تا پیش از اینکه فضای مجازی بخش زیادی از وقت ما نوجوانها را به خودش اختصاص بدهند، روزهایی بود که بیشترین استفاده ما از اینترنت به سرچ در گوگل بسنده میشد. اما رفته رفته پای دنیای مجازی به زندگیهایمان باز شد، دیگر علاوه بر تحقیقهای علمی، سرگرمی و اوقات فراغتمان هم در این فضا سپری میشود.
بسترهای مختلف اینترنتی که هر کدام به نوعی ما را سرگرم افکتها و جلوههای خودشون کردند و کار به جایی رسید که امروز خیلی از نوجوانها از فعالان و شهرت یافتههای دنیای مجازی هستند. کاربران نوجوانی که با ارائه محتواهای گوناگون توجه مخاطبان به خصوص هم صنفیهای خودشان را جلب کردند.
۶۷۷ هزار دنبال کننده بیش از ۷۰ تا فن پیج ۲ میلیون و ۵۹۹ هزار و ۲۴۵ بازدید یکی از پستها و غیره اینها اعداد و ارقامی هستند که نشان میدهند این کاربران تبدیل به الگوهای رفتاری در دنیای مجازی شدند.
برخی از این چهرههای مجازی علم و هنرشان را به نمایش میذارند و مخاطبان را با به اشتراک گذاشتن مهارت هاشون جذب میکنند و از طریق فروش محصولات شون به همراه آموزشها و تبلیغاتی که انجام میدهند درآمدزایی میکنند. اما... بعضی از چهرههای مجازی هم صرفاً با انتشار محتواهای به اصطلاح زرد روز به روز طرفداران بیشتری پیدا میکنند. شاید پستهایی از این کاربران نوجوان در بین پستهای اکسپلور اینستاگرام یا در فضای لاکی و تیک تاک یا قدیمتر ها در فیسبوک دیده باشید. پستهایی که عمدتاً با چاشنی طنز و جلوههای بصری همراه هستند.
مدل لباس پوشیدن، نشان دادن زندگی بدون دغدغه، ترویج روابط دختر و پسر بدون چارچوبهای مشخص، عادیسازی برخی از صحبتها و رفتارهای ناپسند و... اینها همه الگوهایی هستند که سبک زندگی ما را خواهناخواه تحت تأثیر قرار میدهد.
خطر پر بازدیدتر شدن محتوای های این کاربران آنجایی پررنگتر میشود که ذائقه مخاطب را از محتواهای ارزشی به سمت محتواهای بیارزشی تغییر میدهند که، خوشی بدون تلاش، زندگی بی دغدغه و پرداختن به روزمرگیهای گذرا را ترویج میکند.
پی نوشت: بالاخره دوره نوجوانی است و میل به دیده شدن، اشتیاق به مستقل بودن و درآمد داشتن. نوجوانی است و دنبال هیجان و چالش بودن. اما باید گفت چه خیال خامی است اگر با نگاه به این کاربران، قید تلاش و کسب مهارت را بزنیم و دل خوش کنیم به پول درآوردن با استوری های طنز و پستهای به اصطلاح سس ماستی! درآمدزایی اینجور پیچها بسته به شهرت آنهاست. همان طور که میتوان سریع به شهرت مجازی دست یافت، ممکن است سریع هم آن را از دست بدهیم.
چیدن مسیر زندگی بر اساس هویت مجازی همان قدر اشتباه است که رها کردن و نادیده گرفتن این جور الگوها توسط نهاد های نظارتی فرهنگی. پیشنهاد من این است که در این دوره لذت بخش مملو از کشف نوجوانی بپردازیم به تولید محتواهای ارزشمند :)
✍️ ساجده صداقت | مدال آور المپیاد سواد رسانه ای