تعریف معنا
در طول بیست سال گذشته، ادبیات مربوط به دستورالعمل حساب به طور فزایندهای کلمههای «معنی»، «معنادار» و «معناداری» را به همراه داشتهاست. برای بعضی از افراد، این اصطلاحها چیزی بیش از واژگانی در حوزهی آموزش ابتدایی مدرن نیستند که به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرند که مد روز هستند. برای افراد دیگر، این کلمهها به عنوان نمادی از اعتراض مبهمی نسبت به آن چیزی عمل میکنند که آنها، حساب «سنتی» مینامند، هرچند که نکات مثبت اندکی به عنوان جایگزین ارائه میدهند. برای بقیه، این اصطلاحها برای استفاده در ارتباط با تجارب محاسباتی هستند که از نیازهای احساس شده در کودکان به وجود میآیند. این استفاده سوم، بر خلاف دو دستهی اول، مزیت مشخصی دارد. این تعریف، شرایط خاص یادگیری و انگیزه را بیان میکند. کودکان فرصتی برای استفاده از ایدهها و مهارتهای محاسباتی خود برای رسیدن به هدف، به دست میآورند.
با این حال در این مرحله باید بین معنای یک چیز و معنای یک چیز برای چیز دیگری و به طور خلاصه، بین معنای چیزی و معنا برای چیزی تمایز قائل شویم. من به میزان کمی درباره معنای بمب اتم میدانم، زیرا دانش شیمی و فیزیک لازم برای درک دقیق آن را ندارم. اما فکر میکنم به میزان زیادی درمورد معنای بمب اتم برای چیزهای دیگری مثل صلح یا تخریب فرهنگی میدانم.
تمایز پیشنهادی من، بازی با کلمات یا موشکافی در نظریات نیست. عدم شناخت علاقهمندان به بهبود دستورالعملهای حساب درمورد تفاوت بین معنای چیزی و معنا برای چیزی، توافق درمورد رویهها را دشوار میسازد. ما از کلمات مشابه، اما با مفاهیم متفاوت استفاده میکنیم. استفاده سوم، یعنی اینکه کودکان تجربیات محاسباتی معناداری را هنگام استفاده از حساب در ارتباط با نیازهای واقعی زندگی داشته باشند، به معنا برای چیزی، مربوط میشود. این مورد برخی ترجیح میدهند چنین تجربیات محاسباتی را به جای «معنادار»، «با اهمیت » بنامند.
محاسبات معنادار
محاسبات «معنادار»، در مقابل محاسبات «بیمعنا»، به دستورالعملی اشاره دارد که به عمد، برای آموزش معانی محاسباتی و محسوس کردن محاسبات برای کودکان از طریق روبط ریاضی، برنامهریزی شدهاست. همه معانی احتمالی تدریس نشده و همچنین همه معانی، به میزان تمامیت یکسانی تدریس نمیشوند. پس محاسبات معنادار میتواند به عنوان اشغال کردن مکانی در سمت راست مقیاس معناداری، تعبیر شود. از سوی دیگر، محاسبات «بیمعنا» جایی به سمت انتهای سمت چپ این مقیاس، اما نه در نقطه صفر، را اشغال میکند؛ زیرا به سختی میتوان محاسبات کاملاً بیمعنایی پیدا کرد. محاسبات بیمعنا، تنها نسبتاً بیمعنا است. محتوای آن بدون هیچ هدف خاصی برای توسعه معانی آموزش داده شده و معانی که آموخته میشوند به طور تصادفی و عمدتاً از طریق تلاشهای خود یادگیرنده، ایجاد میشوند.
افزایش علاقه به معنای محاسبات
فکر میکنم دلیل اصلی علاقه اساسی ما به معانی محاسبات، شکست خوردن برنامههای نسبتاً بیمعنا است. برنامههای اخیر، صلاحیت محاسباتی لازم برای تنظیم هوشمندانه با فرهنگمان را ایجاد نکردهاند. شواهد این شکست از منابع مختلف جمعآوری شدهاست.
مخالفتها در آموزش محاسبات معنادار
منظور من این نیست که پیروزی کاملی درمورد محاسبات معنادار ایجاد شدهاست. هنوز هم مخالفتهایی وجود دارد، هرچند که به نظر میرسد گستردگی و شدت آنها در حال کاهش است. افراد زیادی در سالهای 1946 تا 1947 مایل نبودند به تندی درمورد محاسبات معنادار صحبت کنند. با این وجود، تردیدهای دائمی وجود دارد و ما به بهترین شکل آنها را بررسی کردیم.
ارزشهای محاسبات معنادار
مخالفتهایی که معمولاً درمورد محاسبات معناداری مطرح میشود، شرح داده شد. من سعی کردم به این مخالفتها پاسخ دهم. در عین حال، از این مخالفتها به عنوان فرصتهای مناسبی برای بیان برخی از مزایای محاسبات معنادار استفاده کردم. اکنون اجازه دهید این مزایای گفته شده را گردآوری کرده و برخی موراد را به طور خلاصه به آنها اضافه کنم.
این مقاله در سال 1947 در مجله دبستان، توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله جایگاه معنا در آموزش محاسبات در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.