همه دنبال یه سبک زندگی شیکِ دلخواه و یک فرمول طلایی برای زندگی میگردن.
یکی میگه:
زندگی مثل یه سفره، فقط وایسا از منظره لذت ببر!
یکی دیگه میگه:
نه حاجی، زندگی یه بازی ویدئوییه، لِول آپ کن و جلو برو!
ولی من یه دیدگاه دارم که شاید به گوشتون نخورده باشه:
زندگی رو مثل کاکتوس ببین!
عاره، همون کاکتوسی که وسط بیابون با تیغاش ایستاده و انگار با یه لبخند تلخ داره بهت میگه:
من اینجام، با احترام رد شو!
کاکتوس، شاید خِرقِه، یا همون یونیفرمِ اهل تصوف، به تن نداشته باشه،
ولی از همون کویر خشک، درسهایی میده که هر روانشناسی رو خجالتزده میکنه.
اگه زبون داشت، احتمالاً یه چیزی مثل این میگفت:
آروم باش رفیق، موتور زندگی نیاز به گرم کردن داره!
شایدم شعری از حافظ زمزمه میکرد.
بیایید ببینیم این معلم سکوت و مقاومت چه رازهایی تو آستین پُرتیغش قایم کرده!
مجال تعلیم اگر باشد. 😅
چند وقت پیش، وسط یه پروژه سنگینِ نرم افزاری گیر کرده بودم.
شلوغی کار و کمبود وقت، مثل بیابون خشکم زده بود و حس میکردم هیچ راهی برای فرار ندارم. پروژه جسته گریخته پیش می رفت و از هر طرفی با مشکل مواجه میشدم.
دقیقا یادمه توی یه فضای ناگوار یأس آلود گرفتار بودم و خودم رو توی بیابونِ وسط ناکجا آباد میدیدم.
چشمم افتاد به گلدون روی میزم.
یهو یاد کاکتوسها افتادم!
نه، جدی!
فکر کردم چطور این گیاه با اینکه خیلی وقتا بهش رسیدگی نکردم، همچنان سرپا مونده.
شاید من هم باید مثل اون باشم؛
یعنی خودم رو با گرفت و گیرهای جدیِ زندگی وفق بدم.
به سبب وجودِ این معلم سرخونه 😄 به این باور رسیدم که باید با محدودیت ها همراه بشم و از منابع کم بهترین استفاده رو کنم تا به سبب اون به خوشحالی برسم.
کاکتوس: استاد دیسیپلین و استادِ زنده موندن!
بیاید به منزله ی زاویه دید دیگه ای به قضیه نگاه کنیم.
قسمت غافلگیرکننده اینه که کاکتوسها بدون آب و هوا و در شرایط سختی رشد میکنن که آدم دل نمیکنه (شُخم نمی کنه). 😄
شما برای زنده موندن توی دنیای امروز، باید دیسیپلین و ساختار رو رعایت کنی.
شاید در این روزگار که تعالی و کمال، بازارش کسادهِ، باید همپای کاکتوسها به اون پختگی و کمال برسیم و حتی با وجودِ منابعِ نصفه نیمه و از همین حداقلها، بیشترین بهره رو ببریم و با یک نگاهِ اختیارمندِ پُر اراده به زندگی ادامه بدیم.
معتقدم رنج ها یک روز به توانایی تبدیل میشن.
چطوری از هیچی، همهچی بسازی؟ درس از کویر!
کویر!
جایی که که ظاهراً هیچ چیزی از ارکان زندگی درِش نیست.
“جایی که لباس آسفالت میشه پاره ..”
حکمت یا آموزه ی اجتماعی که رشد کردن در این محیط با ما میده، اینه که در یک محیطِ سرشار از بیمهری و پُر از بی مرام هایی که فردین بازی درمیارن(نمیدونم چه کرمی درونشون نهفته س😄)، باید محکم و اراده مند ایستاد و بهترین راه رشد رو پیدا کرد.
یه لحظه به منابعی که داری فکر کن:
زمان؟
انگیزه؟
استعداد؟
دوست و آشنا؟
حتی تو سختترین شرایط، همیشه یه چیزی هست که بشه ازش شروع کرد.
درس کاکتوس اینه که به جای غر زدن، اون چیزی که داری رو به کار بگیری. شاید کم باشه، ولی کافیه!
درس کاکتوس اینه که زندگی کردن هنر پیدا کردن زیبایی و مقاومت تو سختترین شرایطه. پس وقتی سختی ها فشار میارن، یه لحظه تصور کن وسط کویر، زیر آفتاب سوزان، یه کاکتوس کوچیک، مثل یه سرباز مقاوم، ایستاده. بهش نگاه کن و ازش بپرس: تو چطور هنوز اینجایی؟
نظرت چیه؟
توی کدوم شرایط سخت، تونستی مثل کاکتوس دوام بیاری؟
منتظرم توی کامنتها، از تجربههات بگی.
شاید راز موفقیت بعدی رو تو کویر کشف کنیم! 😄
اصلاً خداوند بزرگ، کامنتها رو برای همین آفریده. 😄
منبع : https://ihsun.cloud