چکیده
هدف
پیچیدگی مدیریت دولتی، حاصلِ ویژگی دوگانه ی بخش دولتی است، به عبارتی وسیله ای برای تحویل و عنصری از خودنظارتی اجتماعی است. چارچوب بروکراتیک، روشی برای حل این تنش است، در حالی که مدیریت دولتی برای بهبود کیفیت خدمات، به طور همزمان به تمرکز بر دیدگاه فرایندی تری از سازمان نیاز دارد. آموزش، با تمرکز بر مشتری مداری می تواند یک نقطه کلیدی برای حفظ چنین تحولی باشد. هدف این مطالعه بررسی این مسئله است که آیا یک تدبیر آموزشی که بر مشتری مداری تمرکز دارد، می تواند نظریه کارکنان در سازمان را به صورت فرایند محور و به عبارتی به صورت " سازمان دهی" گسترش دهد.
طرح
مطالعه طولی (جغرافیایی)، درمورد مطالعه موردی آموزش در ایتالیا است. شرکت کنندگان در این دوره آموزشی، 34 کارمند متعلق به 16 شرکت عمومی بودند. داده های مربوط به سازمان های شرکت کننده، در ابتدا و در پایان دوره از طریق ماتریس SWOT جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده، با استفاده از یک رویکرد کیفی-کمّی انجام شد.
یافته ها
یافته ها نشان می دهد که دیدگاه ها درمورد سازمان خدماتی، از درک یک مدل ایده آل، به فرایندی شامل عدم قطعیت و وقایع غیرقابل پیش بینی تغییر کرده است.
نوآوری
از آن جایی که واژه "سازمان" به خودی خود به عنوان یک هدف توصیف و تلقی می شود، این مطالعه کمک می کند نیاز به تمرکز عملی بر مفهوم سازی سازمان در آموزش را برجسته نماییم.
مقدمه
مدیریت دولتی به دلیل تقاضای مشتریان، موانعِ ایجاد عدالت و پیچیدگیِ ذاتیِ سازمانی ، یک مفهوم حیاتی است. این پیچیدگی ناشی از ویژگی دوگانه بخش دولتی است که هم می تواند وسیله ای برای تحویل و هم چنین عنصری از خودنظارتی اجتماعی باشد. با این روش، مدیریت دولتی باید تضادهای ارزشیِ حل نشده و ضد نقیض های اخلاقی جامعه را در تقاطع نیازهای متناقض و تعاریف جایگزینِ کالای عمومی در بر بگیرد. عنصر خاصی از ماهیتِ متناقضِ اهداف عمومی، از طریق تنش بین یک رفتار مراقبتی (به صورت یک نگرانی دلسوزانه برای فرد) و رفتار عادلانه (به صورت مسئولیتی برابر نسبت به همه موارد)، و با تنش بین عام گرایی و خاص گرایی (به طور مثال، رفتار بی طرفانه افراد ممکن است تبعیضی برای گروه ها ایجاد کند) نشان داده می شود. علاوه بر این، مدیریت دولتی به طور معمول با پارادوکسِ افزایش تقاضا در میان کاهش منابع مواجه است. این امر به نوبه خود طیف وسیعی از چالش های مدیریت را ایجاد می کند (پوکارل و هولت ، 2010).
نتیجه گیری، مفاهیم عملی و محدودیت ها
این مطالعه کمک می کند نیاز به تمرکز عملی بر مفهوم سازیِ سازمان ها در آموزش را برجسته نماییم. در مطالعات سازمانی، واژه "سازمان" اغلب به خودی خود به عنوان یک هدف توصیف و تلقی می شود، نه یک "ابزار غیرضروری" (دو گای و ویکلسو ، ۲۰۱۴، صفحه 749). نمایش سازمان به عنوان یک فرآیند سازماندهی، به شرکت کنندگان اجازه می دهد تا بین بخشهای اجباری و اختیاری عملکرد کاری، تمایز قایل شوند (جکوز ، ۱۹۷۶). در این راستا، پیشنهاد ما استفاده از ساختار مشتری مداری به عنوان یک محصول است که برای مطالعات سازمان به عنوان علم عملی سازماندهی، از تقاضای عملی برای تجربه ی پیشنهاد شده توسط یک رویکرد، پشتیبانی میکند (اوکونور ، ۲۰۱۲). این ساختار به عنوان ابزاری ظاهر می شود که از مفهوم سازی یک سازمان به عنوان فرآیندی از اقدامات و تصمیم گیری ها طرفداری می کند. پس از فراخوانی دوگای و ویکلیو به علم عملی سازماندهی، در پیشنهاد ما این ابزار با سایر شیوه های مفهومی، نیاز به استفاده از آن به عنوان "مفاهیم اکتشافی را تحریک می کند که عینا به دلیل " شخصیت تجربیشان" (یعنی شناخت سریع آن ها توسط شرکت کنندگانی که به دنبال توصیفشان هستند)، توانایی بررسی و یا گفتگوی کلی در مورد وضعیت را دارند"(2014، صفحه 750).
این مقاله ISI در سال 2018 در نشریه امرالد و در مجله یادگیری در محل کار، توسط گروه علوم آموزشی منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله الگوی سازمان دهی در مدیریت دولتی در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.