زاده خورشید
زاده خورشید
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

چقدر خواهانشی؟

امروز آخر زنگ از دانش آموزام خواستم تا به سبک همیشگی کلاسام تو این سال های تدریس روی یه برگه هر نظر و پیشنهاد یا انتقادی از کلاس و تدریس دارن بدون ذکر نامشون روی برگه بنویسن. هر سال به صورت دوره ای تو همه کلاسام این کارو میکنم. خیلی این کار کمکم کرد تا اگر ضعفی دارم که خودم حواسم نیست متوجه بشم یا کارهای جدیدی با پیشنهاد بچه ها بکنیم و این کار تو این سالها خیلی کمک کرده که فضا و رابطم با دانش آموزام صمیمی تر و بهتر بشه و کیفیت تدریس بره بالا.

با اینکه به شدت تاکید دارم روی اینکه از هرگونه تعریف و تمجید از من خودداری کنن ولی خب نصف نطرات همیه فقط شامل تعریف و تمجیدن. ولی همون نصف نظرات و انتقادات هم خیلی کاربردی و راهگشان.

امشب داشتم نظراتشون رو میخوندم و فهمیدم شاید 70 درصدشون به وقت استراحت بین کلاسا انتقاد داشتن و تقاضای افزایش ساعات استراحت کلاس رو داشتن. با اینکه تا جایی که زمان اجازه بده استراحت میدم باز از نظر خیلیا باز وقت استراحت زمان بیشتری میخواد. دو سه نفرم این وسطا گفته بودن که اگر بشه روزهایی که ساعت اول کلاس داریم کلا تدریس صورت نگیره و اساتید بخوابن😁

خلاصه مشغول خوندن نظرات بودم که به این فکر فرو رفتم که ما ایرانیا شاید یکم تو این سالها به خاطر مشکلات اقتصادی و تضادهایی که روزانه شاهدشیم و دیدن افرادی که به خاطر رانت و فسادهای اقتصادی بدون هیچ تلاشِ مفیدی به درآمدهای کلان رسیدن، از تلاش و کار زیاد فراری هستیم. یعنی یه جورایی دیگه راهِ خوشبختی و سعادت و موفقیت رو در تلاش کردن نمیبینیم. در صورتی که اکثر کشورهای جهان اول و حتی در حال توسعه به معنای واقعی کلمه در حال کارِ سخت و تلاش هستند و این شاید یکی از مهم ترین دلایل موفقیتشون بوده و هست.

بنده به شخصه شاهد این بودم که افراد به کررات به این تلاش کشورهای دیگه و موفقیت هاشون اشاره میکنن ولی متاسفانه نوبت که به خودشون میرسه به انواع و اقسام بهانه ها متوسل میشن تا کم کاری خودشون رو تمام و کمال گردن شرایط موجود بیاندازن.

من هیچوقت منکر شرایط خاصِ کشورمون نبودم ولی واقعا این حجم از کمک کاری رو نمیتونم تماما به گردن این شرایط بندازم. شاید بعضیامون دچار یه لمس شدگی خاص شدیم و به این شرایط عادت کردیم و حتی یه جورایی ته دلمون علاقه ای به تغییرش نداریم و به شرایط موجود راضی هستیم.

شرایط از نظر من زمانی تغییر میکنن که از ته دلت بخوای تغییرشون بدی. اگر این احساس شدیدِ نیاز به تغییر در درونت نباشه هیچ وقت تغییر نخواهی کرد. و بدون شوخی باید در حد جنون براش تلاش کنی.

من عمیقا به این باور دارم که این کشور و شرایطش با خواستن های فردی و تغییرات فردی تغییر خواهد کرد. هر کدوممون باید از خودش تغییر رو شروع کنه و نتیجه این تغییر شاید خودش نشونه ای باشه برای افراد دیگه که میشه تغییر کرد و ارزش تلاش و کوشش دوباره معنا پیدا خواهد کرد.

خلاصه که امیدوارم بتونم این ارزش ها رو در حد توانم به دانش آموزام یاد بدم. اونم فقط زمانی موثره که تاثیر این تلاش رو تو رفتار من ببینن و باور پیدا کنن.

امیدوارم همه یه روزی به جایی برسن که ارزش تغییر فردی در تغییر جامعه رو بفهمن.




تغییرتلاشمدرسهدانش آموزمعلم
زندگی روی کاغذ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید