد؛ در عین حال یکی از عوامل مهم در موفقیت پروژه به شمار میرود. حامی معمولا از مدیران ارشد شرکت است.
مدیران طرح و پرتفولیو: اگر پروژه عضوی از طرح ها و پرتفولیوهای سازمان باشد، مدیران طرح و پرتفولیوی سازمان نیز بر آن تاثیر خواهند گذاشت. در هر طرح و پرتفولیو اهدافی کلان تر از اهداف پروژه وجود دارد که به پروژه های زیرمجموعه جهت دهی می کنند. هر پروژه نیز در مجموعه اولویتی دارد که برای تخصیص منابع سازمان به پروژه به کار می رود و تصمیمگیری و راهبری تمام این مسایل به عهده مدیران طرح و پرتفولیو است.
دفتر مدیریت پروژه: اگر سازمان دفتر مدیریت پروژه (PMO) داشته باشد، احتمالا پروژه از آن دفتر نیز تاثیر میگیرد. البته حدود اختیارات دفترهای مدیریت پروژه در سازمان های مختلف یکسان نیست و حتی ممکن است برخی پروژه ها را تحت پوشش قرار ندهند. در حالت کلی، معمولا سیاستهای کاری، روشها، الگوها و راهکارهای مدیریت پروژه ها در دفتر مدیریت پروژه تعیین میشود و ممکن است در تخصیص منابع نیز موثر باشند.
مدیران واحدها: اگر سازماندهی پروژه محور نباشد، قسمتی یا تمام نیروهای کارشناس هر پروژه را واحدهای کارکردی شرکت تامین میکنند و هرکدام از این واحدها نیز مدیری دارند که در چگونگی تخصیص کارشناسان و کیفیت و شیوه کارکرد آنها تاثیر میگذارد.
مدیران عملیات: مدیر عملیات فردی است که یکی از حوزه های کسب و کار را مدیریت می کند و مستقیما با محصول ها، خدمات یا نتایج پروژه سر و کار دارند. این مدیران معمول منابعی را در اختیار مدیرپروژه قرار میدهند و چون ممکن است بهره بردار محصول پروژه نیز باشند، به کیفیت و چگونگی پروژه اهمیت می دهند و در نتیجه برآن تاثیر میگذارند.
تیم پروژه: به مجموعه افرادی که مستقیما در پروژه فعال هستند، تیم پروژه گفته می شود. این افراد کارهای پروژه را انجام میدهند و مستقیما بر آن تاثیر میگذارند.
فروشندگان و شرکای تجاری: معمولا قسمتی از کارهای هر پروژه را شرکت های دیگری که زیرمجموعه پیمانکار اصلی فعالیت می کنند انجام میدهند و رایج ترین آنها (تامین کنندگان و فروشندگان) هستند. با توجه به این که این گروه مانند تیم پروژه انجام قسمتی از کارها را به عهده دارند، مانند آنها بر پروژه تاثیرمیگذارند و لذا ذینفع به شمار می روند.