ایلیا ابوالفضلی
ایلیا ابوالفضلی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

نقد و بررسی رزیدنت ایول ۲ . این راکون سیتی عجیب !

اکنون سال ۱۹۹۸ میلادی است و پس از دو سال انتظار سر انجام دنباله ای مورد انتظار از یک فرانچایز نو ظهور به بازار می آید . پس از خریدن دیسک بازی و تماشا کردن یکی از پرجزئیات ترین اینترو های زمان خویش به سرعت وارد جهانی دیگر می شویم .

رزیدنت ایول ۲ در سبک وحشت و بقا توسط استودیو های کپکام ساخته شد و پس از یک دوره‌ی تولید طولانی و سخت در سال ۱۹۹۸ برای پلی استیشن یک عرضه شد . داستان بازی چند ماه پس از نسخه اول روی می دهد و ما اکنون با شهری پر از زامبی و البته موجودات دیگر مواجه هستیم .

بازی دو شخصیت قابل بازی دارد که بی خبر از همه جا وارد این شهر شده اند :

لیان اسکات کندی که پلیسی تازه کار است و برای کار به راکون سیتی آمده است .

و کلیر ردفیلد ، خواهر کریس ردفیلد از نسخه اول که برای دیدن برادرش به این شهر آمده است .

که این دو نفر باهم همراه شده و تصمیم می گیرند برای در امان ماندن از دست زامبی ها به اداره پلیس بروند که ناگهان با تصادفی از هم جا شده و باهم قرار می گذارند تا در اداره پلیس هم دیگر را ملاقات کنند .

بازی از لحظه اول حمله کردن و مانع گذاشتن برای بازیکن را آغاز می کند ، در اینجا اولین اشتباه آخرین اشتباه است !

بازی دو شخصیت قابل بازی و چهار سناریو ( دو سناریو برای هر نفر ) دارد که با انتخاب یک شخصیت سناریو اول برای او و سناریو دوم برای شخص دیگر انتخاب می شود ، برای مثال : اگر شما لیان را انتخاب کنید سناریو اول برای لیان و سناریو دوم برای کلیر انتخاب می شود و همینطور بلعکس ، اگر شما کلیر را انتخاب کنید سناریو اول برای کلیر و سناریو دوم برای لیان انتخاب می شود .

سناریو ها مکمل یک دیگر هستند و شما با اتمام سناریو اول به سناریو دوم دسترسی خواهید داشت .

از نظر من شخصیت و آنتاگونیست اصلی این بازی راکون سیتی است . مکانی که تمام اتفاقات بازی در آن رخ می دهد و هرچه توان دارد بکار می گیرد تا جلوی شما را بگیرد . با هویتی خاص ، داستان هایی به یاد ماندنی و مکان هایی نمادین راکون سیتی تبدیل شده به یکی از نماد های رزیدنت ایول، سبک وحشت و بقا و بازی های ویدیویی. این شهر و دیگری سایلنت هیل از سری بازی سایلنت هیل ، این دو شهر جز بهترین شهر های تاریخ ویدئو گیم و دو شخصیت اصلی بازی های خود هستند ، شخصیت هایی رمز آلود ، خوفناک و در عین حال دوست داشتنی .

گیم پلی بازی مثل نسخه اول است و به جز بهبود های جزئی تغییر زیادی نکرده است . هنوز کنترل بازی تانک مانند و سنگین است و مانور دادن میان زامبی ها در راهرو های تنگ اداره پلیس راکون سیتی مهارت و دقت زیادی می خواهد . بازی در کل نسبت به نسخه اول اکشن تر شده و به نسبت مهمات بیشتری در اختیار ما می گذارد ، البته نه خیلی زیاد ! مدیریت مهمات و مدیریت اینونتوری یکی از ارکان اصلی گیم پلی این بازی است و اگر شما در این موارد دقت نکنید بازی را برای خود سخت می کنید ‌. بازی دارای معما هایی هم هست که با کمی تفکر می توانید آنها را به راحتی حل کنید .

تنوع دشمنان این بازی هم چشمگیر است . از سگ ها و کلاغ های زامبی گرفته تا موجوداتی مثل لیکر ها و صد البته t 00 یا همان مستر x دوست داشتنی ! طبق انتظار دشمنان این بازی به مرور سخت و سخت تر می شوند البته این به این معنی نیست که ابتدای بازی راحت است . شما بلافاصله بعد از اتمام کاتسین شروع با محیطی پر از زامبی روبه‌رو می شوید و هیچ اتاق یا مکان امنی در کار نیست ! اولین ماشین تحریر بازی که دختر بازی بت آن انجام می شود در اداره پلیس است و شما هم چندین خیابان پر از زامبی با آن فاصله دارید ، البته پس از ورود به اداره پلیس هم کسانی جز چندین زامبی منتظر شما نیستند . با ورود به اداره پلیس و دیدن چندین کاتسین شما دو در دارید که می توانی به آنها وارد شوید ، در سمت راست که پشت آن حدودا ۷ زامبی منتظر شما هستند و در سمت چپ که یک لیکر آماده حمله را پشت خود دارد . بازی در اداره پلیس بیشتر صرف گشتن برای راه خروج و حل کردن معماها و جمع آوری آیتم ها تمرکز دارد . بازی در فاضلاب کمی سر راست تر می شود و شما اینجا دو باس فایت دارید و پس از آن با ورود به آزمایشگاه شرکت آمبرلا دوباره به جمع آوری آیتم و حل معما مشغول می شوید ، و اگر سناریو دوم را بازی کردید فراموش نکنید مستر x در تمامی این مدت دنبال شماست !

《 هشدار ! در ادامه داستان بازی اسپویل می شود ( لو می رود 》

کمپین های داستانی بازی کیفیت خوبی دارند ، هر چند کمی عجیب هستند ولی نمی شود به آنها خرده گرفته . در ادامه داستان لیان و کلیر چند بار باهم ملاقات خواهند کرد اما هر کدام درگیر ماجراجویی خودشان هستند ؛ لیان با فردی به نام ایدا وانگ آشنا می شود که دنبال نامزد خود که در آمبرلا کار می کند است و کلیر با دختری آشنا می شود که بعد معلوم می شود دختر آنت و ویلیام برکین است .

آنتاگونیست بازی هم جذاب است و سرنوشت جالبی دارد . آنتاگونیست یا شرور این بازی دکتر ویلیام برکین ، محقق شرکت آمبرلاست که برای جلوگیری از بردن دست آورد زندگی اش ، ویروس جی به دست افراد آمبرلا تیر می خورد و ویروس را به خودش تزریق می کند که او را به یک هیولا تبدیل می کند . هیولایی که با درگیر شدن با نیروهای آمبرلا در فاضلاب موجب شکستن محفظه های حامل ویروس تی و شیوع آن می شود ( ویروس تی و ویروس جی کاملا جدا از یکدیگر هستند )

بازی دو پایان دارد : پایان سناریو اول و پایان سناریو دوم که پیان نهایی و اصلی مربوط به سناریو دوم است .

《 پایان اسپویل 》

موسیقی و جلوه‌ های صوتی و تصویری بازی کاملا خوب و جذاب کار شده اند .

موسیقی بازی به خوبی حس ترس و اضطراب را به مخاطب القا می کند و صدای آه و ناله ی زامبی ها مو را به تن سیخ می کند !

محیط های بازی از پیش رندر شده اند که این یعنی کیفیت بصری خوبی دارند و قابل تعامل نیستند ، البته این معنی را هم می دهد که اشیا قابل تعامل ، دشمنان و بازیکن از این بافت ها کیفیت کمتری دارند و قابل تشخیص هستند .

پیشنهاد میشه : اگر نسخه بازسازی شده این بازی را تجربه کردید . با بازی های قدیمی مشکلی ندارید و از سبک وحشت و بقا خوشتان می آید این بازی را تجربه کنید

پیشنهاد نمی شه : اگر از سبک وحشت و بقا خوشتان نمی آید . به حل کردم معما علاقه ای ندارید و با بازی های قدیمی ( حال ) نمی کنید این عنوان را تجربه نکنید .

نمره : ۹۰/۱۰۰





پلی استیشنرزیدنت اویل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید