نوشته : دکتر مارتی مکاری.
مترجم : دکتر سیدعلی میره ای
کتاب جدید دکتر مارتین مکری، متخصص پزشکی از دانشگاه جانز هاپکینز و نویسنده پرفروش نیویورک تایمز با نام «بهایی که میپردازیم»، به بررسی انتقادی از باورهای پزشکی رایج میپردازد که به ضرر عموم مردم منجر شده و راهکارهایی برای اصلاح آن ارائه میدهد.
در بسیاری از جنبهها، پزشکان مانند دیگر افراد به چیزی که به آنها گفته شده باور دارند و اغلب با تغییرات همگام نمیشوند. در حالی که ما به آنها برای حفظ سلامتیمان اعتماد داریم، آنها نیز به آموزهها و دستورات بیچون و چرا تکیه میکنند؛ آموزههایی که شاید تنها به دلیل تصمیم یک فرد یا از روی یک حس عمومی درست تلقی شدهاند.
کتاب “نقاط کور: وقتی پزشکی دچار اشتباه میشود و تأثیر آن بر سلامت ما” نوشته مارتین مکری (جراح و استاد دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز و رهبر گروه تحقیقاتی پزشکی مبتنی بر شواهد و بهداشت عمومی) به بررسی آموزهها و باورهای اشتباهی میپردازد که هم هزینههای زیادی به همراه داشته و هم میتواند خطرناک باشد. او با جسارت میپرسد: «آیا ممکن است بسیاری از بحرانهای بهداشتی امروز ما ناشی از غرور نهادهای پزشکی باشد؟»
دستتان را بالا ببرید اگر حتی یکی از این باورها را قبول دارید: نوزادان نباید با بادام زمینی در تماس باشند، هورمون درمانی خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش میدهد، آنتیبیوتیکها ضرری ندارند، سطح کلسترول تنها عامل تعیینکننده در بیماری قلبی است، صبحانه مهمترین وعده غذایی است، سرطان تخمدان در تخمدانها شروع میشود، مصرف ماریجوانا بیضرر است، تب مضر است و باید فوراً کاهش یابد، آزمایشهای تشخیص زودهنگام سرطان همیشه مفید هستند.
(خب، میتوانید دستتان را پایین بیاورید. اما دستتان بالا نبود؟)
موارد فوق از جمله باورهای نادرستی هستند که در این نگاه جذاب و در عین حال ترسناک به پزشکی مدرن مورد نقد قرار میگیرند؛ پزشکیای که از نظر مکری گرفتار علم ضعیف و تفکر گروهی شده است. اما چطور چنین چیزی ممکن است؟ آیا همه داروها و روشهای درمانی قبل از استفاده مورد آزمایشهای سختگیرانه قرار نمیگیرند؟
پاسخ منفی است. مکری اشاره میکند که در سال ۲۰۲۳ بیش از ۱۰٬۰۰۰ مقاله پزشکی از ژورنالهای معتبر بازپسگرفته شدند و این رکورد جدیدی بود. یکی از مشکلات این است که بسیاری از دانشمندان مسئول بودجههای پژوهشی یا سردبیران مجلات علمی، پزشکان سالخوردهای هستند که سالهاست روشهایی را بدون توجیه درست ادامه دادهاند.
این بدان معنا نیست که دانش پزشکی پیشرفت نمیکند. دیگر تبلیغات «بیشتر پزشکان شترها را میکشند» که در دهه ۱۹۵۰ رایج بود دیده نمیشود. اما این روند به کندی و حتی به دردناکترین شکل ممکن پیش میرود. به گفته مکری، در دهه ۱۹۷۰، پزشکان کودکان و زنان و زایمان معتقد بودند نوزادان نارس به دلیل توسعه نیافتن اعصابشان درد را حس نمیکنند، و حتی جراحیهای عمده روی آنها بدون بیهوشی انجام میشد. تا دهه ۱۹۹۰، برخی از نوزادان نارس را که امیدی به زنده ماندن آنها نبود در کمدها قرار میدادند تا بیصدا بمیرند. (یکی از این نوزادان، که خوششانس بود و از این سرنوشت نجات یافت، بعدها پزشکی شد که در این کتاب از او نقل قول شده است، هرچند درمان با اکسیژن خالص بعد از تولد، او را از یک چشم نابینا کرد.)
اگرچه «نقاط کور» افراد را به شک و تردید در برخی باورها تشویق میکند، ولی مخالفان واکسنها که پزشکان را در ارتباط با کووید-۱۹ متهم به دورویی میکنند، حمایتی در اینجا پیدا نخواهند کرد. در عوض، داستانی از بیش از ۲۰۰ سال پیش ارائه میشود که در آن یک پزشک نشان داد که مواجهه با آبله گاوی به ایمنی از آبله انسانی منجر میشود؛ طلوع واکسنها. و توماس جفرسون مؤسسه ملی واکسیناسیون را تأسیس کرد تا روند ریشهکن کردن این بیماری نابودکننده را آغاز کند.
مقاومتهای بیجا و غیرمفید در برابر پیشرفتهای پزشکی، البته موضوع جدیدی نیست. در قرن شانزدهم، میکائیل سروتوس، دانشمند الهیات، به دلیل اظهارات خود در مورد این که قلب خون را در بدن پمپاژ میکند به عنوان مرتد دستگیر شد و زنده زنده در آتش سوزانده شد. مکری در این باره مینویسد:
«اعتقادات الهیاتی او برایش دردسرساز شد. جان کالوین او را به عنوان مرتد دستگیر کرد و در آتش سوزاند. میگویند باید منتشر کنی وگرنه محو میشوی. متأسفانه برای سروتوس، این به هر دو معنا شد.»
مطمئناً چنین سرنوشتی در انتظار مکری نیست؛ او یکی از توسعهدهندگان چکلیستهای جراحی است که اکنون به طور گستردهای استفاده میشود و نویسنده دو کتاب پرفروش نیویورک تایمز با نامهای «بهایی که میپردازیم: چه چیزی سیستم بهداشت آمریکا را نابود کرد و چطور آن را اصلاح کنیم» (۲۰۲۱) و «غیرقابل حساب: چیزهایی که بیمارستانها نمیگویند و چطور شفافیت میتواند بهداشت و درمان را متحول کند» (۲۰۱۳) است.
اما درست همانطور که داروها دارای برچسبهای هشدار هستند، این کتاب نیز یک هشدار دارد. قبل از فهرست مطالب، یادداشتی از ناشر آمده که این کتاب «به عنوان راهنمای پزشکی برای خوانندگان فردی در نظر گرفته نشده است. برای دریافت مشاوره پزشکی، خواننده باید با یک پزشک مشورت کند که بر اساس تاریخچه و وضعیت پزشکی هر فرد مشاوره دهد.»
البته این کتاب به شما کمک میکند تا چندین نکته اساسی و شگفتانگیز درباره سؤالاتی که باید بپرسید و از چه چیزی اجتناب کنید یاد بگیرید و شما را تشویق میکند تا پزشکانی را انتخاب کنید که درمانهایشان بر اساس شواهد علمی است و نه شایعات.