بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار
فرهنگِ دستگیری و نیکوکاری، از دیرباز در میان ما ایرانیان رواج داشته است. همیشه به ما سفارش شده که به همنوعان خود کمک کنیم. چه خوب است، در هر موقعیت و شرایطی که هستیم، کمی به حال آنهایی که وضع اجتماعی و اقتصادیِ مناسبی ندارند هم بیندیشیم.
در ایران عزیز ما، مناطق محروم زیادی وجود دارد. نگاهی به زندگی بعضی از مردمان آنجا، نشان میدهد که آنها از سادهترین اقلام زندگی هم محرومند. استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان، نمونههایی از این مناطق محروم و کمبرخوردار هستند، که به یاری ما نیاز دارند. بهویژه کسانی که درآمد دلاری دارند، بهخوبی میتوانند دست این افراد را بگیرند.
یکی از این افرادی که درآمد دلاری دارد و دستش در کار خیر است، آقای آدام مرادی است. کسی که سالهاست معتقد است به باید آدمها نیکی کرد و از شاد کردنشان شاد شد.
در همین هفتۀ گذشته، آدام مرادی، برای تعدادی از بچهها در استان سیستان و بلوچستان، رقمی بالغبر 50 میلیون تومان، لباس گرم، تهیه و ارسال کرده است. چه هدیهای بهتر از کاپشنهای رنگی، به دانشآموزان دختر و پسری که در این فصل سال، به آنها نیاز دارند.
بله، با اینکه او سالهاست مهاجرت کرده و در خارج از ایران زندگی میکند، اما همچنان دل در گرو مردمان سرزمینش دارد. مردمانی که با آنها، به تعبیر سعدی، از یک گوهر است.
در خارج از ایران زندگی کنی و درآمدت به دلار باشد، اما در عینحال، به یاد هموطنان داخل ایران هم باشی. مگر انسان، چه از زیبایی میخواهد، جز یک روح بزرگ که مهرش عالمگیر باشد.
از جمله کارهای خیر دیگر آقای آدام مرادی، ساخت یک مدرسه در استان محروم سیستان و بلوچستان است. او وقتی از ساخت این مدرسۀ خیریه صحبت میکرد، احساساتش منقلب شد و اشک شوقی در چشمانش حلقه زد. او معتقد است کسانی که دستشان میرسد، باید کاری کنند، باید دست گیرند. بهسانِ همان شعر که میگوید "ای که دستت میرسد، کاری بکن/ پیش از آن، کز تو نیاید هیچکار".
کمککردن و دستبه کار خیر داشتن، موضوع مهمی است. برای یاری هموطنانمان و ساختنِ ایرانی آباد، بهتر است صرفاً به دست دولت نگاه نشود و منتظر او نماند. هر کسی که شرایطش را دارد، مخصوصاً آنهایی که درآمد دلاری دارند، این فرهنگ را جا بیندازند که ما، خود باید دست هم را بگیریم. در ظاهر، شاید آنهایی که کمک دریافت میکنند خوشحال شوند، اما این دستگیریها و کارهای خیر، بیش از آنچه که فکرش را بکنید، به خودِ فرد نیکوکار، احساس رضایت و خرسندی میدهد. رضایت از مفید بودن در این عالم، و خرسندی از انسان بودن خود.
آدام مرادی، لذتی را که در این کارهای نیکِ خود کسب کرده، وصفناپذیر میداند. و همین لذت و رضایتمندی است که او را به ادامۀ این راه پر خیر و برکت، شوق و سوق میدهد.