چکیده
این مقاله تکنیک های تحلیل اخلاقی، ازجمله آموزش قابل تطبیق چند حلقه ای و فضایل اخلاقی برای تحلیل تروریسم دولتی و غیر دولتی را به کار میگیرد. همچنین درباره بهره گیری از ترس از تروریسم به عنوان مکانیسم کنترلی توسط دولت،به طریقی که این ترس میتوان ازجمله به وسیله رسانه ها تقویت نمود و از آن بر علیه گروه های اقلیت قربانی استفاده شود ، تا توجه ازسیاست های دولت منحرف گردد . تعدادی مدل بازخورد برای شرح رابطه بین اقدامات تروریستی ، ترس از تروریسم ، منافع شخصی و قربانی شدن ارائه گردیده است .
مقدمه
تروریسم چیست ؟
هدف این مقاله کاربرد تحلیل اخلاقی وتکنیک های مدل سازی برای بهبود فهم شرایطی است که تروریسم را تقویت وترویج می دهد و موضوعات اخلاقی است که مرتبط با تروریسم و مبارزه با آن هستند.این مقاله به صورتی که در پی می آید تنظیم گردیده است: دو بخش اول مقاله چهارچوبی برای تحلیل اخلاقی بعدی از طریق بحث درباره تعاریف مختلف تروریسم وسابقه تروریسم ونیز معنای مسئولیت فردی و جمعی ارائه می دهد . سه بخش بعدی تعدادی از روش های متفاوت برای تحلیل اخلاقی تروریسم ارائه می دهد ؛ به برخی موضوعات اخلاقی بروز یافته در مبارزه با تروریسم توجه نموده ؛ وبه گستره تهدیدات تروریستی و ماهیت پاسخ به تروریسم توجه می نماید . نتیجه گیری ها در بخش آخر ارائه شده است.
تعاریف تروریسم
الزام تحلیل نظری تعریفی ازتروریسم است،اما:"تروریسم"مفهومی سیاسی است وبه تبع آن ارائه تعریف تروریسم بحث آفرین نیست.مطابق علم صرف تروریسم ازلغت لاتینterrere(دهشت،دهشت افکنی)،برای به وحشت انداختن مشتق گردیده است وواژه برای اولین باردرشکل فرانسوی آن "terrorisme" برای شرح استفاده از بازداشت یا اعدام مخالفان توسط انجمن تندروها در فرانسه بعد از انقلاب برای ترساندن عامه مردم در جهت تسلیم مورد استفاده قرار گرفته است . [1]
رواج تروریسم
از سوئی تعداد مرگ در اثرتروریسم قریب به ده برابر از3361درسال2000 به32685در سال 204 و نرخ افزایش ممکن است با 61 درصدافزایش از 2012 تا 2013 و80 درصد افزایش از 2013 تا 2014[6،18]است . از سوئی دیگر مقیاس مرگ هنوز بخشی (5/7%) از کل مرگ 437000توسط جنایتکاران است.هزینه های اقتصادی ناشی از تروریسم( 9/2 میلیارد دلار ایالات متحده در2014 ) هنوز 3درصد هزینه های اقتصادی جرائم خشونت بارو جنایتکاران است.78درصدمرگ های حملات تروریستی در2014و بالای80درصد آنها در 2013 تنها درپنج کشور عراق،نیجریه،افغانستان،پاکستان وسوریه، اساساً در زمینه کمشکش خشونت بار ارضی رخ داده است . عموماً تروریسم در ارتباط با سایر اشکال خشونت است.به نظر می آید 92 درصد از حملات تروریستی در فاصله زمانی 2014-1989 در کشورهائی رخ داده است که در آنها خشونت سیاسی وسیع توسط دولت اعمال گردیده و 88 دردصد حملات تروریستی در فاصله زمانی 2014-1985 در کشورهائی بوده است که دارای کشمکش های خشونت بار ارضی بوده اند [6] . رشد قابل توجه تروریسم از 2013 تا 2014 ممکن است در ارتباط با سطوح نسبتاً بالا در آن سال . تعداد جنگ های وسیع تر تا سال 2000 باشد [19]. ممالکی که درآنها ترورمنطقه ای یا سیاسی وجود نداردتنها متحمل6/0درصدحملات تروریستی بوده اند [6]. نسبت بین کشمکش خشونت بار و تروریسم و ترور دولتی و غیر دولتی حاکی از آن است که شاید بهتر باشد بیشتر از اینکه به صورت مجزا تروریسم دولتی و غیردولتی را به موازات هم تحلیل نمود ، تروریسم را به عنوان کشمکش خشونت بارطبقه بندی کرد.سوای شدت حملات تروریستی و مرگ و میر ها در تعداد کمی از کشورها ، تعداد کشورهائی که رخدادهای تروریستی را تجربه می کنند رو به رشد است ، در حملاتی که در 93 کشور در 2014 رخ داده است و11کشور بیشتر از 500 نفر کشته به همراه داشته اند ، بنابراین اکثریت کشورها در جهان که با تروریسم مواجه نیستند مرگ متناسب با آن دارند . تنها اقل حملات تروریستی رخ داده در غرب ، با تنها 5/0 درصد از مرگ تروریسم بالغ بر 15 سال گذشته به استثنای مرگ و میر های 11 سپتامبر که در ایالات متحده،کانادا، استرالیا واروپا است و6/2 درصد است اگر آنها را نیز به شمار آوریم . اغلب حملات تروریستی در غرب توسط افراد انجام شده است و80 درصد مرگ ها بعد از سال 2014 توسط افراط گرای راست، ناسیونالیسم و افراط گرائی سیاسی واحساسات ضددولتی نه بنیاد گرائی اسلامی انجام گردیده است [6].
زمینه و علل تروریسم
با وجود اینکه ممکن است به نظر بیگانگان برسدرفتار تروریست ها درکل خودسازگار وعاقلانه است[8] بنابر این بهتر خواهد بود به عواملی که احتمال ارتکاب اعمال تروریستی را افزایش می دهد توجه گردد . تئوری های دلایل و علت ها برای تروریسم در ذیل آورده شده است [1،4،10] :
• تفسیرهای جامعه شناختی ، تمرکز روی موقعیت اجتماعی مرتکبین اعمال تروریستی
• تفسیرهای روانشناختی اینکه چرا افراد مشخصی جذب سازمان های تروریستی می گردند .
• تفسیرهای نظریه تضاد براساس سنجش ارتباط بین مرتکبین اعمال تروریستی وافرادی که درقدرت هستند .
• تفسیرهای ایدئولوژیکی بر اساس اهداف و یا ایدئولوژی های گوناگون
• تفسیرهای نظریه رسانه ، با شناخت تروریسم به عنوان شکلی از ارتباط
• فقر و نابرابری اقتصادی در داخل یک کشور
• تغییر شکل اقتصادی اجتماعی و یا سیاسی و عدم ثبات
• تضاد های شدید هویت و یا فرهنگ
مسئولیت فردی و جمعی
تعاریف تروریسم عموماً بی گناهی را بر اساس فقدان درگیری در موضوع مربوطه تعریف می نمایند . با این حال موضوعاتی وجود دارد که مسئولیت فردی و اجتماعی است .در برخی موارد تروریست ها ممکن است گروه هائی را درون یک دولت و حتی به صورت جمعی،در بین تمام شهروندان مسئول بی عدالتی ها به شمار آورند هرچند تنبیه عموماً عامل محرک تروریسم نیست . با این حال ، دفاع در برابر دولت ظالم ممکن است نیاز به حملاتی وی برخی اعضای ان داشته باشد ؛ ولو اینکه آنها مسئولیتی در ظلم دولت نداشته باشند [16]. نیز می توان تمایز بین مسئولیت جمعی توزیعی یا غیرتوزیعی قائل گردید.مسئولیت توزیعی درمسئولیت افراد برای پیامدهای تصمیمات نتیجه می دهد ، در حالیکه مسئولیت غیر توزیعی این چنین نیست . برای نمونه اعضای دولت یا شورای یک شهر مسئولیت توزیعی در پیامدهای تصمیمی که اتخاذ می کند را به اشتراک می گذارند ، درحالیکه شهروندان کشور یا شهر دارای مسئولیت غیر توزیعی هستند . برخی اوقات ادعا می شود که شهروندان مسئول کارهائی هستند که انجام نداده اند ، برای نمونه قصور در مخالفت با بی عدالتی ها یا سعی در اصلاح آن . همچنین موضوعاتی نظیر آنکه آیا شهروندان از بی عدالتی های مشخصی نفع می برد با نه ، مطرح است[26] .
تحلیل اخلاقی
در این بخش و بخش های بعدی ، برخی از روش های مختلف ، عمدتاً بر اساس برخی نظریه های مختلف علم اخلاق برای کاوش در زمینه هائی که ممکن است به تروریسم مشروعیت داده شود و موقعیت هائی که منجر به آن خواهد شد ، به کار گرفته می شود .
نظریه جنگ مشروع
نظریه جنگ مشروع [13،37] دو مقوله دارد ، که به ترتیب مشروعیت بخشیدن اعزام به جنگ است و روشهائی که به سبب آنها جنگ آغاز می گردد . با این وجود ، باید توجه نمود که هرچند نظریه جنگ مشروع قصد دارد وقوع جنگ را محدود سازد و دلائلی برای منع خشونت،جنگ، ترور و ضد ترور [38] ارائه نماید ، فرآیند نظارت برجنگ و ارائه مقررات آن نیز در قانونی شناختن جنگ و قابل قبول کردن آن دخیل است.مشخصه های بغرنج اجرای نظریه جنگ مشروع به تروریسم شامل نیازبه قدرت تصمیم گیری صحیح واعلام علنی جنگ است [37]. از آن موقع که تروریسم دولتی از بسیاری تعاریف مستثنی گردیده،فرماندهی اقدامات تروریستی بعید است توسط قدرت تصمیم گیری صحیح انجام شده باشد.اقدامات تروریستی اقلب توسط گروههائی انجام می شود که خود مختاری ملیتی ندارند . با این وجود ، عدم شناسائی آنان توسط سایر دولتهای ملی و تقسیم بندی بعدی به عنوان مجرم به جای نیروهای دشمن اغلب بر اساس نفع شخصی است . آنچه گفته شد این موضوع را نمایان می سازد که آیا و درچه موقعیت هائی دولتهای ملی باید نمایندگان معتبرتر مردم را بیشتر از دولت نامحبوب و ناسزاوار شناسائی کنند [39]. همچنین ممکن است شناسائی و دسترسی به فرآیند تصمیم گیری ممکن است منجر به صرف نظر برخی سازمان های تروریستی از تروریسم گردد . دو اصل اساسی [4] برای هدایت جنگ مشروع وجود دارد:
• اصل تبعیض،که انواع سلاح و رویه هائی را که می توان مورد استفاده قرار داد و اهدافی را که می توان قانونی به حساب آورد ، محدود می سازد . بیگانگان غیردرگیر و خسارات مادی در مقیاس مشخصاً مستثنی می گردند .
• اصل تناسب ، که درجه پاسخ را از لحاظ هزینه های خسارت حاصل شده و منافع اعمال اهداف جنگ را محدود می سازد .
اخلاق حقوقی و اقدامات حایل
اخلاق حقوقی برمبنای توجه به حقوق اخلاقی اساسی است،هرعملی که این حقوق را نقض می کند ، غلط درنظر گرفته می شود.هم تروریسم وهم ضد تروریسم مباحثی پیش می آورند که آیا کشتار، صدمه زدن و شکنجه یک نفر یا تعداد کمی از افراد به منظور نجات تعداد بیشتری از مردم از نظر اخلاقی مشروع است؟ موضوعات مرتبط با ضد تروریسم باید دربخش بعدی مورد بحث قرار گیرد . در مورد تروریسم ، وضعیت موجود با نقض جدی مکرر حقوق بشر ، خصوممت بین گروه های مختلف ، خشونت پشتیبانی شده توسط دولت و سایر اشکال خشونت دسته بندی می گردند . بنابراین به کارگیری اخلاق حقوقی برای تحلیل تروریسم منجر به ارزیابی اهمیت نسبی حقوق مختلف و تصمیمات درباره این است که نقض کدام حقوق و حقوق چه کسانی نامشروع است [9]. مشخص است که هرجا امکان داشته باشد باید از روش های مسالمت آمیز برای اطمینان از احترام به حقوق بشر استفاده گردد . با این حال ، موقعیت هائی که استفاده از روش غیر خشونت آمیز همراه با موفقیت نباشد و احتمال موفقیت آنها کم باشد ، سئوالات اخلاقی که آیا نقض هر حقی در کوتاه مدت برای توقف نقض حقوق بشردر دراز مدت مجاز است ؟ و اگر چنین است کدامین حقوق ؟ . همچنین سئوال عملی با پیامدهای اخلاقی با موفقیت احتمالی وجود دارد . اگر موفقیت بعید است یا احتمال ان به اندازه کافی بالا نیست (با این وجود مورد قضاوت قرار می گیرد) نقض حقوق از هر نوعی برای اعمال تغییر نباید از دیدگاه اخلاقی یا عملی مورد ملاحظه قرار گیرد . اگرچه تمام حوق دارای اهمیت هستند ، دسته های حقوق با درجات متفاوت اهمیت را می توان تعریف نمود . درکل ، احترام به حقوق مهم تر باید اولویت بندی شده و مراقبت برای اجتناب از نقض حقوق مهم به منظور نیل به احترام به حقوق کم اهمیت تر صورت پذیرد[9] . این دلیل ضمنی است براینکه تروریسم در حمایت از حق امنیت فردی یا دسترسی کافی به منابع برای برآورده نمودن نیازهای اولیه بیشتر از تروریسم برای حمایت از اهداف مهم تر مشروع شناخته می شود .
اخلاق هنجاری و اخلاق مراقبت
اخلاق هنجاری اعمالی راتائید می کند که شخصیت خوب را می سازند وشامل بازخورد ارتباط بین اجراو توسعه شخصیت با فضیلت است.آن براساس قضیه اثبات شده ای است به احتمال زیاد فرد با فضیلت اخلاقی،نسبت به فردی که صرفاً از قواعد پیروی می کند،رفتاراخلاقی داشته باشد. اخلاق هنجاری الزام می کند که بحث اصلی اخلاقی بسته به شخصیت مطلوب است و می پذیرد که آن رفتار روی فرد اثر دارد.این امر یک سیستم بازخورد ایجاد می کندکه درشکل3نمایش داده شده است،که هررفتاراخلاقی روی شخصیت ورشد فضیلت تاثیر داشته واین فضائل منجربه رفتار اخلاقی بیشترخواهد گردید.اخلاق هنجاری همچنین سازگار با روش های انگیزش معنوی به اخلاق است،ازاین رو می توان آن رامشوق رشدمعنوی وفردی ازطریق رفتار اخلاقی درنظرآورد.با این حال حتی افرادبا فضیلت برخی اوقات مرتکب اشتباهاتی می گردندویا کارهائی می کنند که برایشان پشیمانی به بارمی آورد.اخلاق هنجاری نیز سازگار با این فهم است که استفاده از ابزارها اهداف حاصله را شکل می دهند .
آموزش کنش چند حلقه ای
آموزش کنش چند حلقه ای را می توان برای کاوش درباره موانع کنش اخلاقی و ترغیب افراد و سازمانها به ارزشمند بودن چنین کنشی مورد استفاده قرارگیرد . شامل افزودن آموزش کنش چهارحلقه ای [47] به روش های موجود است و در شکل 4 نشان داده شده است . آموزش کنش تک حلقه ای به جای اینکه درباره آموزش اخلاق و عوض کردن ارزشها باشد ، درباره تغییر رفتار است ، در حالی که آموزش کنش دوحلقه ای دربرگیرنده تغییر در ارزشها (عموماً از افراد) و نیز رفتار است [48]. آموزش کنش سه حلقه ای و چهار حلقه ای شامل تغییرات در سنت های اصلی یا عادات و رسوم قومی به ترتیب توسط سازمان و جامعه احاطه کننده و همچنین تغییرات در ارزشها و رفتار است [47]. همانگونه که طرح نشان می دهد ، کنش ها توسط افراد از تصمیمات انگیزش یافته توسط ارزشهایشان نتیجه می شود و این ارزشها جایگاه در زمینه ارزشهای سازمانی و اجتماعی دارد . بنابر این تغییر این ارزشهای فردی درکل نیاز به تغییرات در زمینه اجتماعی و ارزشهای سازمانی و ارزشهای وسیع تری جامعه خواهد داشت . به گونه ای که در این بخش علل و زمینه تروریسم نشان داده شد ، زمینه ای که تروریسم در آن جای دارد با موارد زیر مشخص می شود [15،8،6]:
• خصومت بین گروه های مختلف نژادی ، مذهبی و زبانی
• خشونت با حمایت دولت که دربردارنده مرگ در کشمکش ها ست
اخلاق ضد تروریسم
ضد تروریسم ممکن است شامل تعدادی از فعالیت هائی باشد که از نظر اخلاقی با سئوالاتی روبرو هستند ، ازجمله ترور/کشتار،حمله پهپادها ، شکنجه ، نظارت بر داده ها ، جاسوسی تکنولوژی و وضع قوانینی که محدود کننده آزادی شهروندان و حقوق بشر است ، که به کرات بر اساس زمینه تبعیض آمیز صورت می گیرد[52،50].
حقوق بشر و ترس از تروریسم
دامنه تهدید
تروریسم به عنوان تهدیدی بزرگ برای تمدن معرفی شده است ، منجر به جنگ علیه ترور و قانونگذاری محدود کننده در تعدادی از کشورها از جمله آمریکا و انگلیش شده است . برخی مواقع به عنوان قله یا نزدیک قله بدی اخلاقی در نظرگرفته شده است . این امر این سئوال را پیش می آورد که آیا تروریسم تهدیدی واقعی است و چگونه با ببدی های اخلاقی مقایسه می شود . به عنوان بدی ها ، موارد زیر برخی از بدی های مربوط به توسعه نابرابر هستند :
• نیمی از جمعیت کره زمین ، نزدیک سه میلیون نفر با دو و نیم دلار در وز زندگی می کنند [59].
• 21000 کودک در هروز به علت فقر می میرند[60]
• 72 میلیون کودک درسن مدرسه ابتدائی،57 درصدآنها دختر درسال 2005حتی در مدرسه ثبت نام نکرده اند
ماهیت پاسخ
از زمان حملات 11 سپتامبر جنگ علیه تروریسم بزرگترین چالش را برای امنیت بین المللی به وجودآورده است [67] . با این حال احتمال مرگ یک امریکائی در یک حمله تروریستی در روند جاری ، در مقایسه با ریسک بسیار بالاتر یک در 8000 کشته ها در تصادفات خودرو و یک در 22000 در جنایات ، یک در5/3 میلیون در سال است [68]. بررسی های مختلف نشان می دهد که این سئوال درباره دلایل پاسخ نامتناسب ایجاد می شود.بخشی از آن با درک خطرات مرتبط مشخص می شود، با عوامل تاثیرگذار بر میزان مشاهده شده و قابل قبول بودن خطرات مختلف از جمله موارد زیر [47] :
• احتمال ، نوع و شدت پیمدهای احتمالی . اغلب نگرانی بیشتری درباره رخدادهای چشمگیر با احتمال پایین ، نظیر حملات تروریستی نسبت به رخدادهای دارای خطر اماری بالاتر .
• آیا خطر عمدی فرض شده است و منافع مرتبط وجود دارد . خطر حملات تروریستی عمدی فرض نشده است ، اغلب مردم کنترل کمی بر خطرات و هیچ منافعی برای قربانیان مترتب نیست .
• آیا خطر از طرف افراد شناخته شده است یا ناشناخته ، با خطرات روی افرادی بسیار شناخته شده است که در معرض خطر بسیار بالاتری هستند .
• آیا پیامدها فوری است یا همراه با تاخیر . در مورد حملات تروریستی ، پیامدها هم فوری است و هم زمان رخداد آنها غیر مشخص است.
سایر عوامل شامل پاسخ محیط ، با پوشش فزاینده تروریست بعد از حملات 11 سپتامبر و گزارشات تحریف شده حمله برفشار ترس و اضطراب [68]. نیروهای امنیتی نیز نفع مقرره در بزرگ جلوه دادن اندازه تهدید به منظور دریافت بودجه بیشتر برای مقابله با دارند ، که برآورد می شود دارای افزایش 75 میلیارد دلار در سال از 11 سپتامبر بوده است [68]. تهدید تروریستی عموماً با عنوان تروریسم اسلامی معرفی شده است ، با اینکه واژه گمراه کننده است ، روی کلیشه های فرهنگی دارای تاریخچه بسیار طولانی ترسیم شده و محیط منفی نمایش مسلمانان و اسلام و به عنوان تروریسم اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدات برای امنیت ملی آمریکا و جهان غرب معرفی شده است [69] . با این وجود، بررسی ها نشان می دهد که تروریسم انتحاری اتصال جزئی با افراطی گرائی اسلامی یا هر مذهب دیگری در جهان است [70] . نقش تهدید تروریسم اسلامی شامل ساختن حامی برای مشروع ساختن سیاست بین المللی و داخلی آمریکا و انگلیس ، از جمله بسط حضور نظامی در مناطق جدید، کنترل نفت ، منابع افزایش یافته و قدرت برای نظامی گری و نظارت داخلی و بین المللی است .
نتیجه گیری
مقاله درباره برخی مسائل اخلاقی مرتبط با تروریسم و ضد تروریسم بحث نمود . برخی عواملی را که احتمال فعالیت های تروریستی را افزایش می دهد ارائه داد . اخلاق پیامدگرایانه و تئوری جنگ مشروع روش هائی هستند که مکرراً برای تحلیل تروریسم به کار گرفته می شوند . مقاله تعدادی از روش های دیگر را مورد استفاده قرار داد ، از جمله اخلاق حقوق ، اخلاق هنجاری ، اخلاق مراقبت و اخلاق مراقبت ، اخلاق هنجاری و آموزش کنش چندحلقه ای . اخلاق مراقبت برای سنجش اثر تروریسم روی شخصیت عوامل درگیر و اخلاق مراقبت برای سنجش اثر روی روابط ، ازجمله تغییرات در روابط قدرت هم در سطح کلان وهم در سطح فردی. استفاده از آموزش چند حلقه ای [47] ثابت کرد که زمینه منجر شده به تروریسم و ضد تروریسم ضداخلاقی در جامعه وسیع تر و الزام به تغییرات درآن سطح خواهد داشت . این روش مدل سازی همچنین نشان داد که افراد می تواند بر زمینه وسیع تر اجتماعی و سیاسی اثربگذارند ولواینکه تلاش به بهترین وجه به عنوان بخشی از سازمان صورت می گیرد . موضوع سپربلاکردنو ترس توسط دولتها مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاد گردید که از تروریسم می شود هم به عنوان سپربلا و هم به منظور ایجاد هراس برای تائید سیاست ها و اقدامات دولتها و منافع مقرره استفاده نمود که ضد امیال و منافع اکثریت مردم است . مدل های بازخورد ارئه گردید . شامل رابطه بین زمینه سپربلاکردن ، رخدادهای آغازین و واکنش به تروریسم و زمنیه سیاسی و اجتماعی ، تروریسم و ضد تروریسم و تبلیغ . دومین مدل روشی را نشان داد که ترس از تروریسم دارای اثر بازخورد که برای مشروع سازی قانون گذاری محدود کننده از ان بهره برداری می شود که این قانون گذاری محدود کننده دارای بازخوردی است که احتمال رخدادهای تروریستی را افزایش می دهد . افزون بر این یک مدل سه بخشی از علل رخداد های تروریستی برمبنای مدل سه بخشی علل کشمکش ارائه گردید [25] . مقاله سئوالاتی مطرح کرد که هنوز بی پاسخ مانده اند . این نیاز به تحلیل افزون تر با استفاده از مدل سازی و ابزارهای تحلیل اخلاقی و نیز تحلیل رابطه بین رخدادهای تروریستی و علل بالقوه خواهد داشت . سپس این موضوع جایگزین ها را مطرح نمود ، بویژه چگونه از این وضعیت می توان عبور کرد که دولتها نیاز به تهدید تروریسم برای کنترل جمعیت خود و زمینه اجتماعی و سیاسی تائید کننده تروریسم دارند . پاسخ ساده یا حتی ساده لوحانه ممکن است تغییر کلی دیگاه باشد که منجر به سنجش علل مشکلات واقعی اجتماعی و سیاسی نظیر فقر ، دسترسی نابرابر به منابع و موقعیت ها ، تبعیض ، نقض حقوق بشر و قحطی در جهانی که غذای بیش از حد نیاز تولید می کند . با این حال این امر الزام تغییرات بیار چشمگیر در سیستم اقتصادی اجتماعی و سیاسی داردکه منجر به کاهش قدرت نخبگان حاضر خواهد شد . همچنین الزام بر این خواهد بود که به تفاوت هاو تنوع ها احترام گذاشته شده و از وسوسه داشتن قدرت مافوق دیگر پرهیز شود [25]. متاسفانه این دقیقاً آنچه است که بسیاری از دولتها ، شرکت های چند ملیتی و منافع مقرره از ان می ترسند وبنابر این مرجح می بیند که سپربلاکردن وایجاد دشمنان برای مشروع ساختن قانون گذاری محدود کننده به منظورتحت فشار قرار دادن و کنترل جمعیت ، همچنین مشزوع ساختن سیاست های توسعه طلبی را ترویج نمایند .
این مقاله در سال 2016 و در مجله سوسیالومیک توسط دانشگاه گلاسکو منتشر شده و در سایت ای ترجمه جهت دانلود ارائه شده است. در صورت نیاز به دانلود رایگان اصل مقاله انگلیسی و ترجمه آن می توانید به پست دانلود ترجمه مقاله روش مدل سازی تروریسم و حقوق بشر در سایت ای ترجمه مراجعه نمایید.