iman.imani5371
iman.imani5371
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ سال پیش

درباره کتاب انسان در جستجوی معنا

چرا این کتاب را خواندم

اولین بار سال 94 بود که اسم کتاب «انسان در جستجوی معنا» به گوشم خورد؛ دوستی ویدئوی کوتاه مستندگونه‌ای نشانم داده بود که درباره ویکتور فرانکل، کتابش و آنچه در اردوگاه کار اجباری آشویتس بر او گذشته و همچنین روش درمانی‌اش یعنی لوگوتراپی چیزهایی می‌گفت. ویدئوی مذکور در واقع مستندی انگیزشی درباره معنای زندگی بود که در خلالش به ویکتور فرانکل هم اشاره‌ای شده بود.

از همان زمان کتاب «انسان در جستجوی معنا» در گوشه‌ای از ذهنم و صد البته در رتبه‌های بالای لیست کتاب‌هایی که باید بخوانم جا خوش کرده بود ولی هر بار به دلیلی (یا شاید بی دلیل) جایش را به کتاب دیگری می‌داد و خوانده نشده باقی می‌ماند. البته همان سال‌ها چند صفحه ابتدایی کتاب را به صورت صوتی گوش داده اما باز هم نصفه و نیمه ولش کرده بودم.

کتاب انسان در جستجوی معنا نوشته ویکتور فرانکل
کتاب انسان در جستجوی معنا نوشته ویکتور فرانکل

فروردینِ امسال وقتی که طاقچه برای پنجمین سال بساط چالش کتابخوانی را دوباره به راه کرد، اولین کتابی که در لیست پیشنهادی کتاب‌های فروردین ماه توجهم را به خود جلب کرد، انسان در جستجوی معنا بود. چه فرصتی از این بهتر تا هم به این فراغِ 7 8 ساله!!! پایان دهم و هم در چالش کتابخوانیِ 1402 شرکت کنم.

در ادامه برداشت و نظرم درباره این کتاب را آورده‌ام:

مروری بر کتاب انسان در جستجوی معنا

چرا زندگی می‌کنیم؟ هدف‌مان از زندگی کردن چیست؟ آیا کارهایی که انجام می‌دهیم و سختی‌هایی که تحمل می‌کنیم، ارزشش را دارد؟ از اواسط دهه بیست سالگی است که بسیاری از ما این سؤالات را از خود می‌پرسیم و این پرسش در طول زندگی بارها و بارها در ذهن‌مان تکرار می‌شود. کتاب «انسان در جستجوی معنا» سعی دارد با پرداختن به مقوله معنا در زندگی به ضرورت یافتن پاسخ برای چنین پرسش‌هایی اشاره کند.

ویکتور فرانکل روانشناس نامدارِ اتریشی از جمله کسانی است که در جنگ جهانی دوم پایش به اردوگاهِ مخوف آشویتس باز شد و از معدود انسان‌هایی به شمار می‌رود که توانسته از این اردوگاه (و البته چند اردوگاه دیگر) جان سالم به در ببرد.

ویکتور فرانکل نویسنده انسان در جستجوی معنا
ویکتور فرانکل نویسنده انسان در جستجوی معنا

او در فاصله سال‌های 1942 تا 1945 در زندان‌های نازی دوران اسارت سختی را گذراند که همین اتفاق دست‌مایه نوشتن کتاب انسان در جستجوی معنا شد. این کتاب به موضوع معنا در زندگی می‌پردازد و اینکه چگونه انسان می‌تواند حتی در سخت‌ترین و رنج‌آورترین لحظات زندگی‌اش (مانند آنچه در اردوگاه کار اجباری بر فرانکل و دیگر زندانیان گذشته) معنایی یافته و کماکان به آینده امیدوار باشد.

فرانکل این کتاب را که یکی از برجسته‌ترین آثار حوزه روانشناسی در قرن بیستم به شمار می‌رود، پس از آزادی و در سال 1968 به رشته تحریر درآورد. او در سال 1992 نسخه جدید آن را ویرایش و بازنویسی کرده است. نسخه‌ای که هم‌اکنون در دست ماست و علاوه بر فارسی به 41 زبان دیگر هم ترجمه شده، در واقع نسخه جدیدتر و بازنویسی شده این کتاب محسوب می‌شود.

فرانکل در ابتدا قصد داشت کتاب را به صورت ناشناس به چاپ برساند و حتی در چاپ اول کتاب به زبان آلمانی نامی از نویسنده به چشم نمی‌خورد، اما بعداً (به پیشنهاد دوستش) از این کار منصرف شده و به این نتیجه می‌رسد که وجود شخصی حقیقی و شناخته شده به عنوان راوی خاطرات و رنج‌های اردوگاه، به درک و باورپذیری بیشتر خوانندگان کمک خواهد کرد.

با انتشار کتاب انسان در جستجوی معنا، فرانکل به شهرتی جهانی دست یافت و این کتاب نیز به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های قرن بیستم بدل گشت. انسان در جستجوی معنا کماکان نیز یکی از کتاب‌های پرفروش آمازون به حساب می‌آید.

Man's Search For Meaning
Man's Search For Meaning


کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول بیشتر به بیان خاطرات ویکتور فرانکل از اردوگاه‌های کار اجباری و اتفاقات سخت، وحشتناک و دردآوری می‌پردازد که در این اردوگاه‌ها بارها و بارها بر میلیون‌ها زندانی گذشته. او با توصیف دقیق حالات روحی خود، دیگر زندانیان و حتی زندانبان‌ها، تجربه‌ای کاملاً ملموس و محسوس از فضای اردوگاه به خواننده منتقل می‌کند.

فرانکل سعی دارد در بخش نخست به خوبی خواننده را با تجارب و احساس زندگی در فضای اردوگاه‌های کار اجباری آشنا سازد و به این پرسش پاسخ دهد که زندگی در این اردوگاه‌ها چه تأثیری بر ذهن یک زندانی معمولی می‌گذارد. او در صدد است با بیان تجربه‌ای که به نوعی مصداقِ یکی از سخت‌ترین رنج‌هایی است که انسان می‌تواند تحمل کند، به چگونگی معنا بخشیدن به زندگی حتی در چنین شرایطی پاسخ دهد. با مطالعه بخش خاطرات و اتفاقات اردوگاه در واقع این تلنگر به خواننده زده می‌شود که در شرایط امروزش (که به هیچ عنوان از لحاظ میزان درد و رنج قابل قیاس با شرایط زندانیان آشویتس نیست) نیز می‌تواند به دنبال معنا و امید بگردد.

بخش دوم کتاب نیز به خوبی متد لوگوتراپی یا معنادرمانی را شرح داده و روش‌ها و کاربردهای آن را با ذکر کیس‌های روانشناسی مختلف بیان می‌کند. البته قسمت‌های پایانی (والبته کوتاه) این بخش ممکن است به دلیل شباهتش به متون آکادمیک روانشناسی، برای خواننده عام کمی خسته‌کننده باشد. در واقع در قسمت دوم فرانکل بیشتر روان‌درمانگران را خطاب قرار می‌دهد که به عنوان یک روان‌درمانگر چگونه می‌توان به بیمار کمک کرد تا با وجود تمام رنج‌ها و سختی‌ها چیزهایی را بیابد که در برابرشان مسئول بوده و برایش معنادار هستند.

اردوگاه کار اجباری آشویتس
اردوگاه کار اجباری آشویتس

در بخش ابتدایی کتاب، فرانکل با بیان اتفاقات و جزئیات مختلف اردوگاه، سه مرحله‌ای که بر هر زندانی از بدو ورود به اردوگاه می‌گذرد و حالات روحی او در هر یک از این مراحل را به خوبی شرح می‌دهد؛ مرحله نخست پذیرش و ورود به اردوگاه، سپس مرحله‌ای که با کارهای روزمره اردوگاه آشنا می‌شود و در نهایت مرحله رهایی و آزادی.

در ادامه نویسنده توضیح می‌دهد که زندانیان پس از ورود به آشویتس در حالی که همه چیز خود از خانواده، شغل، ثروت و حتی لباس تن‌شان را از دست رفته می‌دیدند با شوک عظیمی روبرو می‌شدند. این شوک اولیه بسیاری را پیش از سپرده شدن به کوره‌های آدم‌سوزی، به خودکشی وا می‌داشت.

زندانیان در طول روز با جیره غذایی بسیار ناچیز به کارهای سخت گمارده می‌شدند و همین موضوع بسیاری را ضعیف و ناتوان می‌کرد. در حالی که ضعف و ناتوانی فرد برابر بود با روانه کوره آدم‌سوزی شدن. دیدن جان باختن دیگران (که شامل خانواده و دوستان زندانی هم می‌شد) از فرط کار و گرسنگی و همچنین بردن‌شان به اتاق‌های گاز (که به گفته فرانکل کلمه حمام بر سردر آن نوشته شده بود) و کوره‌های آدم‌سوزی، زندانیان را از زندگی سیر کرده و آن‌ها را نسبت به هر نوع احساس انسانی بی‌تفاوت می‌ساخت.

تصویری از زندانیان اردوگاه کار اجباری  آشویتس
تصویری از زندانیان اردوگاه کار اجباری آشویتس

فرانکل این بی‌تفاوتی را یک مکانیزم ضروری برای دفاع زندانی از خود توصیف می‌کند. در چنین شرایطی واقعیت (که همان درد‌ها و رنج‌های بی‌حدومرز اردوگاه است) پیش چشمان زندانی کم‌رنگ شده و تمام احساسات و همه تلاش‌ها تنها حول یک محور می‌چرخند؛ نجات جان خود و سایر دوستان.

در چنین شرایطی تنها راه ادامه دادن و تلاش برای زنده ماندن کشف معنایی عمیق برای زندگی است. معنایی که برای زندانی آنچنان ارزشمند تلقی شود که ارزش این حد از رنج کشیدن را داشته باشد.

به گفته فرانکل چنین معنایی یک مفهوم از پیش آماده یا نسخه‌ای پیچیده شده برای همه نیست و برای هر فرد منحصربفرد و متفاوت از دیگری می‌باشد. برای یک نفر این معنا می‌تواند در همسر یا پدر و مادر چشم به راهش خلاصه شود و برای دیگری (فرانکل خودش را مثال می‌زند) به اتمام رساندن کتابی که پیش از آمدن به اردوگاه در حال نوشتنش بوده.

در ادامه کتاب توضیح داده می‌شود که تقویت زندگی درونی به زندانی (بخوانید هر فردی در شرایطی سخت و بغرنج) کمک می‌کند تا در مقابل پوچی، نابودی و فقر معنوی که وجودش را در بر گرفته، پناهگاهی بیابد.

در لحظاتی که زندانی به حال خودش رها بود، ذهنش با وقایع گذشته که اغلب موضوعات و اتفاقات ناچیز و بی اهمیتی هم بودند درگیر میشد. اما ذهنِ دلتنگِ او همین اتفاقات را با شکوه و جلوه خاصی تصور می‌کرد. هر قدر درون یک زندانی ژرف‌تر می‌شد، زیبایی هنر و طبیعت را بیشتر درک می‌کرد و تحت تأثیر آن‌ها، گاهی پیرامون ترسناک خود را به فراموشی می‌سپرد.

زمانی که معنای درد و رنج برای ما آشکار شد، دیگر راحت‌تر رنج‌ها و شکنجه‌ها را تحمل می‌کردیم و با نادیده گرفتن آن‌ها و پناه بردن به تصورات واهی و خوش‌بینی‌های خیالی خودمان را آرام می‌کردیم. رنج بردن برای ما وظیفه‌ای شده بود که نمی‌توانستیم به آن پشت کنیم. ما دیگر فرصت‌های پنهان برای رسیدن به کمال را در آن شرایط پیدا کرده بودیم.

نویسنده معتقد است که هر فرد نیز خود مسئول یافتن چنین معنایی است تا جایی که «مسئولیت‌پذیری» (برای یافتن معنا) را اساس و گوهر وجود انسان می‌شمارد.

کتاب، سه راه برای کشف معنای زندگی، معنایی که ارزش تحمل غایت رنج و درد را برای فرد داشته باشد، پیشنهاد می‌دهد؛ نخستین راه، انجام کاری سودمند است. راه دوم «تجربه کردن چیزی» یا مواجه شدن با کسی که نویسنده آن را «عشق» تعبیر می‌کند و آن را تنها راه رسیدن به اعماق وجودی انسان می‌داند.

فرانکل بیان می‌دارد: انسانِ عاشق، ظرفیت وجودی خود و چیزهایی که هنوز در وجودش نهفته‌اند و منتظر محقق شدن هستند را درمی‌یابد و به وسیله این عشق، معشوق قادر است به عاشق توانایی شناخت کامل خودش را بدهد.

حقیقت این است که عشق والاترین هدفی است که انسان در جستجوی آن است؛ و آنجاست که معنای بزرگترین رازی که اشعار و افکار و اعتقادات بشری سعی در آشکار کردن آن دارند را متوجه می‌شویم: رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است.

در نهایت سومین راه یافتن معنا در زندگی، تحمل درد و رنج اجتناب‌ناپذیر و رفتاری است که در چنین شرایطی اتخاذ می‌کنیم. ویکتور فرانکل معتقد است که در مواجهه با موقعیت‌های دشوار و سرنوشتی که قدرت تغییر آن را نداریم هم می‌توان معنایی برای زندگی یافت. انسان با صبر و بردباری و غلبه بر غم در این شرایط، اوضاع نابسامانش را به دستاوردی ارزشمند و معنادار بدل می‌کند.

البته باید یادآور شد که درد و رنج همیشه نباید معنا و مفهوم داشته باشد. اما معنایابی در شرایطی که درد و رنج اجتناب‌ناپذیر است، نیز ممکن است. یکی از اساسی‌ترین تفکرات لوگوتراپی بر این مفهوم تأکید دارد که هدف انسان افزایش میزان شادمانی و از بین بردن غم نبوده، بلکه هدف یافتن معنایی در این شادمانی‌ها و غم‌ها، که در کنار هم پدیده‌ای به نام زندگی را تشکیل می‌دهند، است. به همین دلیل اگر انسان بداند مفهومی در رنج‌هایش نهفته است، با تمام وجود آن را به آغوش خواهد کشید.

در قسمت پایانی کتاب انسان در جستجوی معنا نیز فرانکل با بیان نمونه‌های واقعی که با استفاده از روش لوگوتراپی (معنادرمانی) توانسته به بهبود بیماران (و زندگی‌شان) کمک کند، خواننده را بیشتر با کاربردهای این روش در شرایط مختلف آشنا می‌سازد.

سخن پایانی

در انتها لازم به ذکر است که در مطالعه این کتاب (و نه هیچ کتاب دیگری) به دنبال نسخه‌ای آماده از زندگی معنادار یا راه‌حلی گام به گام برای رسیدن به معنا در زندگی نباشید چرا که همان‌طور که در خلال متن نیز بیان شد، چنین مفهومی برای هر فرد منحصربفرد بوده و تنها خود شخص قادر به یافتن آن در زندگی‌ش است. از لوگوتراپی می‌توان به عنوان یک ابزار در راه یافتن چنین معنایی کمک گرفت.

کتاب انسان در جستجوی معنا- انتشارت شمشاد
کتاب انسان در جستجوی معنا- انتشارت شمشاد

ضمنا باید اشاره کنم که من نسخه الکترونیک کتاب انسان در جستجوی معنا انتشارات شمشاد ترجمه علیرضا ارجاع رو خواندم که به شکلی بسیار روان و خوانا ترجمه شده بود. ترجمه‌های زیادی از این کتاب وجود دارد که علاوه بر نسخه یاد شده، نسخه چاپ نشر چشمه نیز از ترجمه قابل قبول و سلیسی برخوردار است. من تنها همین دو نسخه را مطالعه کرده و نظری در رابطه با دیگر نسخ و ترجمه‌ها ندارم.

چالش کتابخوانی طاقچهامیدانسان در جستجوی معنا
یه عاشق دیجیتال مارکتینگ و قهوه اسپرسو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید