حسام اثناعشری
حسام اثناعشری
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

خستگیِ تصمیم‌گیری چگونه برنامه‌نویس هارو از پا درمیاره؟

شاید هممون توی برهه‌ای از زندگیمون به دلایل مختلفی تصمیم گرفتیم که چند تا پروژه یا چند تا مسئولیت رو به صورت همزمان قبول و تمرکز و انرژی‌مون رو بین اونها تقسیم کنیم؛
این پروژه ها و مسئولیت ها ممکنه به فیلد کاری فعلی یا محل کاری فعلی‌مون مربوط باشن یا هیچ ارتباطی به اون نداشته باشن، در نهایت شایع‌ترین دلیلش هم احتمالا اینه که میخوایم پیشرفت شغلی سریعتری رو تجربه کنیم، دانش‌مون رو ارتقا بدیم، تجربه و پول بیشتری بدست بیاریم یا مفید تر باشیم؛
درواقع، میخوایم پله هارو چند تا چند تا بالا بریم غافل از اینکه ممکنه به‌جای بالاتررفتن، زمین بخوریم و به اون نتیجه‌ای که میخوایم دست پیدا نکنیم یا حتی به جای پیشرفت، پسرفت کنیم.
توی این نیمچه مقاله میخوام نظریه ی معروف خستگیِ تصمیم گیری ( Decision Fatigue ) رو کنکاش کنم و با هم ببینیم که چطور میتونه تاثیرهای منفی روی عملکرد و بهره‌وری ما برنامه‌نویس ها بذاره.
(اگه فیلد کاری‌تون هم برنامه‌نویسی نیست میتونین بسطش بدین به فیلد کاری خودتون)

خستگی تصمیم گیری یا Decision Fatigue چیه؟

یک ظرف آب رو در نظر بگیرید که هرروز صبح تا لبه پر و به شما تحویل داده میشه،
شما باید نیازتون به آب رو با استفاده از این یک ظرف آب تا آخر روز تامین کنید و اگه نتونین به شکل درستی اونو مدیریت کنید مجبور میشید که قسمتی از روزتون رو تشنه و بدون آب سپری کنید؛
مشابه همین موضوع رو ما آدما توی تصمیم گیری روزانه‌مون داریم،
هرروز که از خواب پا میشیم شروع میکنیم به تصمیمای مختلف گرفتن:
امروز دوش بگیرم؟
کدوم تیشرتم رو بپوشم؟
کدوم شلوارم رو بپوشم؟
صبحانه چی بخورم؟
یا همین که شروع میکنیم به کد زدن:
اسم این متغیر رو چی بذارم؟
برای این لاجیک، یه فانکشن جداگانه تعریف کنم یا همه رو بریزم توی همین فانکشن؟
این مقادیر رو کش کنم یا مستقیم از دیتابیس بخونم؟
و دسته ی بزرگی از این تصمیمات کوچیک و بزرگ که هرکدومشون باعث میشه که ما مقداری از اون ظرفی که بهمون در ابتدای روز برای تصمیمات مختلف داده شده رو مصرف کنیم.
طبق این نظریه، هرچی که تصمیمات بیشتری میگیریم، کیفیت تصمیم‌گیری های بعدی‌مون در طول روز کاهش پیدا میکنه و معمولا به وسط روز یا انتهای روز که میرسیم میبینیم حوصله و انرژی لازم برای تصمیم‌گیری راجع به یک موضوع رو نداریم و اگه توی این شرایط هم شروع کنیم به تصمیم‌گیری، احتمالا تصمیم درستی نمیگیریم.
حالا اگه نتونیم توی یه برهۀ زمانی این چرخه رو مدیریت کنیم با اضطراب ناشی از تصمیم‌گیری روبرو میشیم و تاثیرش توی کاهش انگیزه و بهره‌وری مون میتونیم مشاهده کنیم.

ساعت ۳ بعدازظهر است؛ خسته‌اید و هنوز ۳ جلسهٔ دیگر پیش‌رو دارید. به‌سراغ بسته بادام‌زمینی در کشوی‌تان می‌روید اما یادتان می‌آید که تمام شده‌ است. خودتان را جمع می‌کنید و به قرار بعدی می‌رسید. وقتی زمان تصمیم‌گیری می‌شود، ترجیح می‌دهید آن را به تعویق بیندازید تااینکه تصمیم نامناسبی بگیرید. حاضران در جلسه، نگاهی از روی ناشکیبایی به شما می‌اندازند! در جلسهٔ بعدی راه‌حل‌های پیشنهادی باعث سردرگمی‌تان می‌شوند. صدایی در سرتان از دیگران درخواست می‌کند که به‌جای شما تصمیم بگیرند. این‌طور نیست که شما نظری نداشته باشید؛ اما دیگر نایی برای‌تان نمانده! پس از تصمیم‌گیری‌های بی‌شمار، اکنون به جایی رسیده‌اید که توانایی گرفتن تصمیم‌ درست را ندارید. به سخن دیگر، هرچه تصمیم‌های بیشتری بگیریم، در ارزیابی گزینه‌های مختلف و انتخاب گزینهٔ مناسب ضعیف‌تر عمل خواهیم کرد.
پ.ن: از اینجا برداشته شده.

راه‌حل چیه؟

  • تصمیمات کم‌اهمیت مثل لباس پوشیدن رو به شب قبل موکول کنید و سعی کنید که صبحتون رو اختصاص بدید به تصمیم‌گیری های مهم.
  • بعضی از تصمیم‌گیری ها مثل برنامه غذایی هفته رو به پنجشنبه و جمعه موکول کنید و در طول هفته از اون برنامه استفاده کنید.
  • چند تا پروژه یا مسئولیت رو به صورت همزمان قبول نکنید تا تعداد تصمیماتی که باید بگیرید کاهش پیدا کنه.
  • اگر میخواید پروژۀ جدیدی رو شروع کنید، لیست واژه های مرتبط با کاری که قراره انجام بدید رو در قالب یک داکیومنت یا Glossary جمع‌آوری کنین و درصورتی که نیاز داشتین برای کلاس ها، فانکشن ها یا متغیرهاتون اسم انتخاب کنید به اون مراجعه کنید و برای جمع‌آوری این موارد هم میتونید تصمیم‌گیری رو بسپرید به ChatGPT و سایر AI Tools.
    این کار، علاوه بر اینکه تعداد تصمیمات کم‌اهمیتتون در طول روز رو کاهش میده بلکه کمک میکنه که خودتون و تیمتون هم دید بهتری نسبت به کاری که قراره انجام بدید داشته باشید و یه داکیومنت هم برای دولوپرهای بعدی از خودتون به جا میذارید.
  • قبل از اینکه شروع کنید به انجام دادن یک تسک، سعی کنید که فرآیندی که قراره پیاده سازی کنید رو کاملا شفاف کنید (با خودتون یا سایر اعضای تیمتون) و به صورت داکیومنت برای خودتون آماده کنید تا در صورت نیاز یا فراموشی بهش مراجعه کنید.
  • تا حد امکان برای نوشتن کدهای دم‌دستیتون از AI Tools استفاده کنید و خودتون رو کمتر درگیر تصمیم‌گیری کنید.

با این حال، صلاح خود را خسروان دانند، بهترین کسی که میتونه برای شما راه‌حل ارائه بده خودتونید، دست به کار شید و یه لیست از کارهایی که میتونه تعداد تصمیمات روزانه‌تون رو کاهش بده دربیارید؛ اگه دوست داشتید با من و دیگران هم به اشتراک بذارید.

پیشرفت شغلی
دولوپرِ به دنبالِ سلف‌دولوپمنت!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید