معمولا هر كدوممون روزانه چند ساعت رو تو فضاي مجازی سير مي كنيم و تو شبكههاي اجتماعي به فعاليت ميپردازيم. در نتیجه با انبوهي از اطلاعات و محتويات رسانه اي مواجه هستيم و منابع خبري كه در حال پمپاژ خبري به ما هستن! حالا ما در مقابل اين حجم از محتويات چه واكنشي داريم و چه واكنشي بايد داشته باشيم؟!
مي تونيم همه اطلاعاتي كه به سمتمون ميآد رو قبول كنيم، اما یه همچین چیزی امكانپذير نيست! مي دونيم كه محتويات رسانهها معمولا با دروغ و اغراق همراهه، پس بايد تشخيص بدیم كه كدوم خبر راستِ و كدوم خبر دروغ، كدوم كليپ ساختگيِ و كدوم كليپ واقعيِ تا با رويكرد گزينشي اسير اخبار دروغي و جعلي نشیم.
براي كسب توانايي تو تشخيص صحت محتويات رسانهاي، ميخوايم چند تا از ترفندها و ابزارهاي رسانه ها رو تو اين موضوع بهتون معرفي كنيم:
رسانهها تو حوزه بصري هم از راهكاراي به خصوصي استفاده ميكنن كه يكي از معروفترين اونا ديپ فيك هستش. با این تکنیک مي شه روي چهره يه فرد، صداگذاري انجام داد و حالات صورت هرکس رو كاملا با اون صدا منطبق كرد. به اين شكل ميشه حرفایی را به يه فرد نسبت داد بدون اينكه اون شخص اصلا همچين حرفایی رو زده باشه. عملا با اين ترفند خيلي از افراد مشهور مخصوصا سياستمدارا قرباني شدن و مخاطبين هم چون با اين تکنیک آشنايي نداشتنن، همه چيز رو باور كردن كه حتي يه زماني صاحبان شبكههاي اجتماعي ميخواستنن براي انتشار این جور کلیپا جريمه بذارن!
تو ماجراي هالك ايراني هم كه كليپش با سرعت بالايي در دست مردم چرخيد، خيلي از مخاطبا ماجرا رو باور كردن اما بعد از منتشر شدن فيلمای اصلي حقيقت روشن شد.
در كل ميشه گفت كه همون طور كه رسانهها به ابزارای زيادي كه تعدادي از اونها را مثال زدیم مجهز هستن، مخاطبا هم بايد خودشون رو در مقابل اين جور رسانهها مجهز كنن و هر مخاطب با دانستن حداقلهايي از سواد رسانه، ديگه تو دام دروغا و اخبار جعلي نمي افتن و ميشه راست و دروغ رو تو فضاي مجازي از هم تفكيك كرد.