در این مقاله می خواهم مهم ترین چالش های راه اندازی کسب و کار رو در بابیروش با عنوان ریسک عملکردی یا ریسکی که ناشی از عملکرد ما در انتخاب هامون برای ما پیش میاد و یک بحران در انتخاب و شروع کار هست رو با مثالهایی مطرح کنم .
شما به عنوان کسی که قصد بیزینس دارید یکی از نگرانی هاتون و دغدغه هاتون اینه که چطور می‌تونم ریسک عملکردی خودم رو از بین ببرم یا کم بکنم، البته هیچ وقت در هیچ چیزی ریسک صفر نمیشه اما همیشه به سمت کم شدن حرکت می کنه و قسمت‌هایی از این ریسک مربوط به عملکرد شماست ، فرد نگران این هستش که عملکرد خودش در انتخاب‌هاش به اون ضرر بزنه !
یکی از مسایلی که در تجارت افراد در شروع بحث تجارت درگیر این ریسک هستند اینکه چه محصولی انتخاب کنن؟ و آیا این محصول که دارم انتخاب میکنم برای شروع این کار، آیا می‌تواند محصول خوبی باشد یا نه؟ آیا محصول بهتری نمی‌توانستم انتخاب کنم؟ آیا بعدا نسبت به این انتخاب پشیمان نمی‌شوم ؟
این سوالاتی که پیش میاد دیدگاه بسیار نگران کننده ای ست و بعضا تبدیل میشه به یک وسواس ، یعنی ریسک‌های عملکردی موجب این میشه که در افرادی که ایده‌آل طلب هستند از شروع یک کسب و کار بترسند و انجام ندهند، چون به محض این که درگیر این ریسک عملکردی خودشون میشن به دنبال ریسک صفر هستند! و هیچ وقت براشون اتفاق نمیفته ، به دنبال این هستن که یک عملکردی رو با پارامتر صددرصد انجام بدن، یعنی یه کار کاملا ایده‌آل شروع کنن.
چالش های راه اندازی کسب و کار
انتخاب محصول یا انتخاب کاری که می‌خواین شروع کنید و حتی انتخاب سرویسی که قصد دارید از ما بخرید یا با ما کار کنید، این‌ها همه انتخاب‌های ریسک های عملکردی هستند، چون وابسته به عملکرد شما در شروع کار است.
نمی‌توانیم هیچ وقت بگیم محصولی خوب هست و یا محصولی بد هست! همه ی محصولات در بازار امروز مشتریان خودشون رو پیدا کردند ، و چطور می‌تونیم در مورد چیزی که امروز در بازار امروز در حال معامله هست بگیم که این محصول ، محصول بدی ست ؟!
پس شما اگر هر چیزی رو شروع کنید می‌تونید الان نتیجه بگیرید اما شروطی داره !
چه چیزهایی موجب میشه که عملکرد ما در یک موضوع بهتر میشه یا ضعیف‌تر میشه؟
عملکردها در طی زمان، یعنی یک محصولی که بخواین انتخاب کنید وابسته به این هستش که شما علایقتون ، منطقه‌ی محل سکونتتون، تجربیاتتون، امکانات پرتفولیو یا منابعی که در اطرافتون وجود داره ، استعدادهای درونیتون، همه‌ی این‌ها در اون جهت باشه!
اگر در اون جهت یا مسیر نباشه ، شما قطعا به راحتی نمی‌تونید این ریسک رو کاهش بدید ، اما اگر همه در یک جهت باشن چی میشه ؟ برای جواب به این سوال مثالی میزنم: یه وقتی صحبت می‌کردم با یکی از دوستان، می‌گفت فلانی تو این همه کار می‌کنی، تلاش می‌کنی، میری ،میای، خسته نمیشی؟! و چرا چنین ریسکهایی در کارت می‌پذیری؟! مثلا یک برنامه‌ی تغییرات شدید در زندگی شروع می‌کنی و این رو به عنوان یک ریسک می‌پذیری و وارد جریانش میشی که ریسک رو انجام بدی؟
در جواب میگفتم به خاطر اینکه تمام اطرافیانم رو نگاه میکنم، اطراف خودم نگاه میکنم، احساس درونیمو نگاه میکنم، استعدادها و تجربیاتی که تا الان بدست آوردم رو نگاه میکنم، و می‌بینم امروز این مسیری که دارم انتخاب میکنم در جهتش هست و دقیقا اون چیزی که می‌خوام داره اتفاق میفته و نمی‌تونم روش ضرر کنم .
در جهت فرکانست باش!
وقتی یه چیزی در جهت ما و در جهت فرکانس ما هست ، عملا عملکرد ما هم در اون جهت حرکت می‌کنه. مثل قایق سواری که در جهت آب داره قایق سواری می‌کنه و داره با موج و با جریان آب پارو می‌زنه، این خودش منجر میشه که عملکرد من موجب ناآرامی یا تشدید وضعیت نشه .
مثلا یک قایقران رو نگاه کنید اگر با یک تنش و شتاب بسیار زیادی بیاد و در موضوع شروع کنه به پارو زدن بر روی آب، موجب این میشه که آب به اطراف پرت بشه و خودش هم جلو نره ، چون در جهت فرکانس حرکت نمی‌کنه !
پس عملکرد اون دقیقا مانع از این میشه که بتونه به هدفش برسد.
اما اگر یک نفر در جهت عملکرد فرکانس خودش حرکت کنه ، دقیقا منجر به این می شود که با قایق و با آرامش به سمت جلو حرکت کنه، به عنوان مثال یک نفر سوار بر تابی میشه، عملکرد این فرد اگر اشتباه باشه از تاب پرت میشه و میفته، اما چه چیزی می‌تونه این عملکرد درست رو ایجاد کنه ؟
جواب: دقیقا در جهت موج تاب حرکت کنه ، یعنی اگر این فرد بدنش رو به جای اینکه به سمت جلو عقب ، به چپ و راست حرکت بده ، موجب میشه از تاب پرت بشه. ولی اگر در جهت فرکانسی که داره حرکت می‌کنه، حرکت موجش رو همزمان و آرام کنه ، یعنی بدون تشنج، بدون اضطراب پیش بره با هر حرکتش به سمت بالا و به سمت اوج حرکت می‌کنه.
حرفای طلایی)
زندگی ما هم همینه ، ریسک عملکردی انسان هیچ‌وقت صفر نمیشه! هیچ وقت ما بدون خطا نمیشیم!
اما یک چیزی رو در زندگیمون باید بپذیریم! اینکه به عنوان یک انسان خطا جزیی از سیستم ما هستش!
همیشه کارها رو با مشورت ، با مدیریت، با کسانی که خبره‌ی این کار هستن انجام بدیم.
همیشه خودمون رو در یک کار استاد نبینیم! غرور و کبر یکی از عواملی هست که ریسک عملکری شما به شدت بالا میره !
اما باورهای خودتون رو بدونید ،اون موج و فرکانس خودتون رو بشناسید، و در اون جهت برید.
وقتی یک موضوع یا یک محصولی یا یک انتخابی انجام میدید ،در موردش صحبت می‌کنید، و خودتون و درونتون به این نتیجه میرسه که این انتخاب، درست در جهت فرکانس من هستش، پس شروع کنیم به انجام دادن و برای خودتون وسواس ایجاد نکنید تا بتونید مداوم رشد کنید.
توجه)
شما نمی‌تونید به عنوان یک فردی که داره تجارت می‌کنه با این وسواس‌ها ،حرکت‌ها و عملکردهای خودتون رو متوقف کنید، اگر بخواهید ریسک عملکردی صفر داشته باشید باید در یک جا ساکن باشید و این مرگ بیزینس شماست، مرگ رشد کردن یا ترقی، مرگ هرچیزی که فکرشو کنید! پس شما به سمت سقوط حرکت می‌کنید، چون دنیا در حال رشد کردن هست و عملکردهای دنیا با تمام ریسکهایی که داره پیش میره .
در یک بازی شطرنج شما نمی‌توانید بایستید، باید عملکرد خودتون داشته باشین ،و هر عملکرد ریسک خودش رو داره ،اما با آرامش و با احتیاط پیش برید، و شما قطعا به این روش خیلی بهتر نتیجه می‌گیرید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و دقیق تر به سایت بابیروش مراجعه کنید...
https://babirush.com/the-important-challenges-of-starting-a-business/
