آیا دین با پیشرفت علم در تضاد است؟؟؟
این سوالی که چند روز ذهن منو درگیر کرده ، در تاریخ که سیر میکنیم متوجه میشویم که در آندلس ( اوج تمدن اعراب ) کشفیات بزرگی در نجوم و ریاضیات و پزشکی انجام شده که با گسترش دین از شدت این کشفیات کاسته شده و بعد از مدتی کاملا از بین رفت و کانون پیشرفت علم به اروپاییان مسیحی رسید .
در آن هنگام نیز با گسترش مسیحیت و از همه مهم تر دستگاه تفتیش عقاید باز از شدت پیشرفت علم کاسته شد . با وجود این وقایع آیا دین مانع پیشرفت علم است؟؟؟!!!
تحلیل و پاسخ خودم نسبت ب این سوال این است :
علم یعنی چیزی که با حواس پنچگانه قابل درک باشد . یعنی باید آن را ببینیم ، بشنویم یا لمس کنیم و غیره . به نظر من این ضعف بزرگ علم است که پدیده ها را محدود میکند .
بعضی وقتا با محدود کردن یک پدیده ممکن ماهیت واقعی خود را از دست بدهد و به کلی راه پیشرفت علم را تغیر دهد .
با یک مثال قضیه رو توضیح میدهم.
در گذشته برعکس امروز بشر چیزی در مورد پرتو x یا گاما یا غیره نمیدانست . آیا میتوان گفت که کلا وجود نداشتند؟؟ مسلما خیر زیرا با گسترش علم به وجود آنها پی بردیم .
طبق همین فرمول ممکن پدیده هایی باشند که با علم امروزی توضیحی برای آن نتوانیم ارائه بدهیم می توانیم بگیم کلا وجود ندارند؟؟؟!!!
از طرفی دین دو شاخه است . علم الهی و غیر الهی
تکلیف دین غیرالهی که مشخص است . ارزشی ندارد
اما دین الهی فرق میکند . اول اینکه نباید آنرا تحت الفظی ترجمه و تفسیر کرد زیرا ممکن است کنایه از یک اتفاق یا یک پدیده باشد که ترجمه تحت الفظی به آن لطمه وارد میکند .
برای درک بهتر این موضوع پیشنهاد میکنم نوشته ی " ساعت کیهانی یا زمینی " را مطالعه بفرمایید .
خوشحال میشم نظرتون رو در مورد این نوشته بگید :)