هری پاتر در دنیایی زندگی میکرد که سحر و جادو از کارهای معمولی به حساب میآمد. پدر و مادر هری نیز جادوگر بودند. اما از جادو برای کمک به افراد استفاده میکردند. یکی از درسهایی که هری پاتر باید در زمان تحصیل در دانشگاه جادوگری خود یاد میگرفت استفاده از چوب دستی سحر آمیزش بود، این درس یکی از شگفتانگیزترین درسها بود؛ اما نه برای هری پاتر. درس مورد علاقه هری پرواز با جاروی پرنده بود. در دنیای جادویی هری پاتر، جادوگرها به هرکجا که میخواستند با استفاده از جاروی پرنده پرواز میکردند. خانم هوچ معلم کلاس پرواز با جارو بود، او همواره معتقد بود که پرواز با جاروی پرنده برای افرادی که تجربه کافی ندارند ممنوع است. چرا که ممکن است به خود یا دیگران صدمه بزنند. هری پاتر و مالفوی دو دانش آموزی بودند که همیشه از این دستورات خانم هوچ سرپیچی میکردند و تنبیه میشدند. البته یکی از قوانین سفت و سخت دانشگاه این بود که کسی از افراد معمولی نباید پرواز آنها با جارو را ببیند و این راز پرواز با جارو باید مخفی بماند. آنها باید در صورتی که کسی از افراد عادی بر سر راهشان قرار میگرفت به سرعت با استفاده از طلسم غیب کردن وسایل جاروی پرنده خود را غیب میکردند. یکی از بزرگترین مشکلات هری این بود که اصلا نمیتوانست اجسامی بزرگتر از یک چوب دستی را غیب کند و این موضوع برای هری بسیار ناخوشایند بود. با توجه به اینکه هری پسری بسیار کنجکاو بود و هر وقت که میتوانست به دنیای انسانهای عادی سرک میکشید پنهان کردن این جاروی پرنده برای او به چالش بزرگی تبدیل شده بود.
روزی از روزها به اتاق نگهبان دانشگاه، هاگرید رفت تا مدت زمانی را در کنار او بگذراند. در اتاق هاگرید، تخم اژدهایی دید که از آن اژدهای کوچکی در حال متولد شدن بود. از آن جایی که هری میدانست نگهداری از اژدها، کاری ممنوع در قوانین دانشگاه است به هاگرید تأکید کرد این اژدها را از این محل دور کند؛ اما گوش هاگرید بدهکار نبود. با گذشت زمان و بزرگتر شدن اژدها نگهداری از آن در خانهی کوچک هاگرید کاری تقریبا غیر ممکن بود، بالاخره هاگرید با اصرارهای بسیار زیاد هری پاتر راضی شد تا آن را به مجارستان بفرستد. هری پاتر به جادوگرهای مجارستانی نامهای فرستاد تا به سراغ اژدها بیایند. آنها در پاسخ به نامهی هری پاتر نوشتند که در نیمه شب اژدها را به بلندترین برج مدرسه هاگوارتز بیاورند تا جادوگرها با جاروهای پرنده پرقدرت خود اژدها را بلند کنند و ببرند.
سر انجام در روز یکشنبه این عملیات سخت با موفقیت انجام شد؛ اما هری پاتر تمام هوش و حواسش در پی جاروهای پرقدرت و زیبای جادوگران مجارستانی بود. او واقعا علاقهمند به داشتن یکی از این جاروهای زیبا و پرقدرت بود. نگاهی به جاروی کهنه و فرسوده خودش کرد و سر انجام تصمیم خود را گرفت. به بانک جادوگرها رفت و مقدار قابل توجهی از پول پس انداز خود را برداشت کرد، سپس به فروشگاه جاروهای پرنده رفت. هری با دیدن دنیایی از جاروها شگفتزده شده بود. بین قفسهها میچرخید و با دست کشیدن بر روی بدنهی جاروها لذت میبرد. بین تمام آن جاروهای پر نقش و نگار جارو فراشی پلاستیکی دید. با خود تصور کرد که صاحب فروشگاه هنگامی که زمین را تمیز کرده به اشتباه جاروی خود را بین این جاروهای پرنده گذاشته است. هری پاتر با برداشتن آن متوجه وزن بسیار سبک آن شد و با خود فکر کرد که، ای کاش جاروهای پرنده نیز به همین سبک وزنی بودند تا پرواز با آنها برای افراد تازه واردی همچون هری راحتتر بود. هری پاتر با خود فکر کرد که اگر جاروی پرندهای شبیه به جاروی فراشی وجود داشت چه عالی میشد، چرا که هری دیگر میتوانست به راحتی در بین مردم عادی تردد کند و هنگامی که فردی را در نزدیکی خود دید از جاروی پرنده خود به عنوان جارو شهرداری پلاستیکی استفاده کند تا کسی به آن شک نکند. او به این تصور غیر ممکن خندید و با دیدن صاحب مغازه خواست تا جارو رو به آن تحویل دهد. پس از اینکه هری به مغازه دار تاکید کرد که این جاروی شما به اشتباه با جاروهای پرنده قاطی شده با خندهی پیرمرد روبه رو شد. پیرمرد از هری خواست تا سوار این جارو شود اما هری امتناع کرد، هنگامی که تاکید مغازهدار را دید به آرامی با شک بر روی جارو سوار شد. وقتی کمی سر جارو را به سمت بالا متمایل کرد در کمال تعجب دید که جارو به پرواز در آمد. هری پاتر از شدت تعجب و شوک این اتفاق نتوانست خود را کنترل کند و نقش بر زمین شد. به سرعت خودش را جمع کرد و دوباره بر روی جارو نشست هنگامی که با جارو به پرواز در آمد متوجه سرعت و دقت خارقالعاده این جارو در پرواز شد. رویای او به حقیقت پیوسته بود حالا هری میتوانست با این جارو به راحتی به شهر برود و بین مردم عادی تردد کند. هری برای خرید این جارو بسیار مطمئن بود وقتی قیمت بسیار مناسب این جارو را دید فهمید که برای خرید این جارو اصلا نیازی به استفاده از پس اندازش ندارد. هنگامی که با جارو به هاگوارتز رفت همه در ابتدا با تمسخر به هری نگاه کردند اما وقتی سرعت و کیفیت جارو فراشی پلاستیکی پرنده هری را دیدند در دل حسرت داشتن آن را میخوردند.
جاروهای شهرداری پلاستیکی به دلیل استفاده از مواد بسیار باکیفیت و طراحی و تولید توسط تیم متخصص از طول عمر بسیار بالایی بهره میبرند. به طوری که شما با خرید یک جاروی فراشی پلاستیکی میتوانید به مدت 3 الی 6 سال از آن استفاده کنید.
قیمت مقرون به صرفه این جاروها در کنار وزن و اندازه استاندارد باعث شده تا در مدت زمان بسیار کوتاهی جایگزین بسیار مناسبی برای جاروهای چوبی شوند.