چکیده
مفهوم فراغت جدی ( استبینز، 1979، 1992) برای بررسی معانی، رسوم و رویههای مربوط به طرفداری از تیم فوتبال دانشگاه فلوریدا بهکار رفت. به عقیده ما هواداران این تیم به خوبی نمایانگر طبقه فراغت جدی در بین افرادی است که فعالیتی دلخواه را دنبال میکنند. برای انجام تحقیق، مصاحبههای عمیق رو در رو با چهار زن و شانزده مرد از بین این طرفداران انجام شد. مصاحبهها مکتوب و سپس با استفاده از شیوههای مقایسه مستمر و داده بنیاد مورد تحلیل قرار گرفت ( گلیزر و استراس، 1967؛ استراتس و کوربین، 1998 الف و ب ). مضامین برخاسته از دادهها موید شش ویژگی فراغت جدی بود که استبین به آن اشاره داشت. نتایج حاکی از آن است که هواداری از تیم فوتبال گیتر نه تنها منبعی از هویت فردی را به ارمغان میآورد، بلکه در جامعه ای با بخشبندیهای فزاینده پست مدرن، به فرد نوعی حس تعلق میبخشد.
دیباچه
در سراسر دنیا، ورزش موجب میشود توجه تمامی سطوح جامعه از شرکت کنندگان گرفته تا هواداران به رسانهها، دولتها و شرکتهای چندملیتی جلب شود. دانینگ (1999) بیان میکند در طول تاریخ و در سراسر دنیا، هیچ فعالیتی این چنین مستمر به عنوان کانون دغدغهها و علایق مشترک چنین خیلی عظیمی از انسانها وجود نداشته است" ( صفحه 3). با افزایش پیچیدگیها و بخشبندیها در جامعه مدرن ( سیمل ، 1955) و اینک پست مدرن ( دانینگ، 1999)، جامعهشناسان معتقدند جهانهای اجتماعی و فرصتهای هویت جمعی که در ذات ورزش نهفته است، به این مقوله اهمیتی فزاینده میبخشد. البته به گفته دانینگ " همانندسازی تیمهای ورزشی میتواند به افراد نوعی دارایی هویتی مهم یا احساسات جمعی داده و زمینهساز حس تعلق به چیزی را فراهم آورد که در نبود ورزش، به تجربه زیستی انزواگرایانه مبدل میشود" ( صفحه ).
طی سالیان گذشته، بسیاری از صاحبنظران به بررسی اهمیت اجتماعی ورزش در سطح خرد و زندگی هواداران و همچنین در سطح کلان جامعه پرداختهاند. در این تحقیقات موضوعاتی نظیر طرفداران ورزشی عمیقا متعهد ( مک فرسون ، 1975)، همانندسازی " انطباق مثبت " و " انطباق منفی " (چیالدینی و دیگران، 1976؛ کیمبل و کوپر ، 1992؛ لی ، 1985؛ وان و برانسکومب ، 1990)؛ سطوح همانندسازی در هواداران ( اندرسون ، 1979، وان و برانسکومب، 1993)؛ سطوح رضایت طرفداران ( مادریگال ، 1995) ؛ مشارکت هواداران ( کرستتر و کوویچ ، 1997؛ شانک و بیزلی ، 2000) و هواداری به عنوان تلاشی برای تعلق ( اندرسون و استون ، 1981؛ دانینگ، 1999) مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال تا کنون بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی هواداران ورزشی در ایالات متحده بر دانشجویان به عنوان هوادار متمرکز بوده است. از سوی دیگر، لازم است جایگاه هواداری ورزشی در بافت زندگی افراد درک گردد زیرا انسانها در جریان زندگی از مراحل مختلفی عبور میکنند. وجه تمایز تحقیق پیش رو آن است که تلاش داریم به هواداران در بلندمدت توجه داشته باشیم که برخی از آنها حرفه خود در مقام هوادار را در دوران دانشجویی یا به عبارتی 50 سال قبل آغاز کردهاند.
پیشینه تحقیق
مفهوم فراغت جدی برآمده از آثار رابرت استبینز (1979؛ 1982؛1992 ؛ 2001) است. وی با تحقیقات گسترده قومشناسی در میان موسیقیدانان، ستارهشناسان، جادوگران، بازیگران طنز ، بازیکنان بیسبال و بسیاری قشرهای دیگر به نظریهای در این خصوص دست یافت. از دید او فراغت جدی شامل تعقیب نظامیافته فعالیتی مهم و جالب توسط فردی غیرحرفهای یا داوطلب به منظور مشارکت در یافتن نوعی حرفه است که در آن بتوان به حد کفایت دانش و مهارتهای مشخصی را کسب و ابراز کرد (استبینز، 1992 ، 3). وی در تحقیق خود چنین تصور کرد که سه نوع مشارکت در فراغت جدی وجود دارد، غیرحرفهایها، صاحبان سرگرمی و داوطلبان شغلی. استبینز (1992) عنوان میکند در بهترین حالت ، فراغت جدی را میتوان به عنوان کیفیتی دوسویه مشتمل بر فراغت تفریحی یا غیرجدی و نقطه مقابل آن در نظر گرفت. وی فراغت تفریحی را چنین تعریف میکند " فعالیت لذتبخشی آنی، دارای پاداش درونی با عمری نسبتا کوتاه که به هیچ آموزش خاصی برای بهرهمندی از آن نیاز ندارد" ( استبینز، 1997، 18) یا " انجام طبیعی امور " ( استبینز، 2001، 58). وی فعالیتهایی نظیر سوار شدن بر چرخ و فلک، تماشای تلویزیون یا تماشای مسابقه فوتبال (استبینز، 1982؛1992) را نمونههایی از فراغت تفریحی میداند. انجام چنین گونههایی منفعلی از تفریحات به حداقل میزان تحلیل یا به تمرکز بر محتوا نیاز دارد و " از فعالیت مذکور صرفا به خاطر خود فعالیت و نه میل باطنی یا اجبار به کاوش در آن به هر شکل لذت برده میشود". (استبینز، 2001، 60). هنگامی که چنین تفریحی از حالت منفعل به فعال تغییر یافته و به بیان دیگر مشارکت در آن نیازمند سطح مشخصی از مهارت، دانش یا تجربه است، میتوان مفهوم آن را در قالب سرگرمی یا فعالیتی غیرحرفهای تبیین کرد ( استبینز ، 1997؛ 20-19).
یافته ها
در تحلیل دادهها، الگوییهایی از فرآیند کدگذاری مشخص شد که نشان میداد تیم فوتبال گیتور برای این هواداران نوعی فراغت جدی است. بنابراین نتایج بر اساس شش ویژگی فراغت جدی بیان میشود که استبینز (1979؛ 1982؛ 1992؛ 2001) به آن اشاره کرده بود. این ویژگیها عبارتند از: 1)سختکوشی[1] ؛ 2) مشاغل بلندمدت[2]؛ 3) تلاشهای قابلتوجه شخصی[3] ؛ 4) مزایای بلندمدت فردی[4] ؛ 5) منش منحصر به فرد[5]و 6) همانندسازی
سخت کوشی
استبینز (1982؛ 1992) بیان میکند سختکوشی یکی از ویژگیهای بارز فراغت جدی است. او دریافت گاهی مشارکتکنندگان در انجام فعالیتها با مشکلات یا دشواریهایی مواجه میشوند از جمله آسیبهای ورزشی یا عدم اطمینان از نقش خود در مورد بازیگران تازهکار تئاتر. همچنین او متوجه شد افرادی که فعالیتهای خود را با جدیت ادامه میدهند، این مشکلات را با سختکوشی از سر میگذرانند. در مورد هواداران ورزشی باید گفت بخش عمدهای از سختکوشی به حمایت آنها از تیم خود در زمانهای پیروزی و شکست و انطباق منفی برمیگردد. منظور از انطباق منفی، راهبردی است که هواداران عموما در هنگام شکست تیم خود بهکار میگیرند (چیالدینی و دیگران، 1976؛ هیرت زیلمن، اریکسن و کندی، 1992). در حقیقت برخی از هواداران تیم گیتور، طرفداران فاقد چنین سطحی از سختکوشی را با عنوان رفیق نیمهراه خطاب میکردند. یکی از قدیمیترین هواداران زن این تیم در این خصوص اظهار داشت:
گیتور بودن صرف نظر از پیروزی یا شکست، فوقالعاده است. مهم نیست چه نتیجهای کسب شود، من به هرحال از آنها حمایت میکنم و رفیق نیمهراه نیستم. حتی زمانیکه تیم شکستی سنگین داشت ( 1-10- 0)، من به هواداری ادامه دادهام. ما هرگز تیم را ترک نکردیم زیرا این جوانان به حمایت ما نیاز دارند، چه ببرند یا ببازند. بنابراین... ما در کنار آنها ماندیم و تیم را ترک نکردیم به امید اینکه معجزهای اتفاق بیفتد. ( زن، 65، 18#)
مشاغل بلند مدت
دومین ویژگی فراغت جدی آن است که شرکتکنندگان آنقدر در فعالیت مربوطه درگیر بودهاند که بتوانند شاهد نقاط عطف و مراحل مختلف موفقیت باشند ( استبینز، 1982). برخی از هواداران در پاسخ به این پرسش که چه مدت هوادار گیتور بودهاند، اظهار میداشتند من از بدو تولد، گیتور بودهام ( مرد 50، 11#). برخی دیگر به رویدادهایی خاص نظیر نقلمکان به اطراف دانشگاه یا ثبتنام در دانشگاه فلوریدا به عنوان دانشجو اشاره میکردند. برای مثال یکی از این افراد میگوید من از سال اول دانشگاه یعنی سال 1971 یک گیتور بودهام که چیزی حدود سی سال از آن میگذرد ( مرد 47، 24#). پنج تن از هواداران اظهار داشتند دستکم پنجاه سال هوادار گیتور بودهاند در حالیکه بقیه دهههای شصت و هفتادی میلادی را به عنوان نقطه آغاز وفاداری خود به تیم میدانستند. تنها دو نفر از مصاحبهشوندگان کمتر از بیست سال هوادار گیتور بودند. یکی از آنها مردی 60 ساله بود کع هشت سال پیش به ایالت فلوریدا نقل مکان کرده بود و دیگری زنی 48 ساله که در اواسط دهه 80 میلادی فلوریدا را برای سکونت برگزیده بود. برخی از هواداران اشاره داشتند که با دیدن مسابقههای فوتبال گیتور بزرگ شدهاند ، چه با حضور شخصی در مسابقات و چه با شنیدن آنها در رادیو. برخی دیگر از استیو اسپریر به عنوان بازیکن فوتبال دانشگاه فلوریدا یاد میکردند که ( در سال 1966) موفق به پیروزی در مسابقات هیسمن ترافی[1] شد و معتقد بودند وفاداری و تحسین خود نسبت به وی در دوران جوانی آنها ریشه دارد. سایر هواداران نیز هواداری گیتور را نوعی پیوند خانوادگی و کاتالیزوری در مشاغل خود میدانستند. همانطور که یکی از آنها بیان کرد: " من و همسرم، فرزندان...برادرانم، و برادران همسرم...همگی به مسابقات میرفتیم. گیتور یک خانواده است" ( مرد49، 67#). هواداری دیگر نیز با تاکید بسیار بر ارتباطات خانوادگی در گیتور اظهار داشت: "بهعقیده من، گیتور بودن، سنتی مشتمل بر آموزش و ورزش اخلاقی است" ( مرد، 38، 87#). وی در ادامه توضیح داد که خانوادهای ده نفری داشته و شش تن از خواهران و برادرانش از دانشگاه فلوریدا فارغالتحصیل شدهاند.
تلاش های قابل توجه شخصی
استبینز (1982) بیان میکند تجربه بلندمدت در نقش به همراه تلاشهای شخصی و کسب دانش و مهارتها در حوزهای مشخص وجه تمایز فراغت جدی از فراغت غیرجدی است. تمامی هواداران گیتور دارای تجربهای طولانی در نقش خود بوده و به منظور هواداری از این تیم فوتبال، تلاش بسیاری میکنند. در عین حال باید خاطرنشان کرد هواداری شاید نیازمند بهبود مهارتهای عملکردی نظیر بازیگران تازهکار ( استبینز، 1979) یا شرکتکنندگان در رقابتهای ماهیگیری ( یودر، 1997) نباشد اما قطعا تلاشهای آنها نیز مرهون کسب مهارت است. گرچه هواداران گیتور مهارتهایی نظیر سازماندهی مناسب در رانندگیهای زنجیرهای و برخورداری از اطلاعات مناسب درباره تیم را از خود نشان میدادند، مهمترین عامل در این تحقیق میزان تلاش صرف شده توسط هواداران در تعقیب فعالیتهای تیم بود. بیشتر هواداران "در تمامی مسابقات حضور داشتند" ( مرد 74، 120#) و برخی حتی در مسابقات بسکتبال، بیسبال و تعدادی دیگر از تیمهای ورزشی دانشگاه فلوریدا نیز شرکت میکردند. این هواداران مسافتی بین 70 تا 700 میال را بهطور منظم رانندگی میکنند تا در مسابقات خانگی تیم حضور یابند و جای شگفتی نیست که " وقت زیادی از ما در این مسیر گرفته میشود..." ( مرد 55، 91#)؛ که در برخی موارد شامل استفاده از مرخصیهاست. در حقیقت همانطور که یکی از هواداران در اینباره توضیح داد:
ما در تمامی مسابقات خانگی حضور داریم ، مگر اینکه واقعا اتفاق مهمی بیفتد و مسابقه را از دست بدهیم. در سال 1991 یک مسابقه را از دست دادیم که همان مسابقه با دانشگاه دولتی فلوریدا بود زیرا یکی از اقوام درجه یک ما درگذشت و نتوانستیم به مسابقه برسیم اما به جز این یک مورد، ما از سال 1982 همیشه بلیطهای فصلی را تهیه کردهایم و فقط در همین یک بازی خانگی غایب بودهایم. ( مرد 46، 21#)
مزایای بلندمدت فردی
استبینز (1979) موفق به شناسایی هشت مزیت فردی ناشی از فراغت جدی شد که عبارتند از تعامل اجتماعی، حس تعلق، غنای فردی و بازآفرینی. در این تحقیق تمامی هواداران از "خاص بودن" اوقات خانوادگی و دوستیهایی صحبت میکردند که طی این سالها شکل گرفته بود و آن را مزیتی ناشی از هواداری میدانستند. برخی اظهار میداشتند تنها زمانی که کنار هم می نشینیم ، در هنگام تماشای مسابقات فصلی است " ( مرد 47، 181#). سایر هواداران در خصوص زمانی که در دانشگاه فلوریدا برای حمایت از تیم صرف کردند، چنین میگفتند:
فکر میکنم ... دیدار دسوتان و اعضای خانواده و آشنایان آنها زمان دلچسبی است... صحبت با آنها شیرین است و ... ما درباره بازی و مسائل فلوریدا صحبت میکنیم اما بیشتر صحبتها بدین شکل است که ... خب اوضاع زندگی چطور است؟ چه خبر؟ بچهها در چه حالند؟ می دانید... نظرت درباره بازنشستگی چیست؟ مفاهیم پرمعنایی که میخواهی با دوستانت در مورد آن صحبت کنی . ( مرد 47، 24#)
منش منحصر به فرد
استبینز (1992) معتقد است شرکتکنندگان در فراغت جدی بخشی از جهانی اجتماعی هستند که دارای خرده فرهنگ و منش منحصر به فرد خود متشکل از مجموعهای از ارزشها، نگرشها و هنجارهاست. بر اساس نوشتههای کرسی[1](1932)، شیبوتانی[2](1955) و ایروین[3](1977) و بسیاری نویسندگان دیگر، اونروه[4](1980) بیان میکند که جهان های اجتماعی ، سازمانهایی اجتماعی هستند که حول فعالیتی مشترک تنظیم شده و با سطوح مختلف مشارکت، معانی و تعامل از یکدیگر متمایز میشوند. به لحاظ جغرافیایی ، جهانهای اجتماعی می توانند محلی بوده یا در سطح کشور پراکنده باشند و یا حتی با وجود جهانی سازی روزافزون و ارتباطات بهتر در تمام دیا پخش شوند. استبینز (1993) خاطرنشان میسازد عنصر گمشده در نظریه اونروه وجود خردهفرهنگی قدرتمند در چنین جهان های اجتماعی است. بنابراین به زعم او منشهای مرتبط با تعقیب فراغت جدی ترکیبی از خردهفرهنگ و ساختار اجتماعی است. او همچنین بیان میدارد چنین سطح ساختاری کلانی از فراغت جدی دارای ویژگیهای متعددی می باشد: جهان اجتماعی مجزا، شبکههای اجتماعی، سبکهای زندگی خاص، تعدادی گروههای کوچک و به ویژه در حوزه ورزش، فعالیت جمعی مرکزی.
همانند سازی
ششمین ویژگی فراغت جدی از دید استبینز ( 1972؛ 1982؛ 1992) آن است که شرکتکنندگان به شدت با فعالیت انتخابی خود همذات پنداری میکنند. تمامی هواداران مصاحبه شده در این تحقیق بخش عمده ای از هویت خود را برمبنای هواداری تیم فوتبال گیتور بنا نهادهاند. بخشی از این همانندسازی از نوع پوشش، تزیینات خودرو به رنگ نارنجی و آبی ( رنگهای دانشگاه فلوریدا) مشخص بود. برخی حتی خودروهای مسافرتی داشتند که با این رنگها آراسته شده و دارای تلفنهایی به شکل تمساح و صندلی های نارنجی و آبی بود. هنگامی که از یک هوادار مرد در خصوص پوشش او در روز مسابقه پرسیدیم، وی پاسخ داد:
همان لباس همیشگی... بلوز و شلوار با علامت گیتور بر روی آن. من با لباس گیتور به مسابقه میروم؛ با لباس گیتور به منزل بازمیگردم... من لباسهای گیتور با آستین بلند و آستین کوتاه دارم... روی تمامی آنها نشان گیتور مشخص است... بله... این لباسها برای من آماده شده است.... همانطور که ماشینم به طور اختصاصی برای من آماده شده. تمام ماشین من نارنجی و آبی است و در داخل آن دستگاه خنککننده همرنگی وجود دارد. ( مرد، 54، 72#)
بحث
استبینز (1992) در نتیجهگیری اثر خود با نام تازهکارها، حرفهایها و فراغت جدی چنین مینویسد: " اینک مبارزه به پایان رسیده است. پس باید اطمینان یابیم فراغت جدی در دستورالعمل پژوهشی قرن آینده جایگاه مهمی یافته است" (ص 135). شواهد مطمئنی مبنی بر پذیرش این مدعا توسط صاحبنظران متعدد در حوزه فراغت وجود دارد.از آن زمان تا کنون، دو ویژه نامه از نشریه فراغت جهانی[1] به موضوع فراغت جدی اختصاص یافته ( جلد 35(1) ، 1993؛ و جلد 43 (2)، 2001). همچنین یک شماره نیز به فعالیتهای داوطلبانه در این زمینه میپردازد ( جلد 38 (3) ،1997). محققان مختلف به بررسی انواع فراغت جدی نظیر عضویت در کلوپ امریکایی کنل ( بالدوین و نوریس، 1999) و شرکت در مسابقات ماهیگیری ( یودر، 1997) پرداختهاند. با اینحال ، تا چندی پیش، هواداری ورزشی مورد توجه صاحبنظران قرار نگرفته بود ( جونز، 2000). ما معتقدیم دادههای ما نشان میدهد هواداران ورزشی در این تحقیق کاملا ویژگیهای فراغت جدی را دارا هستند ( استبیزن، 1979؛ 1982؛ 1992؛ 2001). به علاوه استبینز بیان میکند بررسی عمیقتر در انواع فراغت جدی میتواند مفروضات وی را تغییر دهد. بر همین اساس ما براساس یافتههای خود، نکاتی را مطرح میسازیم که میتوان در تحقیقات بعدی در حوزه فراغت جدی به کار گرفت.
جستجو برای یافتن بسترهای دیگری که مولد حس تعلق و هویت هستند، موضوع حائز اهمیت دیگری است به ویژه آنکه اتوماسیون ماهیت اجتماعی محیطهای کاری را تغییر داده و پیرشدن جامعه غرب ترکیب نیروی کار را متحول میسازد. با این حال رید و مانل[1](1994) بیان میکنند این باور که زندگیهای کارمحور پیشزمینه ای برای فراغت معنادارند، باید تغییر کند زیرا در آینده افراد بیشتری به دلیل بازنشستگی یا عدم اشتغال از جرگه نیروی کار جدا میشوند. تحقیقات فعلی در این حوزه نشان میدهد مشارکت در آنچه کلی (1987) از آن با عنوان فعالیتهایی با سرمایهگذاری بالا یاد میکند، با سطوح بالاتر رضایت از زندگی برای افراد سالخورده در ارتباط است ( دوپویی و اسمیل[2]، 1995؛ هاویگ هرست[3]، 1957؛ کاپلان[4]، 1979، ریدیک و دانیل[5]، 1984؛ رومسا ، باندی و بلنمن[6]، 1985). در میان هوادارانی که با آنها در جریان این تحقیق مصاحبه شد، برخی افراد سالخوردهتر با تجربه هواداری حرفهای از گیتور و تیم فوتبال گیتور وجود داشتند که کماکان نقش محوری را در زندگی خود ایفا مینمودند. بنابراین یکی از مسیرهای پژوهشی آینده ، بررسی نقش هواداری گیتور در گذر از مرحله بازنشستگی و مراحل بعدی آن است. بی شک استبینز (1992) خود به بیان مزیتهایی پرداخته که فراغت جدی برای سالخوردگان به همراه دارد از جمله ایجاد شبکههای اجتماعی، ساختار و حس هدفمندی.
با ورود به قرن 21، نوآوریهای فناورانه، افزایش سرعت زندگی و تغییر در ترکیب جمعیت شناختی جامعه ، آماده تغییر در ساختار زندگی جامعه غرب به شیوههای متعددند. همچنین نگرانیهایی در خصوص سطحیگرایی های تفریحات تجاری مطرح شده ( کلی، 1991؛ پارکر، 1991؛ استبینز، 1992). شاید بررسی گونههای مختلف از فراغت جدی ما را به این نکته رهنمون سازد که بسیاری از نیازهای اجتماعی و فردی انسانها نظیر هویت، تعامل اجتماعی و ساختار را بتوان در حوزههایی از زندگی تامین کرد که پیش از این برای سلامت جامعه مهم درنظر گرفته نمیشده است. بنابراین ما به عنوان محققان و عاملان در حوزه فراغت باید به تماشاگری ورزشی و هواداری به عنوان نوعی از فراغت توجه بیشتری مبذول داریم. برای مثال درک این مساله که رانندگیهای زنجیرهای روابط خانوادگی بین نسلها را تسهیل میکند، ممکن است سازماندهندگان رویدادهای ورزشی را به تخصیص زمان و فضای کافی برای چنین تعاملاتی تشویق نماید. گرین و چالیپ[7] ( 1998) دریافتند که بسیاری از رویدادهای ورزشی مختص جوانان نه تنها پدران و مادران بلکه پدربزرگها و مادربزرگها و دیگر اعضای خانواده را نیز به خود جلب میکرد. بنابراین شاید زمانبندی مسابقات ورزشی به نحوی که زمان کافی برای اجتماعیسازی در نظر گرفته شود، یکی از روشهایی است که به افراد امکان میدهد زمان بیشتری را به عنوان خانواده گردهم آیند. رویدادهای ورزشی جمعی نیز میتواند مبین نوعی درآمد روانی برای میزبان باشد ( برگان و مولز، 1992). هیجان ناشی از میزبانی از یک رویداد ورزشی میتواند توجه همگان را به هویت جامعه معطوف سازد به ویژه اگر از ساکنان منطقه خواسته شود به عنوان اعضای تیم یا به صورت داوطلب در رویداد مذکور شرکت جویند ( گارنهام، 1996). همچنین میزبانی ازمیهمانان میتواند برای منطقه میزبان رونق اقتصادی به همراه بیاورد ( والو، بول و برین[8]، 1996). البته آرای و پدلار (1997) و استبینز (1999) پیشتر درباره مزیتهای بالقوه ناشی از صورتهای مختلف فراغت جدی برای جامعه و همچنین گینس ویل، فلوریدا، تیم فوتبال گیتور و هواداران آن به عنوان منبعی از غرور و هویت جمعی سخن گفتهاند.
این مقاله ISI در سال 2017 در نشریه تیلور و فرانسیس و در مجله تحقیقات اوقات فراغت، توسط گروه تفریحی منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله تیم گیتور و هواداران آن در فوتبال در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.