پیدایش تکنولوژیهای ارتباطی نوین در دو دهه گذشته، تحولات گستردهای را در ابعاد مختلف زندگی انسان پدید آوردهاند. ورود رسانههای جدید رقمزننده عصر جدید همگرایی رسانهای است. همگرایی درهمآمیختن رسانههای قدیمی ( مجلات، روزنامهها، تلویزیون، و رادیو ) با رسانههای جدید ( کامپیوتر و اینترنت ) برای رساندن محتوا است. اساس این توسعه رقمی شدن ( دیجیتالی شدن ) سیستمهای تولید است که محتوا را قادر به سیر در میان مرزهای رسانهای میکند. تصویر تلویزیون و صدای تلویزیون میتواند بر روی شبکه اینترنت پخش شود و صدای تلویزیون بارها از طریق رادیو پخش شده است.
محققان رسانه اغلب همگرایی را از یک سو به عنوان ادغام در سیستمهای اطلاعاتی، ارتباطات دوربرد، و تکنولوژیهای رسانهای بیان میکنند و از سوی دیگر به عنوان همگرایی اجتماعی و فرهنگی.
همانطور که جنکینز بیان کرده است، ظاهراً اولین بار دو سلا پول ( Pool, 1983: 23) در آنچه او آن را « همگرایی مدلها » عنوان کرده است، همگرایی را به عنوان « نیروی تغییر » در صنعت رسانهای مطرح کرد. (Jenkins, 2006: 10)
لوسی کونگ (Lucy kung ) همگرایی را مفهوم مبهم و در عین حال تأثیرگذار در حوزه رسانه معرفی میکند که هرچند تعریف هدفمند و مورد توافقی از آنچه قرار است رخ دهد وجود ندارد، اما سه رویکرد در زمینه تفسیر این پدیده میتوان یافت:
همگرایی در بستر توزیع: تعاریف مبتنی بر شبکه را ارائه میدهد که متوجه بخش مخابراتی است. این رویکرد به زیرساختهای فناوری انتقال دیجیتال توجه دارد و همگرایی را زمانی میداند که همه شبکهها ( پخش، ماهواره، کابلی، و تلفنی ) قادر به ارائه خدمات گوناگون ( رادیو، تلویزیون، خدمات تلفنی، و داده ) باشند.
همگرایی ابزارها: تعاریف مبتنی بر محصول و خدمات را معرفی میکند؛ یک ابزار اطلاعاتی چند منظوره که کارکرد بخشهای همگرا را با هم ترکیب میکند.
همگرایی صنایع: تعاریف این رویکرد مبتنی بر بخشهای صنعت است که در نتیجه ترکیب محتواها با فناوریهای مختلف به بخشهای جدید رسانهای و ارتباطی منجر خواهد شد ( کونگ، 1389: 150).
جنکینز بیان میکند که همگرایی در چند سطح اتفاق میافتد: 1. همگرایی فناورانه، 2. همگرایی اقتصادی، 3. همگرایی اجتماعی، 4. همگرایی جهانی، و 5. همگرایی فرهنگی(Jenkins, 2001: 93).
بنابراین، هرچند بسیاری از نظریهپردازان همگرایی را امری مربوط به فناوری میدانند که از تغییرات فناوری به وجود آمده است و جریان محتوا را در قالبهای مختلف رسانهای هموار ساخته و قالبهای همگرای جدید را به وجود آورده است و لذا دیگر تغییرات را در پی این تغییرات فناوری ارزیابی میکنند(Huang and Hider, 2007)، اما اصطلاح همگرایی رسانهای چیزی بیش از تحول فناوری است و شامل تغییراتی میشود که نمیتوان آنها را صرفاً فناورانه ارزیابی کرد. باید تغییرات در الگوی مالکیت رسانهها، تغییرات در مصرف رسانهای مخاطبان، تغییرات فرهنگ و مشارکت مخاطبان، و همگرایی بین تولیدکننده و مصرفکننده از موارد مشمول تعریف همگرایی رسانهای به حساب آیند. منظور از همگرایی این است:
جریان محتوا در طول پلتفرمهای مختلف رسانهای: موبایل نمونه بارز آن است. در اینجا استفاده رادیو و تلویزیون از سیستمهای پیام کوتاه، روزنامهها، وبلاگها و وبسایتها؛ ورود همه قالبهای رسانهای به اینترنت؛ و استفاده از مطالب تولیدی کاربران در رسانههای بزرگ را میتوان نام برد.
همکاری بین صنایع مختلف رسانهای: که منجر به تشکیل شرکتهای بزرگ رسانهای همگرا شده است.
رفتار مهاجرتی مخاطبان رسانه: مخاطبان برای یافتن تجربههای جدید سرگرمی تقریباً بین همه انواع رسانهها رفتوآمد میکنند(Jenkins, 2006: 3).
به این ترتیب، همگرایی رسانهای تحولی اساسی است که فضای صنعت رسانه را در قرن حاضر تحت تأثیر خود قرار داده است و موجب تحول در فناوریهای رسانهای، سازمانهای رسانهای، کار حرفهای رسانهای، و مخاطبان رسانهها شده است.
منبع: مقاله تلویزیون و فرهنگ همگرایی رسانهای؛ حسن بشیر و احمد کوهی؛ 1391.