آقا بالاخره این ویروس مارو ضربه فنی کرد. بعد از کلی دار و دوای خونگی بالاخره مجبور شدم امروز برای درمان سرماخوردگی یا آنفولانزا یا هر ویروس دیگه برم دکتر. هر سال همین جریان هست. اول مدارس و مریضی های جور و واجور. خلاصه یکی دوتا آمپول نوش جان کردم و اومدم خونه.
داروهارو رو آوردم روِش مصرفشو روش بخونم واقعا مریضیم یادم رفت. از بس ماشالا خوش خط نوشته بود(مثلا). یه قرص مکیدنی بود که هر چی سعی کردم روشو بخونم آخر متوجه نشدم که نوشته"مکیدنی". خلاصه قورتش که دادم از بو و طعمی که ته دهنم میداد شک کردم. یه سرچ زدم اسمشو تو اینترنت و فهمیدم که ببببلهههه قرص مکیدنی بوده و تازه فهمیدم رو قرص نوشته بوده مکیدنی🤦♂️
خلاصه ما بعد ۳۰ سال زندگی تو این مملکت دوتا چیزو منطقشو نفهمیدیم. یکی دستخط پزشکان محترم که انگاری دارن اطلاعات سری ارتش آلمان تو جنگ جهانی رو مینویسن و نمیخوان کسی بفهمه چی نوشتن الی خودشون. یکی هم این نسخه پیچ های محترمی که اگه نمیدونستیم بعضیاشون دیپلم هاشونم به زور تک ماده گرفتن، ادعای پزشکی و تخصص هم میکردن(اونم یا این دست خطاشون رو دارو. آخه مکیدنی اینجوری مینویسن؟!🤔)
خلاصه همیشه از سواد کم هم نیست. بعضی وقتا پشت کاری که میکنی منطق نیست. ینی علم دراختیار یک سری آدم کج سواد هست. ینی اگر ازشون بپرسی چرا اینکارو اینجوری انجام میدی خودشم نمیدونه. فقط عادات و رفتارهای هم قشری های خودشو ادامه میدن.
تو همه قشری هم هستن اینجور آدما ولی پزشکی به نظرم مهم تره چون با جون آدما طرفی.