توی این مدتی که توی دانشگاه جدید درس میخوندم، تفاوتهای زیادی بین تدریسیاری اینجا و تدریسیاری توی دانشگاه لیسانسم دیدم. میخواستم این تفاوتها رو با شما هم به اشتراک بذارم شاید براتون جالب باشه.
اول میخوام راجع به مشکلاتی که توی تدریسیاری توی امیرکبیر شاهدش بودم بگم و راهحلهای احتمالی که اینجا دیدم.
توی امیرکبیر، معمولا کسی که با استاد یا تدریسیارهای قدیمی اون درس «دوستتر» بود به عنوان تدریسیار انتخاب میشد. معمولا هیچجا به صورت واضح و شفاف اطلاعیههای جذب تدریسیار رو اعلام نمیکردن. به این طریق یکی از اتفاقاتی که میافتاد این بود که خیلیها اصلا از بعضی از موقعیتهای تدریسیاری با خبر نمیشدن. اما اینجا تمام موقعیتهای تدریسیاری در سایت قرار میگیره و شما مثل هر موقعیت دیگهای براش «اپلای» میکنید.
مشکل عادلانه نبودن روند انتخاب تدریسیاران اما اینجا هم به صورت کامل برطرف نشده. یعنی اگه مثلا شما به عنوان تدریسیار یک درس انتخاب نشدید، میتونید به استاد درس درباره این موضوع اطلاع بدید و اون شما رو در نظر میگیره. اما حداقل مزیت این روش این هست که همه از موقعیتهای تدریسیاری باخبر میشن.
توی امیرکبیر، معمولا مزایایی برای تدریسیار وجود نداشت. به غیر از چندتا توصیهنامه از استاد برای اپلای که بعضا هم در اون خلف وعده رخ میداد. یعنی استاد به دانشجویی قول توصیهنامه میداد، اما وقتش که میشد خلف وعده میکرد و میگفت به دلایلی من توصیه نامه نمیدم. همچنین در اکثر موارد دانشجویانی که تدریسیار میشدن بیشتر برای پیشرفت سطح علمی دانشگاه و کمک به دانشجویان تدریسیار میشدن. دانشجویان تحصیلات تکمیلی، مبلغ اندکی بابت تدریسیاری دریافت میکردن که این مورد برای دانشجویان کارشناسی وجود نداشت.
اما در اینجا حقوق نسبتا خوبی برای تدریسیاری درنظر گرفته شده. حتی تدریسیاران بیمهی کاملتری نسبت به دانشجویان دیگر دارند. ساعتهای کاری تدریسیارا خیلی دقیق معلوم شده (مثلا ۶۰ ساعت در ماه). در صورتی که کار تدریسیار بیشتر از ۶۰ ساعت باشه میتونه به استاد درس اطلاع بده و درخواست کنه که حقوق بیشتری براش پرداخت کنه. توصیهنامه در اینجا خیلی محلی از اعراب نداره. چون معمولا درسایی که تدریسیارش میشین خیلی ربطی به تحقیقاتون نداره و بیشتر جنبهی درآمدش مدنظر هست تا آینده شغلی.
یکی از چیزایی که خیلی توی امیرکبیر آزاردهنده بود، ارتباط تدریسیاران با «بعضی» از دانشجوها بود که باعث میشد اونا نمره بهتری بگیرن یا پروژه و تمریناشون رو به فرد خاصی تحویل بدن و .... توی اینجا و حداقل این درسی که من تدریسیارش هستم، استاد تعیین میکنه که شما برگهی چه افرادی رو تصحیح کنید. و چون تعداد تدریسیارا خیلی زیاده (حدودا ۱۰ نفر) و تعداد دانشجوها خیلی خیلی زیاده (حدودا ۲۰۰ - ۳۰۰ نفر) احتمال اینکه برگه یه فرد خاص همیشه دست یک تدریسیار خاص بیفته خیلی کمه. بخاطر همین جلوی این مشکل تا حد خوبی گرفته میشه.
اینم شاید یه جورایی به مورد بالایی مربوط باشه. مشکل دیگه تدریسیاری تو امیرکبیر این بود که معمولا یه تعدادی برگه به هر تدریسیار میدادن میگفتن که صفر تا صد این برگهها با تو هست. هیچ توضیح دیگهای هم معمولا درباره نحوه تصحیح برگهها یا جوابهای مختلف تمرین داده نمیشد. و اینجوری میشد که هرکدوم از تدریسیارا برگه رو یه جوری تصحیح میکرد و یک ناسازگاری بسیار فجیعی بین برگهها بهوجود میومد که خیلی بد بود.
اما اینجا استاد درس وقت خیلی زیادی میذاره تا راهنمای تصحیح کاملی برای هر تمرین درست کنه. بعد چون که حقوقی که برای تصحیح تمرینات پرداخت میشه مبلغ قابل توجهی هست، توسعهی سیستمهای خودکار برای تصحیح چیزی هست که بهصرفه هست. و مثلا توی این درسی که من تدریسیارش هستم از ۵ تا تمرین ۳ تمرین به صورت اتوماتیک تصحیح میشه. نکتهی دیگری هم که اینجا وجود داره اینه که هر دانشجو سوالات مشخصی از تمرین رو تصحیح میکنه تا برای همه یکسان تصحیح شده باشه.
حالا این همه از بدی تدریسیاری ایران گفتم، یکی از خوبیهاش رو هم بگم. یکی از خوبیهای تدریسیاری در امیرکبیر این بود که معمولا خیلی آدمهای دلسوز بیشتری وجود داشت. یعنی اکثر کسایی که اینجا تیای میشن هیچ دغدغهی فرد موردنظر و اینکه چقدر دانشجوها یاد میگیرن رو ندارن. بیشتر انگیزهاشون مالی هست و اینکه توی همون ساعتی که براشون تعیین شده کار رو انجام بدن و خلاص ولی توی امیرکبیر بیشتر تدریسیارا دوست داشتن که بچهها بیشتر یادبگیرن و پروژههای باحالتر انجام بدن.
اگه به نظرتون این متن خیلی عادلانه نیست و توی بخشهاییش زیادهروی شده، خوشحال میشم نظرتون رو توی کامنتها بگین.