— اینایی که میگم در جهت توجیه یا ... نیست، حرف خالیه
من همیشه فکر میکردم در درجه خیلی پایینی از اهمیتم
منظورم از اهمیت اینه که کارایی که میکنم تاثیر چندانی روت ندارع
+ پس یعنی انقد نفهمیدی
انقد ندیدی
انقد اهمیت نداشتم که ندیدیییی چقد اهمیت داری؟
میدونی
یا واسه خودم باید متاسف باشم یا تو
میدونی الان چندین ماه از این گفتگومون گذشته
تا چندین ماه دیگه هم نمیخونیش، شاید هیچوقت هم نخونیش
اون موقعی که بخونیش (بر فرض خواندنش) احتمالا دیگه برات مهم نباشه
ولی خب میخوام این رو بنویسم
دلیل اینکه نفهمیدم چقدر اهمیت دارم برات اینه که..
من هیشکی نیستم
و تو همه کسی
اینکه تو برای من خیلی مهم باشی، چیز عجیبی نیست
ولی خب اینکه من برات مهم باشم، خیلی فرق داره
نمیدونم،
ناراحتم ***
اینکه من آدم خوبی نبودم، کلی ناراحتت میکردم، اونم وقتایی که خودت توی بدترین اوضاع روحی بودی...
میدونی کلی ته دلم به خودم امید میدم که آره، این چند ماه لعنتی بگذره، کنکور رو بدیم، بعدش همه چی درست میشه
ولی ...
ولی گاهی
گاهی ته دلم می لرزه که بعدش هم درست شدنی در کار نباشه
که طردم کنی
که بگی برو
که بگی برو و دیگه برنگرد، تو دیگه برای من تموم شدی..
دلم گرفته
تنهام نزار خب؟
تنهام نزار
اصلأ...
کلی حرف زدیم
کلی شیرینیهات موندن،
بعد نزاشتی من برات مدادتراش بخرم
مداد تراش رو حتما باید برات بخرم، برا اینکه تو هم راضی باشی لوازم آرایشی هم میخرم :)))
فقط باش، نرو
اصلا این حرفا چیه من دارم میزنم، اینا که همشون واضح هستن
بیا یک چیزی رو بهت بگم
من یه مصاحبه داشتم،مصاحبه کاری
برای کارآموزی یک شرکتی، جوابش هم هنوز نیومده، اگرچه شاید به احتمال زیاد هم رد بشم، ولی خب اینا مهم نیستن
میدونی مصاحبه چطوری بود؟ تماس تصویری توی گوگل میت