تا الان شده اونقدرغرق در انجام کاری بشی تا گذر زمان رو اصلا نفهمی؟ یهو به خودت بیای، به ساعت نگاه کنی و ببینی ساعتها گذشته و حتی یادت رفته شام بخوری؟ این اتفاق برای یک بسکتبالیست که در حال تمرین برای رسیدن به حرفه ای ترین و بی نقص ترین پرتاب هست، رخ میده و یا برای یک ریاضی دان و یا فیزیک دانی که با تمام تمرکز، مشغول حل کردن یک مسئله ست... از دست دادن زمان برای شما کی اتفاق افتاده؟
از دست دادن خودآگاهی یا Self-consciousnessزمانی رخ میدهد که شما کاملا به لحاظ فیزیکی و ذهنی، جذب در انجام یک فعالیت هستید. برای رسیدن به این حالت که در روانشناسی Flow و یا حالت "مَد مغزی" (در مقابل حالت جزر) گفته می شود، باید فعالیتی را به طور داوطلبانه و با اشتیاق انتخاب کنید، این فعالیت، باید نیاز به مهارت داشته باشد و برای شما چالش برانگیز باشد، همچنین، اهدافی واضح به سمت موفقیت و یا به بیان دیگر پیشرفت قابل دستیابی و یا قابل اندازه گیری داشته باشد، باید این حس را در شما ایجاد کند که شما در لحظه ی انجام آن فعالیت، کنترل و تسلط کامل بر خود و توانایی های خود دارید و نکته ی مهمتر اینکه برای خود، امکان دریافت فیدبک های فوری از عملکردتان را فراهم کنید (اهمیت برنامه ریزی کوتاه مدت مثلا روزانه و حتی هر ساعت). از سایر ویژگی های بارز این حالت، فقدان احساسات و یا از دست دادن کامل خود آگاهی می باشد. در هنگام رخ دادن این لحظه ها، بدن و مغز به طور ناخودآگاه و داوطلابانه! به سمت شکستن محدودیت های خود کشیده می شوند، تا از با ارزشترین و مهمترین دستاوردهای زندگی را خلق کنند ... این مواقع خود به خود اتفاق نمی افتند، این ما هستیم که آنها را رقم می زنیم ...
به طور خلاصه عوامل دخیل در ایجاد حالت Flow در مغز، شامل موارد زیر می باشد:
1. تمرکز شدید در لحظه ی حال
2. انجام تک تک اعمال و فعالیت ها با آگاهی و هوشیاری کامل
3. فقدان خود آگاهی و بی توجهی به هر گونه احساس از قبیل خستگی، بی حوصلگی، ترس، ناامیدی، استرس و ...
4. کنترل و تسلط کامل بر خود
5. وجود شرایط اضطرار و اجبا، مثلا به لحاظ کمبود زمان
6. برآوردن اهداف و دستاوردهای کوچک، در مسیر رسیدن به هدف اصلی
7. متناسب با سطح مهارت فرد
کنترل کردن زندگی و تسلط بر خود و حتی حضور در لحظه ی حال، اصلا کار آسانی نیست و حتی می تواند بسیار دردناک و عذاب آور باشد، اما در دراز مدت تنها این تجربیات عالی و ارزشمند هستند که منجر به تسلط و به نوعی خبرگی و چیرگی دریک فعالیت بخصوص خواهند شد و درنهایت حس رضایت را برای فرد به ارمغان خواهند داشت. به بیان دیگر، با اینکه این لحظه ها در زمان وقوع خیلی خوش آیند نیستند، حتما بعدها از این لحظات به عنوان تجربیات ارزشمند و بسیار مفید زندگی یاد خواهد شد... مایکل فلپس دارای 28 مدال المپیک، در به یاد ماندنی ترین و پرافتخارترین مسابقاتی که در آنها شرکت داشت، درد عضلانی زیادی را تحمل کرد و درحالیکه ریه هاش در حال انفجار بود، هر لحظه این حس را داشت که ممکن است از شدت خستگی از پا بیافتد ... با این حال، هنوز از این لحظات بعنوان بهترین لحظات زندگیش یاد می کند ... زمانی که روی اعمال خودش به حدی کنترل داشته که قادر به تحقق بخشیدن به رویا و اهدافش شده ...
تحقیقات نشان داده که تجربه ی این حالت و لحظات، ارتباط زیادی با سلامت و شادابی روحی و فیزیکی دارد، چرا که در نهایت، منجر به رضایت فرد از زندگی خود خواهد شد. علاوه بر این ها، مشاهده شده که افرادی که این حالت را به طور منظم تجربه می کنند، ویژگی های مثبت دیگری را هم در خود رشد می دهند مثل افزایش تمرکز، عزت نفس و افزایش عملکرد.
نکته قابل اهمیت این است که، شما می توانید موقع درس خواندن و یا حتی تعمیر خودروتان هم، این حالت را تجربه کنید. محققان بر این عقیه اند که در زمان روبرویی با چالش ها، هر کسی می تواند حالت Flow را در زندگیش ایجاد و تجربه کند، پس نکته ی مهم این است که ما نباید هدفمان در زندگی، برقراری شرایطی بدون استرس و یا فشار باشد، به دلیل اینکه این فشارها درواقع ما را به سمت برآورده کردن اهداف و آرزوهامان هدایت می کنند. بسیار اهمیت دارد که درمواقعی که احتمال دارد تسلیم احساساتی چون بی حوصلگی، ناشکیبایی، ترس و سردرگمی شویم، هوشیارانه عمل کنیم و تمرین تسلط و کنترل بر خود را داشته باشیم.
همانطور که پیشتر گفته شد، برای دانشمندان، تاثیر حالت high-flow بر روی میزان شادی و رضایت و بهره وری و موفقیت افراد ثابت شده است. به عنوان مثال، در یک تحقیق، از 250 نوجوان خواسته شد تا احساس و فعالیت های خود را در مقاطع مشخص زمانی گزارش کنند. نوجوانانی که حالت high-flow بیشتری را تجربه کرده بودند، بیشترزمان خود را روی تکالیف، ورزش و سایر سرگرمی ها و موارد مورد علاقه خود سپری می کردند و درنتیجه عزت نفس بیشتری داشتند. نکته مهم این بود که این افراد، زمان بسیار کمی را به خوش گذرانی، نسبت به افراد low-flowاختصاص داده بودند، مواردی از قبیل ویدیو گیم، تماشای تلوزیون و رفت و آمد و خوشگذرانی با دوستان. در نهایت، افراد با حالت high-flow شادی دراز مدت بیشتر، از قبیل موفقیت در مدرسه، روابط اجتماعی و شغل تجربه کردند.
اگر حالت مد مغزی چنین تاثیر شگرفی بر خوشحالی و روابط و موفقیت افراد دارد، دلیل اینکه افراد بیشتر زمان خود را با عوامل وقت گیر low-flow و فعالیت های بی ارزش می گذرانند چیست؟ چرا ما اغلب تماشای برنامه تلوزیونی مورد علاقه خود را به بازی بسکتبال و یا خواندن یک کتاب ترجیح می دهیم؟ بسیاری از افراد، دلیل این اتفاق را نیاز فعالیت های high-flow به انگیزه ی اولیه ی بیشتر می داند، زیرا اینگونه فعالیت ها به تمرکز و مهارت نیاز دارند. به بیان دیگر فعالیتهای high-flow به گونه ای کار بدون دستمزد هم تلقی می شوند.
برای اطلاعات بیشتر به گروه تلگرامی "افزایش ساعت مطالعه" به آدرس زیر، مراجعه کنید.
https://t.me/studyhoursforielts
منبع: https://www.pursuit-of-happiness.org/science-of-happiness