این روزها موضوع برخورد با بدحجابان در جامعه و بخصوص در فضای مجازی داغه داغ است. با نگاهی به پیشینه حجاب در ایران می توان به خوبی درک کرد که حجاب محصول جمهوری اسلامی نبوده و جزئی از فرهنگ چندین هزار ساله ی ماست. به هر حال چیزی که ما امروز با اون مواجه هستیم مساله ایه که دقیقا در مقابل با حیا، عفت و حجاب قرار داره و اون خودنمائیه.... بنظر من نهادهای مسئول می بایست در زمینه مبارزه جدی با خودنمائی فعالیتشون رو بیشتر کنن.
کار دیگه از کم حجابی، بد حجابی یا بی حجابی گذشته،،، الان دیگه تو خیابون ها مانور خودنمایی کردنه. بنظر من اگر گشت ارشادی قراره وجود داشته باشه، باید قبل از برخورد با افراد بد حجاب یا کم حجاب، با خودنمایی برخورد کنه، خودنمایی از طریق نمایش ماشین، لباس، اندام، آرایش یا هر چیزی که بشه اسمش رو خودنمایی گذاشت. اصلا مگه با چادر نمیشه خودنمایی کرد؟؟؟؟ اسمشم هست که حجاب کامله
اولین تغییراتی که در لباس زنان میبینیم، توسط ناصرالدین شاه است. ناصرالدین شاه لباس بالرینهای مسکو را به عنوان لباس زنان دربار انتخاب میکند و اصولا چون مد و هر تغییری براساس نظریهی الیاس از دربار میآید، طبیعتاً از حرمسرا به دربار و بعد به جامعه کشیده میشود. لذا سفرهای خارجه ناصرالدین شاه در تغییرات تاثیرگذار بوده است. اما پس از روی کار آمدن رضا خان موضوعات متنوعی در خصوص فرهنگ ایران و بخصوص در زمینه های دینی مورد تصویب قرار گرفته و یک به یک به اجرا در آمد که می توان به واقعه مسجد گوهرشاد، کشف حجاب و کلاه پهلوی اشاره کرد.
در واقع در طول سالیان طولانی که حجاب توسط اکثریت مردم ایران به رسمیت شناخته شده بود کم کم از اوایل دوران رضا خان تبدیل به موضوعی برای کشمکش های سیاسی و دینی تبدیل شد.
اولین کشف حجاب در 17 دی 1314 صورت میگیرد که رضاشاه در یک روز از دو مکان بازدید میکند، دانشسرای عالی و مدرسه عالی پرستاری. نکته این جاست که درست مطابق آنچه در مدعاهای آنان برای کشف حجاب ذکر میشده، هر دو مکان برای درس است. در سال پیش از کشف حجاب هم اعلام میکنند کسانی که میخواهند درس بخوانند و درس بدهند و مدرک آموزشی بگیرند، باید بیحجاب باشند. لذا آموزش مساوی میشود با بیحجابی.
در دوره محمدرضا پهلوی نیز این موضوعات به قوت خود باقی ماند تا جایی که فاصله کاخ نشینان و مراجع به شدت بالا گرفت که می توان به کشف حجاب ملکه ایران و مواضعش در خصوص حجاب به عنوان نقطه عطف این ماجرا نام برد.
در دوره رضاشاه اصرار بوده که کشف حجاب یک مقوله توسعهای است و مطلقاً با برهنگی در تضاد است، و تلاش میشود که بیحجابی به فحشا تعبیر نشود. ولی در دوره فرح و پهلوی دوم در دهه چهل و پنجاه، برهنگی ترویج میشود. جشن هنر شیراز، بخشی فیلمها و سریالها و مجلات عمدتاً برهنگی را ترویج میدهند. یعنی دقیقاً چیزی که در دوره رضاشاه از آن پرهیز میشد. بیحجابی در دوره فرح پهلوی معادل سکس و برهنگی میشود و هنر به تعبیر رضا براهنی مساوی میشود با «انحنای مواج اندامها». این فضای سکسی در سالهای پایانی دوره پهلوی دوم، که از آن به «کشف حجاب دوم» تعبیر میکنم، اوج میگیرد. و همین امر یکی از علل اصلی انقلاب اسلامی است، یعنی واکنش مردم به افراط در بیحجابی رژیم.
مساله حجاب نه تنها صرفا مربوط به خانم ها نیست بلکه طبق آیات و احادیث این حجاب به آقایان نیز مربوط می شود اما چه شده که در پس پرده کمپین های حمایت از آزادی حجاب آقایان نقش پررنگ تری دارند؟
صحبت کردن با روانشناسانی که به عدالت نظر بدهند کافی است تا با ضرورت و لزوم حجاب در جامعه آشنا شویم. ریشه بسیاری از معظلات اجتماعی مانند شک و تردید و طلاق های عاطفی و محضری و بالا رفتن سن ازدواج و روابط و فرزندان نا مشروع و بلوغ زودرس و .... همگی از پدیده هایی هستند که ارتباطشان با مقوله حجاب برای همگان قابل فهم است. اما چه باید کرد؟
به نظر من اساسا، حجاب یک مساله اجتماعی است و وقتی افراد در سطح اجتماع و جامعه حضور پیدا می کنند می بایستی یک سری ضوابط یا مقررات را به صورتی خودجوش رعایت کنند. این خودجوش بودن به معنی این است که این قوانین به درستی مطرح شوند و لزوم رعایت این قوانین برای همگان به درستی شرح داده شود.
موضوع حجاب که از اصول دین اسلام بالاتر نیست!! در کدامیک از اصول دین در ایران اسلامی اجبار وجود داشته است؟ آیا ما در زمینه اصول دین مثل خواندن نماز یا گرفتن روزه اجبار داریم؟ تا کنون شنیده اید مغازه ای را موقع اقامه اذان به زور بسته باشند تا برای نماز خواندن به محلی مانند مصلی یا مسجد برود؟؟؟ ابدا من که نشنیده ام.
پس اجبار هم اگر وجود داشته باشد از سمت متولیان دین نیست. مقوله هایی به نام امنیت روانی و امنیت اجتماعی موضوعاتی هستند که به نیروی انتظامی ارجاع داده شده اند آن هم در روزهای پایانی دولت اصلاحات که در ابتدای دولت احمدی نژاد این موضوع تحت عنوان گشت ارشاد به اجرا در آمد.
در ابتدای انقلاب که گروه ها و احزاب در حال فعالیت بودند افرادی تندرو در حوزه مساله حجاب و خرده فرهنگ های مرتبط با این موضوع ورودی رادیکال داشتند به طوری که شنیده ایم کسی تارهای مویش بیرون بوده پونز در پیشانی اش فرو می کردند یا آستین کوتاه را رنگ می کردند یا اقدامات تند و عجیبی از این دست در صورتی که همین افراد بودند که انقلاب اسلامی را با حضور خود در راهپیمایی ها به پیروزی رساندند. انقلاب ایران تنها انقلاب دنیاست که در پیروزی اش تمام اقشار جامعه از تمام طبقات اجتماعی نقش داشتند.
پس چه شد که پس از انقلاب اینگونه رفتار رادیکالی را شاهد بودیم؟
چه کسانی پشت این اقدامات بودند؟
ممنوع الکار کردن فردین و ملک مطیعی و ... طبق دستور چه کسانی انجام شد؟
چه افرادی با پوشیدن لباس انقلابی ها سعی در ایجاد چنین شکافی بین مردم داشتند؟
چرا با این اقدامات رادیکال به اسم "انقلابی" انجام میشد در صورتی که مشخص بود آثار این اقدامات به ضرر انقلاب است؟
چه کسانی پیگیر ممنوعیت استفاده از ویدئو یا ماهواره بود؟
اعتراض به قانون گذاری در حوزه حجاب مانند این است که به قانون گذاری در زمینه ترافیک اعتراض کنیم.
مثلا بگوییم چرا اینجا چراغ قرمز است؟ توقف اجباری نمیخوایم نمیخوایم!!!
در بعد اجتماعی و به منظور کنترل رفت و آمد های ترافیکی ناچارا چراغ قرمز تعبیه شده که این موضوع هم به نفع کلیت جامعه است. هیچ انسانی از دعوای دو خانم در اتوبوس نباید خوشحال باشه، نباید از این دعوا بهره برداری کنه به نفع خودش، فقط باید یه نفس عمیق بکشه و فکر کنه به این که چی شد ما اینجوری شدیم؟؟؟
روزهایی رو یادم میاد که دخترها می گفتند یعنی خدا به خاطر چهارتا تار موی ما که بیرونه مارو میبره جهنم؟ یا مارو از موهامون آویزون میکنه؟؟؟
امروز اما بعد از گذشت سی سال می بینیم که دیگه فقط چهارتا تار مو بیرون نیست، آش انقدرا شور شده که خیلی از خانواده های غیر مذهبی هم دادشون درومده.
کار دیگه از کم حجابی، بد حجابی یا بی حجابی گذشته،،، الان دیگه تو خیابون ها مانور خودنمایی کردنه. بنظر من اگر گشت ارشادی وجود داره باید با خودنمایی برخورد کنه، خودنمایی از طریق نمایش ماشین، لباس، اندام، یا هر چیزی که بشه اسمش رو خودنمایی گذاشت.
در آخر بخاطر خودمون، بخاطر بچه هامون، بخاطر آینده ی مملکتمون دست از خودنمایی و لجبازی برداریم.
والسلام.