لیزا ماری پرسلی خواننده و ترانهسرایی بود که در ممفیس به دنیا آمد و به عنوان تنها فرزند الویس و پریسیلا پرسلی در گریسلند بزرگ شد. او در طول دوران موسیقی خود سه آلبوم استودیویی منتشر کرد—To Whom It May Concern، Now What و Storm & Grace که اولین آلبوم او به درجه طلایی رسید. لیزا ماری در ژانویه ۲۰۲۳ درگذشت.
رایلی کیو بازیگری نامزد جوایز امی، گلدن گلوب، و اسپیریت ایندپندنت است. او به خاطر نقشآفرینی در Daisy Jones & the Six، Zola و دیگر آثار شناخته شده است. او همچنین فیلم War Pony (۲۰۲۲) را کارگردانی کرد که جایزه Caméra d’Or برای بهترین فیلم اول را در جشنواره کن دریافت کرد و با جینا گمل شرکت تولیدی Felix Culpa را بنیانگذاری کرد. او بزرگترین دختر لیزا ماری پرسلی و تنها متولی گریسلند است
در کتابی خارقالعاده و یکتنه، که خاطرات زندگیاش برای اولین بار بازگو میشود، لیزا ماری پریسلی با همراهی دخترش، ریلای کیو، داستان زندگیاش را روایت میکند.
در سال ۲۰۲۲، لیزا ماری پریسلی از دخترش خواست تا به او در تکمیل کتابی که سالها در ذهنش داشت، کمک کند.
یک ماه بعد، لیزا ماری از دنیا رفت و جهان دیگر هرگز نمیتوانست داستان زندگی او را از زبان خودش بشنود، نمیتوانست زنی پرشور، شاد، مهربان و پیچیدهای که ریلای دوست داشت و اکنون برایش سوگوار بود، بشناسد.
ریلا نوارهای صوتی که مادرش برای این کتاب ضبط کرده بود را برداشت، در رختخوابش دراز کشید و گوش داد. داستانهایی که مادرش تعریف میکرد، از تصادفهای گلفکارها در حیاطهای گریسلند گرفته تا عشقی بیقید و شرط که از پدرش دریافت میکرد. درباره لحظههایی که فقط او و پدرش در طبقه بالای خانه بودند، و اینکه چطور او را از حمام با فریاد بیرون کشیدند، وقتی که به سمت بدن بیجان پدرش روی زمین میدوید. همچنین از زندگی در لسآنجلس با مادرش، تغییر مداوم مدرسهها، و همیشه به دردسر افتادنش گفت. از رابطهاش با دنی کیو، ازدواجش با مایکل جکسون و شباهتهایی که داشتند، از تجربه مادر شدن، و از اعتیاد عمیقش صحبت کرد. و از اندوهی که همیشه با او بود.
ریلا میدانست که باید خواسته مادرش را برای بازگو کردن این خاطرات، که هم درخشان و هم دردناک بودند، برآورده کند.
تا مادرش را به دنیا معرفی کند.
این کتاب بینظیر، با صدای هر دو، لیزا ماری و ریلای، نوشته شده است؛ ارتباطی بین مادر و دختری که از این دنیا به دنیای دیگر پیامی به یکدیگر میفرستند و سعی میکنند یکدیگر را التیام بخشند. از اینجا تا دنیای بزرگتر کتابی عمیقاً تأثیرگذار و بسیار آشکارکننده است؛ آخرین کلمات تنها فرزند یک نماد آمریکایی.
“به جای اینکه بخشهای سخت زندگی را سطحی عبور کنیم، به عمق میرویم. در اینجا کمتر صدای پریسلی را میشنویم و بیشتر با ریلای کیو آشنا میشویم که فردی منطقی، شجاع و مهربان به نظر میرسد… کیو با احترامی موقر و با طنزی ملایم به موضوع نزدیک میشود، که بهترین ابزار در دسترس اعضای خانوادههای ناکارآمد است… در هر حال، پریسلی هم جملاتی میگوید و این بخشها نشاندهنده عزم او برای مقابله با شیاطین درونیاش است.” — نیویورک تایمز
“وقتی دختر بازیگر او، ریلای کیو، مینویسد که میخواهد لیزا ماری بهعنوان یک شخصیت سهبعدی از دل صفحات این خاطرات بیرون بیاید، شوخی نمیکند… مشخص است که پریسلی کسی نبود که چیزی جز صداقت مطلق از خود نشان دهد. همچنین، اینکه کیو تقریباً از خواننده میخواهد تا مادرش را همانطور که او دوست داشت و میفهمید، درک کنند، کاملاً مشهود است. در نهایت، این کتاب بر پایه غم و اندوه نوشته شده است: غم لیزا ماری پریسلی برای پدر و پسرش، و همچنین غم دختری برای مادرش.” — گاردین
“این کتاب دو جنبه دارد: از یک سو، یک خاطرات بیآرایش و مکالمهای است که بیشتر از واقعیتهای زندگی سخن میگوید تا شایعات. علاقهای هم به حفظ آنچه زندگینامهنویس پدرش، پیتر گورالنیک، آن را ‘اسارت ملالآور افسانه’ نامیده، ندارد. از سوی دیگر، تأملی صریح و تقریباً تحملناپذیر بر غم و اندوه است… به طرز شگفتانگیزی صادق… هر دو زن به زیبایی درباره سنگینی تحملناپذیر غم مینویسند. تصویر کیو از مادرش در ماههای آخر زندگی او بسیار ماندگار است. ‘من بهاشتباه فکر میکردم او آنقدر قوی است که هیچ چیزی نمیتواند او را شکست دهد’، او مینویسد. ‘اما البته که میتوانست. مقدار زیادی از درد میتواند هرکسی را شکست دهد.’ — واشنگتن پست