خیلی ها ورود به بازار مالی و سرمایه گذاری در آن را یک جور قمار (gambling) به شمار می آورند. در این نوشته می خواهیم این باور عامه پسند را دقیق تر بررسی کنیم.
قمار چیست؟
عموم مردم معمولاً کاری که در آن یک جور شرط بندی بر سرکاری که شانسی و تصادفی باشد را قمار حساب می کنند. تعریفی که ویکی پدیای انگلیسی در این مورد ارائه میدهد هم چنین است:
ریسک کردن بر سر چیزی با ارزش بر سر نتیجه یک رویداد غیرقطعی، برای بردن چیز با ارزش دیگری.
مثلاً شرط بندی سر اینکه با ریختن دو تاس جفت شش بیاید. البته همه کارهایی که قمار محسوب می شود تا این حد تصادفی نیست. مثل بسیاری از بازیهای کارتی مانند 21، شِلِم یا پوکر.
پس این تعریف دو بخش دارد: 1- شرط بندی 2- وجود عنصر تصادف
بیایید هر کدام را جداگانه بررسی کنیم:
1- شرط بندی: منظور از شرط بندی یا bet اینست که در یک رویداد مشخص مثل یک مسابقه فوتبال یا اسب دوانی، بر اساس نتیجه من یک منفعت احتمالی دارم. یعنی اگر نتیجه 1 حاصل شود من منقعت میبرم و اگر نتیجه 1 حاصل نشود من باید هزینه ای بپردازم بدون اینکه منفعتی ببرم. پس منفعت من در گرو یک نتیجه خاص است.
خب! با این تعریف آیا وقتی من یک زمین را در بخش خاصی از شهر میخرم، با این فرض که ارزش آن از میانگین شهر بیشتر افزایش پیدا می کند، یکجور شرط بندی نکرده ام؟ یا وقتی تصمیم میگیرم با فرد خاصی ازدواج کنم با این فرض که در سالهای آینده زندگی ام در کنار او تا حد زیادی به خواسته ها و اهدافم نزدیک خواهد بود، چطور؟
در واقع هر کاری که ما انجام میدهیم شامل یک بخش ورودی یا هزینه و خروجی یا فایده است. برای همین هم می گوییم «فلان کار را هزینه-فایده کردم و دیدم نمی صرفد» یعنی هزینه اش از فایده اش بیشتر است. این هزینه و فایده میتواند هزینه مالی یا زمانی یا اعتبار و آبرو باشد.
از طرفی همیشه نتیجه یک کار آنطوری که ما انتظار داریم در نمی آید. مثلاً به یک رستوران گران قیمت می رویم (هزینه) که یک غذای خوب بخوریم (فایده). امّا غذای آنجا افتضاح از آب در می آید (نتیجه واقعی). یا پول مان را در بورس می گذاریم (هزینه) که سرمایه مان 4 برابر شود (فایده)، ولی در عوض یک چهارم می شود! (نتیجه واقعی)
پس در واقع بسیاری از تصمیم های ما در زندگی یک نوع شرط بندی ست. یعنی بر اساس ارزیابی ما از یک موقعیت منفعت خودمان را در به نتیجه یک رویداد مشخص گره می زنیم.
2- شانس و تصادف: با همین مثال های بالای می توانیم ببینیم که در هر کاری هر چقدر هم ما حساب همه چیز را بکنیم، باز هم کمی تصادف و شانس اثر دارد. البته ممکن است ما هزینه بیش از حد کرده ایم (مثال رستوران) یا انتظار نتیجه غیرواقعی داشته ایم (مثال بورس) . اما به هر حال همیشه یک مقدار از شانس و تصادف در کار دخیل است.
نتیجه:
اگر هر کاری را که در آن باید اول هزینه ای کرد ولی نتیجه آن 100% قطعی نیست و تصادف و شانس در آن دخیل است را قمار بدانیم، نه تنها ترید کردن که بیشتر کارهای ما در زندگی قمار است. مثلاً یک کار ساده مثل رانندگی کردن را در نظر بگیرید. شما هر چقدر هم مهارت داشته باشید، باز هم وقتی پشت فرمان مینشینید، هزاران احتمال وجود دارد که شما نمی توانید آنها را در نظر بگیرید. شاید برای همین هم هست که به برخورد دو ماشین تصادف می گویند! امّا راننده خوب کسی نیست که همه احتمالات را در نظر بگیرد، بلکه کسی ست که جوری رانندگی کند که اگر اتفاق غیر قابل پیش بینی افتاد، کمترین صدمه به خودش و دیگران وارد شود.
در ترید کردن هم مثل هر کار دیگری شانس و اقبال و رویدادهای تصادفی دخیل است. تریدر خوب نمی تواند همه رویدادها را پیش بینی کند. بلکه باید طوری ترید کند که اگر بازار آن طور که انتظار میرفت پیش نرود، صدمه ای که به سرمایه اش وارد میشود قابل پیش پیش بینی باشد.
برای خرید محصولات ویژه تریدرها می توانید به سایت تریدینگ شاپ مراجعه کنید.