فاطمه
فاطمه
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

دو هزار و بیست و آنچه گذشت...

دقیقا یادمه که 25 دسامبر 2019، جلوی کلیسای سرکیس مقدس یه عکس با یه لبخند پهن گرفتم؛ به درخت کریسمس نگاه کردم و چند دقیقه بعد، روی نیمکت های کلیسا نشسته بودم و داشتم 2019 رو مرور می کردم. اما امسال نه تنها کلیسایی در کار نبود، بلکه اصلا فراموش کرده بودم که فردا سال تمومه...

دو هزار و بیست برای من خیلی خیلی متفاوت و جذاب بود؛ برای منی که یه آدم واقعا درون گرای نسبتا برون گرام، این فرصت خیلی خوبی بود. بعد از 4 ماه دانشگاه رفتن و معاشرت با یه عالمه آدم، به شدت نیاز داشتم که پناه ببرم به خودم و حالا، دقیقا 8 ماهه که در خودمم :)

اولش اینطوری نبودا، برام با "دنبال کار گشتن" شروع شد. هر روز میرفتم و میومدم تا ببینم میتونم یه کار برای یه دانشجوی سال اولی پیدا کنم یا نه... و همون وسط، دیدم اِ، امتحانای دانشگاه توی راهن... و اینطوری بود که بچه درس خون دبیرستان شد دانشجوی فراموشکار... بعدشم که یه هفته برگشتم خونه مامان اینا رو ببینم و به محض اینکه برگشتم تا ترم 2 رو (این دفعه پرقدرت، خدا میدونه چقدر بابت ترم 1 خودمو سرزنش کردم) شروع کنم، دوباره مرجوع شدم به خونه...

ترم 2 رو با موفقیت داشتم سپری می کردم که با خودم گفتم، ای بابا چقدر در زمینه زبان از خودم عقبم... و شروع کردم زبانامو خوندم (یه چندزبانه داره اینو مینویسه ㅅㅅ) خلاصه که برنامه چیدم و این رشد اول :) (تا پایان سال این روند رو حفظ کردم و یه زبان دیگه رو هم شروع کردم)

بعدش در ارتباط با یکی از دوستای فوق العادم، متوجه شدم که برنامه ای که خیلی وقته توی گوشیم نصبه و تا حالا یه بارم بهش سر نزدم، برنامه ای هست که میشه باهاش به دنیایی از پادکست دسترسی پیدا کرد (castbox) و اینم شد آغازی بر رشد دوم :)

من همیشه یه bookworm بودم و بعد از این بازگشت به خونه، دیگه یه کرم کتاب باقی نموندم، بلکه شدم موریانه ^^ کتابخونم منفجر شد و مجبور شدم برم سراغ یه کتابخونه جدید، اینم رشد حساب میکنم :)

کار ترجمه دورکاری رو جدی تر پی گرفتم و این شد یه منبع درآمد، اینم چهارمیش :)

دیگه بگم، یه عالمه دوست مجازی بشدت مثبت پیدا کردم که باعث شدم به خیلی چیزا دوباره فکر کنم

راستی اینم بگم که ترم 3 دانشگاه هم آغاز و تموم شد و من این ترم، ترم 1 رو تکرار کردم :))) مشکلی نیست البته، چون جبران میکنم :)))

راستش اگه ازم بپرسن یکی از مفید ترین و full progress ترین سال های عمرمو نام ببرم، احتمالا اون 2020 باشه... خیلی اشک ریختم، خیلی ناامید شدم، خیلی با خودم گفتم بابا این دیگه چه وضعشه...

ولی الان، واقعا حس خوبی بهش دارم

2021، یه قول همین اول بهت میدم تا سال دیگه بیام ببینم چقدر موفق بودم

قول میدم اینقدر workaholic نباشم و با هدف کار، زندگی نکنم...

قول میدم به صلح درونی نسبی برسم و بتونم بین بخش های زندگیم، به تعادل برسم

و قول میدم بیشتر فکر کنم

تو هم قول بده که یکم مهربون تر باشی، خواهش میکنم...

بیست بیست عزیز/ذلیل، جالب و متفاوت بودی

خداحافظ :)

سال نو20212020رشد فردی
نهنگی که میخواد با قلمش اونور اقیانوس رو خلق کنه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید