چکیده
هدف از این مطالعه ایجاد درک بهتر از تلاقی دو رشته علمی مدیریت استراتژیک و کارآفرینی می باشدکه با روش جمع آروی ادبیات موجود در این دو رشته صروت گرفته است. ساختارها و ترکیبات مقاله به صورت کار علمی با یکدیگر ترکیب شده اند، در نتیجه دانش جدیدی ایجاد گشته است. نتایج این مطالعه می تواند بیشتر برای ادغام و یکپارچه سازی مفید اشتراکات این دو رشته استفاده شوند درحالی که این دو رشته های علمی جدا از هم هستند. این مطالعه تلاش می کند روابط آشکار را شناسایی کند و سپس بر وی جزئیات برخی گزاره های مشترک مهم تمرکز کند.مدیریت استرا تژیک اذغان می کند که کارآفرینی و استارت آپ ها دراندازه های کوچک و متوسط، سرمایه گذاری متهورانه نقش مرکزی دارد. در مدیریت استراتژیک محتوا و فرآیند بحث می گردد به میزانی که اتصال های مهم این دو رشته را بهم مرتبط می کنند و در طرح تجاری موجود است در نتیجه دلالت ها و جهت های تحقیقاتی آتی پیشنهاد شده است.
مقدمه
در چشم انداز رقابتی جدید استراتژی های کارآفرینی بیشتر و بیشتر هم برای کارآفرینی جدید و ایجاد ثبات در کارآفرینی اهمیت پیداکرده اند. این اهمیت ناشی از افزایش پویایی محیط و تشدید رقابت جهانی، است. کار آفرینی بدون در نظر گرفتن عمر و اندازه، مجبوربه ایجاد استراتژیهای کارافرینانه بیشتر به منظوررقابت و بقا هستنداین استراتژی های کارآفرینانه مربوط به بهبود عملکرد شرکت میباشند.آنان به قصد شناسایی فرصت ها و توسعه آنها در جهت پیشبرد مزایای رقابتی نوشته میشوند. اینجا جایی است که رشته مدیریت کارآفرینی و مدیریت استراتژیک یکدیگر را قطع می کنند.
هر دو رشته علمی بر روی انطباق برای تغییر و بهره برداری از فرصت ها متمرکز هستند. علی رغم این اشتراک تمرکز، آنها به طور مستقل و گسترده نسبت به یکدیگر توسعه می یابند. به تازگی دانشمندان نیاز به یکپارچه سازی این دو عنوان استراتژی پی برده اند. از یک سو، نیاز به منابع به منظور بهره برداری از فرصت ها[بیشتر تحت شرایط نا اطمینانی] و سرمایه گذاران خطر پذیر و از سوی دیگر، نیاز به داشتن اهداف استراتژیک در برنامه ریزی شان و فعالیت هایشان وجود دارد. در هنگام افزایش نااطمینانی و بالا رفتن تغییر، در دو تهدیدات جدید و فرصت های جدید پدیدار می شوند. شناسایی و بهره برداری از این فرصت ها در ذات کارآفرینی است در حالیکه در ذات مدیریت استراتژیک ایت است که چگونه فرصت ها میتوانند مبدل به مزایای رقابتی پایدار شوند. خواستن یکپارچه سازی این دو رشته یک پدیده جدید شگفت آور است.
رشته های کارآفرینی و مدیریت استراتژیک
کارآفرینی
کارآفرینی به عنوان یک رشته علمی زمانی پدیدار شد که کارل وسپردر سال 1974 در داخل دانشکده مدیریت[AOM] گروهی علاقه مند ب راهبرد شغلی و تصمیمات استراتژیک یافت. 5 سال بعدد دیوید بریچ گزارش دادند که کارآفرینی های کوچک به عنوان موتور رشد اقتصادی هستند. در سال 1987 کارآفرینی نهایتا یک بخش جداگانه از AOM شد. هم اینک این رشته به عنوان یکی از پدیده های محرک اصلی در هر جامعه مدرنی تصدیق می شودوبه عنوان ابزاری برای مقابله با رقابت در نظرگرفته میشود و سرعت عظیمی از تغییرات را در بر گرفته است.
کارآفرینی یکپارچه و مدیریت استراتژیک
رشته های مرتبط
اغلب پژوهش ها در مدیریت استراتژیک در خصوص اثرات کارآفرینی است که می تواند به عنوان زیر مجموعه ای مدیریت استراتژیک رفتار کند. درواقع تصمیمات کارآفرین از AOM ، یک چرخش_خاموش(spin-off) از راهبرد تجاری و و بخش استراتژی شرکت در این چشم انداز خواهد بود. بیشترتمایلات برای یکپارچه سازی این دو رشته به دلایل زیر است:
1. محققان درهردو رشته از کارایی شرکت بهعنوان یک متغیر وابسته ی مهم استفاده می کنند.
2. چشم انداز رقابتی جدید، استراتژی کارآفرینی بیشتر و مهمتری می سازد
بحث و نتیجه گیری
هدف از انجام این پروژه ایجاد درک بهتری از تلاقی دو رشته ی مدیریت استراتژیک و رشته ی کارآفرینی بود این مقاله بر مبنای جمع اوری ادبیات موجود در هر دو رشته انجام شده است. این مطالعه نشان می دهد که بین این دو رشته محل تلاقی وجود داردکه توسط میتنزبرگ نیز خاطر نشان شده بود. این تقاطع مفهوم واضح و استراتژیکی دارد و فرآیندهای داخل SME های جوان توسعه ابزاهای استراتژیک مدیریت برای کارآفرینی را می طلبد. استراتژی موقعیت مناسب(niche) یک استراتژی ورود به بازار بسیار موفق را برای کار آفرین های جدید نشان می دهد درحالی که استراتژی متفاوت می تواند رشد سرمایه گذاری متهورانه ی مهمی کسب کند. موفقیت برای هر کارآفرین با صرفه نظر کردن از اندازه .و عمر بیشترین وابستگی به یافتن استراتژی موقعیت مناسب را دارد.
با این وجود برخی از نویسندگان به طور کلی ارزش مدیریت استراتژیک در SME های جوان تحقیق کرده اند که در محیط پویا جایی که انعطاف پذیری و پاسخ گویی ،در شرایط کلیدی برای بقا کار نمی کند. ما نظر متفاوتی داریم ؛ خیلی از ابزارهای مدیریت استراتژیک که در اصل ابزارهای توسعه داده شده ی شرکت های سرمایه گذاری متهورانه هستند، مانندتحلیلSWOT، میتواند برای SMEهای جوان مهم باشد اما به تطبیق بر مبنای خصوصیاتشان نیاز دارند. از انجا که SME ها به طور قابل ملاحظه ای در مقدار منابع شان از کارآفرین های بزرگ متفاوت هستند، از ابزارهای مدیریت استراتژیک استاندارد استفاده می گردد. برخی از ابزارها در SME های جوان همانند سرمایه گذاری های بزرگ قابل کاربرد است.لازم است این ابزارها با نیروی انسانی، هدف، فرهنگ، سازمان و شرایط مالی و سرمایه گذاری به ویژه در امر موفقیت، هم راستا باشد.از این رو ابزارهای استراتژیک زیاد هستند اما ناشناخته اند یا در SME ها به گونه ای استفاده شده اند کهاز دیدگاه مدیریت استراتژیک نیاز به مطرح شدن و غنی شدن هستند.اینجا جایی است که سیاست ها و آموزش ها به کار گرفته و توسعه داده می شوند.هر دو نیاز به استفاده ازکانال های مرتبط برای ایجاد نوعی دانش استراتژیک بیشتر برای SME های جوان است.
همه در دانشی یکپارچه از کارآفرینی(جستجوی فرصت ها) و مدیریت استراتژیک(مزیت- جستجو کردن) دیده می شوند.در چشم انداز این دو رشته رویکرد امیدبخشی برای مدیریت معاصر و شاید حتی یک رویکرد ضرورت گرا برای مقابله با اثرات چشم انداز رقابتی جدید دیده می شود.هر دو چشم انداز می تواند برای خلق ارزش ضروری در نظر گرفته شوند اگرچه هیچ یک صلاحیت برتری بر دیگری ندارد.بنابراین مدیریت استراتزیک باید بدون هیچ تردیدی به کارآفرینی بیشتر نزدیک شودو رویکرد سنتی اداری به یک رویکرد کارآفرینانه استراتژیک تغییر دهد. این طور مشخص شدکه در فلسفه جدید مدیریت، استراتژی پویا باید انگیزاننده، انعطاف پذیر، خلاقانه و همراه با نوآوری پیوسته باشد. این نیز میتواند در تحول اداری برای کارمندان در فعالیت های متهوارنه استفاده گردد.
دیدگاه کارآفرینی استراتژیک یک مفهوم واقعی مدیریتی برای توسعه دادن بیشتر کارآفرینی و تفکر خلاقانه به ویژه برای SME های جوان است. این مفهوم در تضاد با رویکرد سنتی مدیریت استراتژیک است که به طور منفرد بر مدیریت اداری تاکید دارد و بر به روز کردن مشاغل تمرکز می کند. بینش و get feelings هایی را به کار میگیرد که از عناصر مهم توسعه استراتژی کارآفرینی هستند اگر چه توسط ابزارهای معقول مدیریت استراتژیک در حال تکمیل می باشد. این مفهوم همچنین به برنامه ریزی مناسب که پیامدهایی مثبت برای پیاده سازی موفق در بر دارد، اذعان می کند. بنابراین برنامه ریزی مکمل و افزایش دهنده رفتار کارآفرینانه یا همانند نظر لیو و گرتنر است(برنامه ریزان و عاملان).
با توجه به تحقیقات در سالهای اخیر، تحقیقات در مدیریت استراتژیک در SME های جوان بیشتر در مورد فضا در سطحی عمومی، فرآیند ویک بخش یا قسمتی از یک سرزمین عمیق شده بودند. توجه مطالعات آتی به محل اشتراک بین کارآفرینی و مدیریت استراتژیک معطوف می شود و باید بر مقدار تحقیقات تجربی بامفهوم کشورها ، صنعت، اندازه متفاوت شرکت همچنین زیر گروه های کارآفرینی متمرکز باشد مانند شرکت های خانوادگی یا Spin-off(شرکت های بزرگ سرمایه گذاری متهورانه) با توجه به خصوصیات مدیریت استراتژیکشان باید بررسی شودکه هنوز درحال تحقیق است مانندتغییرات استراتژیک کارآفرینیدر زمان رشد SME های جوان و کارآفرینان که برای قدرت نهاد ها باید تحقیقات جزئی تری انجام شود. بین ابزارهای مدیریت استراتژیک تا حد ممکن همبستگی باید باشد و موفقیت شرکت نیاز به تحقیق بیشتر دارد. یکی از ناحیه های که بیشترین امید به آن است و نوید بخش برای تحقیقات اینده می باشدمرحله اصلی که در مورد افزایش علاقه به آن است. این تحقیقات در طرح تجاری در فرآیندهای برنامه ریزی نقش دارد و یکی از موضوعات جذاب و در حال رشد برای تحقیقات آینده است.
پرسش های اداری در طرح تجاری یا مدیریت استراتژیک به صورت عمومی برای موفقیت SME های جوان سودمند است و به نظر امید بخش می آید. سوال های دو پهلو از اینکه این طرح چه باشد و یا چگونه کیفیت طرح تعیین شود برای موفقیت سرمایه گذاری متهورانه باید بررسی گردد.تحقیقات دیگر در ارتباط با پرسش ها مستلزم مفهوم طرح تجاری هستند این عناصر و بخش های آن به اندازه ی هدف، کیفیت و مقدارمکتوب آن بستگی دارد. در حین آماده سازی طرح تجاری (بعد از آن، در حین نگارش یا بعد از فرایند نوشتن و تاسیس کسب و کار) باید تحقیق بیشتری انجام شود. هر دو مطالعات کمی و کیفی تحقیقات موردی را شامل می شوند.
اما کمترین فعل و انفعال فردی ، ساختارها ، استراتژیک و عوامل محیطی برای SME ها زیاد دیده می شود. رویکرد امید بخشی به مفهوم کارآفرینی استراتژیک با یکپارچه کردن دامنه های اولیه آن وجود دارد.از این 4 دامنه مقاله حاضر به روشن ساختن بعد فردی و عناصر استراتژیک از استراتژی SME ها، تلاش می کند. بر این اساس دو دامنه باقی مانده از 4 دامنه در رویکرد به پیکربندی بیشتری نیاز دارد. باید در ساختار(شرکت) و محیط(صنعت) هر دو تحقیق نظری و تجربی صورت گیرد. ما به رویکرد پیکربندی به عنوان یکی از بیشترین ناحیه های امید بخش برای تحقیقات آتی جایی که با پرسشنامه معتبر برای تحقیقات تجربی کمی می تواند توسعه یابد، توجه داریم.
این مقاله در سال 2009 در مجله علوم بازرگانی و مدیریت کاربردی، توسط دانشگاه فناوری هلسینکی منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله رابطه مدیریت استراتژیک و کارآفرینی در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.