ویرگول
ورودثبت نام
نشریه ایماژ
نشریه ایماژنشریه فرهنگی، هنری و ادبی ایماژ
نشریه ایماژ
نشریه ایماژ
خواندن ۵ دقیقه·۲ ماه پیش

تحلیل و نقد سریال مردگان متحرک: شهر مرده

خب راستشو بخواین، وقتی یازده فصل از یه سریال پشت سر هم پخش می‌شه، آدم انتظار داره یا تبدیل بشه به یه شاهکار بی‌زمان یا اون‌قدر کش بیاد که دیگه کسی حوصله‌شو نداشته باشه. واکینگ‌دد دقیقاً هر دوتاشو تجربه کرد! شروعش طوفانی بود، با اون فضای تاریک، پر از تعلیق و شخصیت‌هایی که هر کدومشون می‌تونستن قلب تماشاگر رو به لرزه بندازن. ولی کم‌کم، مخصوصاً بعد از فصل‌های میانی، خیلی‌ها قیدشو زدن و دیگه ادامه ندادن. با این حال، آخر سر همه به این نتیجه رسیدن که واکینگ‌دد دیگه فراتر از یه سریال ترسناک معمولیه؛ یه جور فرهنگ عامه شد، چیزی مثل "فرندز" برای کمدی یا "بریکینگ بد" برای درام.

حالا بعد از پایان اون قصه طولانی، AMC خیلی راحت نمی‌تونه شیر گاوی به اون پرچربی رو ول کنه! نتیجه؟ اسپین‌آف‌های مختلف. یکی از جذاب‌ترین‌هاش همین «شهر مرده»ـه؛ داستانی که دوباره می‌بره‌مون وسط دنیای خون‌آلود و درب‌وداغون مردگان متحرک، با محوریت مگی و نیگان. بله، همون دوتایی که گذشته‌شون اندازه‌ی کل سریال بار دراماتیک داشت.

واکینگ دد شهر مرده
واکینگ دد شهر مرده

نیویورک آخرالزمانی؛ خود شهر یه کاراکتره!

برخلاف سری اصلی که بیشتر تو جنگل‌ها، جاده‌ها و کمپ‌های دست‌ساز می‌گذشت، این‌بار لوکیشن خیلی فرق کرده. منهتن نیویورک رو در نظر بگیر، ولی نه اون شهری که پر از چراغ و تبلیغات و ترافیکه؛ بلکه یه شهر متروک، دیواربه‌دیوار زامبی‌ها و برج‌های نیمه‌فروریخته. همین انتخاب لوکیشن باعث شده "شهر مرده" حس تازه‌ای داشته باشه. واقعاً گاهی خود نیویورک تبدیل می‌شه به یه شخصیت جدید؛ پر از خاطره، پر از خرابه، پر از وحشت. همین تفاوت باعث می‌شه آدم دوباره حس کنه هنوز چیزی برای کشف‌کردن تو این دنیا باقی مونده.

رابطه مگی و نیگان؛ موتور محرک سریال

بریم سر اصل ماجرا: شیمی بین مگی و نیگان. اگه یادت باشه، نیگان همون آدمیه که تو یکی از تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌های تاریخ تلویزیون، با لبخند شیطانی و اون چوب‌بیسبال معروفش (لوسیِل!) گلن – شوهر مگی – رو جلوی چشم همه له کرد. خب، همچین زخمی هیچ‌وقت خوب نمی‌شه. این دوتا آدم پر از کینه و خشم نسبت به همن، اما مجبور می‌شن برای نجات پسر مگی یعنی هرشل با هم سفر کنن. همین تضاد، بزرگ‌ترین نقطه قوت سریاله.

جفری دین مورگان واقعاً معرکه‌س. کاریزما داره، صدای گرفته‌ش، اون طرز نگاه‌کردنش، همه‌چی باعث می‌شه حتی وقتی داره یه کار درست می‌کنه، ته ذهنمون فکر کنیم یه نقشه شوم دیگه تو سرشه. از اون طرف، لورن کوهن (مگی) هم نقش زنی رو بازی می‌کنه که هم قوی و مصممه، هم هنوز زخم‌های روحیش رو داره با خودش می‌کشه. ترکیب این دو نفر یعنی هیجان، کشمکش و کلی صحنه‌های پرتنش.

سریال واکینگ دد شهر مرده
سریال واکینگ دد شهر مرده

شخصیت شرور جدید؛ کروئت

بدون یه آنتاگونیست درست‌وحسابی، هیچ اسپین‌آفی نمی‌تونه دوام بیاره. اینجا کروئت رو داریم، با بازی درخشان ژلیکو ایوانک. کسی که قبلاً تو سریال‌هایی مثل "۲۴" و "Suits" هم دیده بودیم. کروئت یه جور امپراتوری تاریک توی منهتن بنا کرده و شخصیتش اون‌قدر پیچیده‌ست که نمی‌شه راحت گفت فقط یه آدم بد کلیشه‌ایه. این‌جور شرورها هستن که داستانو سرپا نگه می‌دارن، چون مدام تماشاگر رو بین نفرت و تحسین نگه می‌دارن.

چرا باید سریال مردگان متحرک: شهر مرده ببینیمش؟

اول از همه چون ما زامبی‌خوره‌ایم! آدم وقتی ۱۳ سال با یه سریال زندگی کنه، دل‌کندن از اون دنیا آسون نیست. دیدن دوباره زامبی‌ها، اون صحنه‌های دل و روده بیرون‌ریخته، و تلاش آدم‌ها برای زنده موندن هنوز جذابیت خودش رو داره. تازه، انتخاب مگی و نیگان به عنوان محور اصلی سریال یه برگ برنده‌ست. این دوتا از همون فصل‌های پایانی واکینگ‌دد تبدیل شدن به زوج طلایی (و پرکینه!) قصه.

از طرف دیگه، جلوه‌های ویژه، لوکیشن‌های عظیم نیویورک و فضای کلیشه‌ای کمتر، باعث شده آدم حس کنه داره یه نسخه زامبی‌وار از "The Last of Us" می‌بینه. پس اگه دنبال هیجان، اکشن و چندتا سکانس خون‌آلود باحال می‌گردی، «شهر مرده» ناامیدت نمی‌کنه. همچنین میتونید نقد سریال مردگان متحرک (The Walking Dead) رو بصورت کامل در نشریه ایماژ بخونید.

اما چرا ممکنه از سریال مردگان متحرک: شهر مرده خوشت نیاد؟

این‌جا باید صادق بود. اگه جزو اون دسته‌ای هستی که با تمام شدن واکینگ‌دد نفس راحتی کشیدی، احتمالاً "Dead City" برات چیزی جز یه تکرار خسته‌کننده نیست. قصه هنوز اون عمق و پیچیدگی فصل‌های اول واکینگ‌دد رو نداره. فرمول آشناست: یه شهر جدید، یه جامعه تازه‌تأسیس، شعارهای عدالت‌طلبانه و دوباره دعوا بر سر زنده موندن. برای کسی که سال‌ها این فرمول رو دیده، دیگه جذابیت چندانی نداره.

حتی بعضی منتقدها مثل Decider گفتن این سریال فقط به درد طرفدارای سرسخت می‌خوره. یعنی اگه از اونایی هستی که حتی آخرین فصل‌های افت‌کرده‌ی واکینگ‌دد رو هم دنبال کردی، این یکی هم برات شیرینه. ولی برای یه بیننده تازه‌وارد، احتمالاً چیزی خاص نداره.

نظر منتقدها

منتقدهای بزرگ هم تقریباً همینو می‌گن. مثلاً The Guardian گفته سریال سرگرم‌کننده‌ست، ولی بیشتر شبیه یه فیلم B-movie بی‌دردسره. در عوض شیمی مگی و نیگان رو خیلی تحسین کرده.
WhatToWatch.com اما نگاه مثبتی داشته و گفته این یکی از وفادارترین و جذاب‌ترین اسپین‌آف‌های واکینگ‌دد تا حالاست.
در مقابل، Decider خیلی رک گفته: "اگه طرفدار دوآتیشه‌ای، ببین؛ وگرنه بی‌خیالش شو."

جمع‌بندی

در نهایت، "شهر مرده" یه اسپین‌آف سرگرم‌کننده‌ست که بیشتر از هر چیزی روی دوش رابطه‌ی مگی و نیگان سوار شده. صحنه‌های اکشن داره، لوکیشن جدید و باحالی مثل منهتن متروک داره، و البته زامبی‌های خون‌آشام. ولی اگه دنبال یه روایت تازه و متفاوت باشی، شاید کمی ناامیدت کنه. این سریال بیش از هر چیز، یه هدیه به طرفدارای وفادار واکینگ‌دد محسوب می‌شه؛ همونایی که دلشون نمی‌خواد هیچ‌وقت از این دنیا بیرون بیان.

پس انتخاب با خودته: یا می‌خوای دوباره وارد جهنم زامبی‌ها بشی و همراه مگی و نیگان کله‌ها رو له کنی، یا ترجیح می‌دی خاطرات خوب فصل‌های ابتدایی واکینگ‌دد رو دست‌نخورده نگه داری. هرچی باشه، یه چیز واضحه: دنیا بدون زامبی‌ها دیگه همون دنیای قبلی نیست!

نقد سریالمردگان متحرکفیلم ترسناک
۰
۰
نشریه ایماژ
نشریه ایماژ
نشریه فرهنگی، هنری و ادبی ایماژ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید